Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (12 milliseconds)
English
Persian
loiter
:کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
loitered
:کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
loitering
:کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
loiters
:کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
Search result with all words
loiterer
کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
Other Matches
mediaevalist
کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
ca'canny
تعلل
cunctation
تعلل
procrastinatingly
تعلل کنان
escape clause
شرط تعلل
delay
بتاخیرانداختن تعلل
delays
بتاخیرانداختن تعلل
delaying
بتاخیرانداختن تعلل
precrastinative
مبنی بر مسامحه یا تعلل
strippers
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
stripper
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
black list
فهرست اسامی موسساتی که در پرداخت دیون خود تعلل ویا در اجرای کار خدعه کرده اند
saunterer
پرسه زن
strollers
پرسه زن
prowls
پرسه
prowled
پرسه
prowling
پرسه
stroller
پرسه زن
prowl
پرسه
swans
پرسه زدن
roves
پرسه زدن
extrusion press
اشترانق پرسه
scamps
پرسه زدن
scamp
پرسه زدن
knock about
پرسه زدن
hang around
<idiom>
پرسه زدن
rove
پرسه زدن
roved
پرسه زدن
stravage
پرسه زدن
stravaig
پرسه زدن
swan
پرسه زدن
roams
پرسه زدن
roamed
پرسه زدن
roam
پرسه زدن
rambles
پرسه زدن
rambled
پرسه زدن
roaming
پرسه زدن
truancy
پرسه زنی
ramble
پرسه زدن
prowl
پرسه زدن تلاش
prowling
پرسه زدن تلاش
prowls
پرسه زدن تلاش
hang about
گشتن پرسه زدن
prowled
پرسه زدن تلاش
prog
پرسه زدن خزیدن
saunters
پرسه زدن گردش
sauntering
پرسه زدن گردش
saunter
پرسه زدن گردش
to knock about
پرسه زدن در به در بودن
sauntered
پرسه زدن گردش
stroll
پرسه زنی قدم زدن
potters
مصدع شدن پرسه زدن
strolls
پرسه زنی قدم زدن
potter
مصدع شدن پرسه زدن
strolled
پرسه زنی قدم زدن
extruded
از داخل حدیده یا قالب بیرون کشیدن اشترانق پرسه
extrudes
از داخل حدیده یا قالب بیرون کشیدن اشترانق پرسه
extruding
از داخل حدیده یا قالب بیرون کشیدن اشترانق پرسه
extrude
از داخل حدیده یا قالب بیرون کشیدن اشترانق پرسه
pussyfoot
دزدکی راه رفتن اهسته ودزدکی کاری کردن طفره رفتن
goose step
رژه رفتن بدون زانو خم کردن قدم اهسته رفتن
you have no option but to go
چارهای جز رفتن ندارید کاری جز رفتن نمیتوانیدبکنید
mouch
راه رفتن دولادولاراه رفتن
blessed is he who
کسیکه
whom
کسیکه
one who
کسیکه
dragman
کسیکه
gospeller
کسیکه
trots
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trot
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trotted
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trotting
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
stalker
کسیکه میخرامد
long shot
کسیکه درمسابقات
constructionist
کسیکه قانون
minimalist
کسیکه خرسنداست
introspectionist
کسیکه معتقد به
whomso
بهر کسیکه
benedick
کسیکه پس از مدتهاتجرد زن اختیارمیکند
euphuist
کسیکه باتصنع چیزیراانشامیکند
nobs
کسیکه از طبقات بالاباشد
rumormonger
کسیکه شایعه میسازد
figurant
کسیکه باجمع میرقصد
scaler
کسیکه مقیاس بکارمیبرد
obstructionist
کسیکه برای جلوگیری
snorter
کسیکه خرناس میکشد
heliophobe
کسیکه ازافتاب بیزاراست
nob
کسیکه از طبقات بالاباشد
pall bearer
کسیکه در همراهی با جنازه
jogger
کسیکه اهسته می دود
joggers
کسیکه اهسته می دود
wonder worker
کسیکه معجزه میکند
misogynists
کسیکه از زن بیزار است
tugger
کسیکه کوشش وتقلامیکند
misogynist
کسیکه از زن بیزار است
autodidact
کسیکه پیش خود میاموزد
contrapuntist
کسیکه درجفت کردن اوازهااستاداست
sandbagger
کسیکه کیسه شن بکار برد
cessionary
کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
ghost-writer
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
browser
کسیکه جسته وگریخته میخواند
ghost writer
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
fillbelly
کسیکه درکاری حریص باشد
deadhead
کسیکه بدون بلیط سوار
pseudologist
کسیکه مرتبا دروغ میگوید
gossiper
کسیکه شایعات بی اساس میدهد
purse bearer
کسیکه کیف مهربزرگ را میبرد
gigman
کسیکه درشکه تک اسبه دارد
fruitarian
کسیکه با میوه زندگی میکند .
first nighter
کسیکه درنخستین شب هرنمایش بتماشامیرود
fruiter
کسیکه درخت میوه میکارد
revenant
کسیکه که ازغربت یاتبعیدبرگشته است
embracer
کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
elephantiac
کسیکه دچاربیلپای یاجذام است
depositor
کسیکه پول در بانک میگذارد
demonist
کسیکه معتقدبهستی دیووتوانایی اوست
griper
کسیکه مرتب شکایت میکند
ghost-writers
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
somnambulistic
کسیکه درخواب راه میرود
songwriter
کسیکه شعراهنگهای معروف را میسراید
speller
کسیکه لغت را هجی میکند
stargazer
کسیکه به ستاره ها خیره شده
symposiarch
کسیکه جلسهای را اداره میکند
symposiast
کسیکه در بزم شرکت میکند
pseudologer
کسیکه مرتبا دروغ میگوید
falconers
کسیکه با شاهین شکار میکند
faunist
کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
falconer
کسیکه با شاهین شکار میکند
scapegoats
کسیکه قربانی دیگران شود
waxer
کسیکه موم مالی میکند
soliloquizer
کسیکه باخود حرف میزند
soliloquist
کسیکه باخود حرف میزند
watcher
کسیکه پاسداری و نظارت میکند
chain smoker
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
chain-smoker
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
chain-smokers
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
libertines
کسیکه پابند مذهب نیست
watchers
کسیکه پاسداری و نظارت میکند
libertine
کسیکه پابند مذهب نیست
prankster
کسیکه شوخی زننده کند
pranksters
کسیکه شوخی زننده کند
lobbyist
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
lobbyists
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
sitter
کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
sitters
کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
winegrower
کشتگر انگور کسیکه انگورمیکارد
gunfighter
کسیکه با اسلحه گرم میجنگد
pledger
کسیکه بسلامتی کسی مینوشد
inductee
کسیکه وارد خدمت شده
paperhanger
کسیکه کاغذ دیواری می چسباند
negroid
کسیکه خون سیاهان در او باشد
night walker
کسیکه در خواب راه میرود
processionist
کسیکه با دستهای راه میافتد
nightwalker
کسیکه شب در خواب راه میرود
sweaters
کسیکه عرق میکند پلوور
non entity
کسیکه بودونابوداو یکی است
paralogist
کسیکه قیاس نادرست میسازد
sweater
کسیکه عرق میکند پلوور
presentee
کسیکه چیزی باوعرضه شده
liveryman
کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
proselyte
کسیکه تازه بدینی واردشود
paradoxist
کسیکه سخنهای متناقض میگوید
personator
کسیکه خودرابنام دیگری قلمدادمیکند
weaner
کسیکه بچه را از شیر میگیرد
malaprop
کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
lobbyer
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
ortorian
کسیکه شرکت در خواندن بنماید
light sleeper
کسیکه خوابش سبک است
hylicist
کسیکه معتقد به مادیات است
spoilsport
کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
lumberjack
کسیکه الوار وتیر اره میکند
lumberjacks
کسیکه الوار وتیر اره میکند
spoilsports
کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
parroter
کسیکه چیزی را طوطی وار یادمیگیرد
air controlman
کسیکه حرکت هواپیما را کنترل میکند
jailŠetc
کسیکه زندان خانه اوشده است
knobbler
کسیکه سنگ را ازگره صاف میکند
knocker up
کسیکه بردرخانه هامیزندتاکارگران را ازخواب بیدارکند
landsman
کسیکه زندگی وشغلش در خشکی است
ox man
کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
would-be
کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
smatterer
کسیکه از روی بی اطلاعی حرف میزند
sadistically
کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
sadistic
کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
colonist
کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
undertaking
کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
milch cow
کسیکه باسانی میتوان پول از او در اورد
vouchee
کسیکه برای او گواهی وشهادت میدهند
malapropian
کسیکه لغات را غلط بکار میبرد
weekender
کسیکه به تعطیل اخر هفته میرود
whitener
شییی یا کسیکه چیزی راسفید میکند
orthoepist
کسیکه با تلفظ درست چیز میخواند
prison bird
کسیکه زندان خانه او شده است
wool stapler
کسیکه تجارت پشم خام میکند
undertakers
کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
undertaker
کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
sadist
کسیکه از زجر دیگران لذت میبرد
octoroon
کسیکه یک هشتم از خون سیاهان در او باشد
vacuist
کسیکه معتقدبوجودخلادرمیان ذرات ماده میباشد
misanthropist
کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com