English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (41 milliseconds)
English Persian
plate : روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
plates : روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
Other Matches
galvanises ابکاری فلزی کردن
galvanising ابکاری فلزی کردن
galvanize ابکاری فلزی کردن
galvanised ابکاری فلزی کردن
galvanizes ابکاری فلزی کردن
plating روکشی با سیم و زر و غیره ابکاری فلزی
metal coat روکش فلزی
cladding روکش فلزی
metal sheathing روکش کاری فلزی
metal planting روکش کاری فلزی
ball bearing چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
ball bearings چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
transitory shelter پناهگاه یا سنگر پیش ساخته فلزی سرپناه فلزی
birdcages چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
birdcage چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
metallizo فلزی کردن
metal فلزی کردن
metals فلزی کردن
dimpling پخدار کردن مخروطی ورقات نازک فلزی
chimney-crane [میله فلزی برای آویزان کردن غذا]
BNC connector متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
sleds وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
flan تکه فلزی که با منگنه کردن تبدیل به سکه میشود
sled وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
flans تکه فلزی که با منگنه کردن تبدیل به سکه میشود
lock محل پرچ یااتصال دویاچند ورق فلزی قفل کردن
locks محل پرچ یااتصال دویاچند ورق فلزی قفل کردن
blowout disc دیسک نازک فلزی برای اب بندی کردن سیستمهای سیالات
lapped جفت کردن دوسطح فلزی بهم باسایش سنباده نرم
lap جفت کردن دوسطح فلزی بهم باسایش سنباده نرم
snap swivel حلقه گردان با گیره فلزی برای وصل کردن طعمه ماهیگیری به ان
lion heart مواد فلزی که درنتیجه قال کردن معدن بدست می ایدوتااندازهای ناپاک است
traveler میله فلزی عقب قایق با حلقه برای وصل کردن طناب بادبان
angle drill ابزاری برای سوراخ کردن ورقههای فلزی که در ان مته با بدنه دریل زاویهای میسازد
kopfring حلقه فلزی است که به دماغه بمب برای کم کردن میزان نفوذ ان در اب یا خاک وصل میشود
cleco fastener وسیلهای مانند فنر برای محکم کردن صفحات فلزی به یکدیگر تا اتمام مراحل پرچکاری
c clamp گیره فلزی به شکل سی برای وارد کردن فشار و نگاه داشتن قطعات کنار یکدیگر
fusion welding اتصال دولبه فلزی به یکدیگرکه با ذوب کردن مستقیم انهاصورت میگیرد و دو فلز درهم نفوذ میکنند
rack آویز فرش [قالبی فلزی که در فروشگاه جهت آویزان کردن فرش و نمایش آن بکار می رود.]
croquet بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
metalloid فلزی
monometallism یک فلزی
metal rule خط کش فلزی
metallic فلزی
cladding اب فلزی
bimetallic دو فلزی
ribbon نوار فلزی
metal lamp لامپ فلزی
galvanised اب فلزی دادن
metal spraying تزریق فلزی
metal ware آلات فلزی
galvanising اب فلزی دادن
metal ware ضرف فلزی
metallic arc قوس فلزی
metallic bond پیوند فلزی
sheet piling سپر فلزی
galvanises اب فلزی دادن
marlinspike پاروی فلزی
galvanizes اب فلزی دادن
thimbles چشمی فلزی
thimble چشمی فلزی
cleat تسمه فلزی
metal industries صنایع فلزی
galvanize اب فلزی دادن
metal lath شبکه فلزی
elephant shelter پناهگاه فلزی
metal ornament پولک فلزی
ribbons نوار فلزی
metallic circuit مدار فلزی
metallic conduction رسانش فلزی
bimetalism سیستم دو فلزی
titanium عنصر فلزی
armature میله فلزی
aneroid barometer جوسنج فلزی
aneroid جوسنج فلزی
metal type tube لامپ فلزی
all metal type tube لامپ فلزی
bimetallic wire سیم دو فلزی
buckle تسمه فلزی
strap تسمه فلزی
straps تسمه فلزی
thimble eye چشمی فلزی
tip staff عصای سر فلزی
carcase اسکلت فلزی
shim لایی فلزی
buckles تسمه فلزی
buckled تسمه فلزی
truss bridge پل اسکلت فلزی
metallic soap صابون فلزی
metallic paints رنگهای فلزی
metallic packing پوشش فلزی
metallic packing لایی فلزی
metallic luster جلای فلزی
metallic filament افروزه فلزی
metallic electrode الکترود فلزی
metallic currency پول فلزی
minted money پول فلزی
brummagem مسکوک فلزی
protective plating حفاظ فلزی
wire mesh شبکه فلزی
pannikin فنجان فلزی
metal rod میله فلزی
nonmetallic غیر فلزی
non metallic غیر فلزی
try square گونیای فلزی
strategic concentration by rail نشرمسکوکات فلزی
locker کابینت فلزی
clasped گره فلزی
hard ware فروف فلزی
hollow ware ادوات فلزی
stave نوار فلزی
scaffolds داربست فلزی
clasping گره فلزی
cable طناب فلزی
gratling نرده فلزی
clasp گره فلزی
lockers کابینت فلزی
ladder scaffold داربست فلزی
metal جسم فلزی
cabled طناب فلزی
lapping head سمبه فلزی
sheets ورق فلزی
metals جسم فلزی
flitter پولک فلزی
scaffold داربست فلزی
sheet ورق فلزی
clasps گره فلزی
bonderize ابکاری کردن
metal slitting saw اره قدکن فلزی
heavy plate ورق فلزی سنگین
invar struts قطعات فلزی ضد انبساط
metal stamping قالب گیری فلزی
hardwareman فروشنده افزارواسباب فلزی
thimble لوله فلزی کوتاه
mesh reinforcement ارماتور مشبک فلزی
reinforced grillage ارماتور مشبک فلزی
metal cone tube لامپ مخروطی فلزی
metal cutting saw اره فلزی [ابزار]
metal filament [رشته مارپیچ فلزی]
metal foil ورق نازک فلزی
metal gauze بافت توری فلزی
bushing استر برنجی یا فلزی
thimble حلقه فلزی شیاردار
building steel lathing اسکلت فلزی ساختمان
metalic arch welding جوش قوسی فلزی
intermetallic compounds ترکیبات بین فلزی
bimetallism نظام پولی دو فلزی
wire هادی فلزی نازک
wires هادی فلزی نازک
incandescent metallic oxid cathode کاتد اکسید فلزی
accessory shoe صفحه فلزی ضمائم
structure ساختمان اسکلت فلزی
structures ساختمان اسکلت فلزی
structuring ساختمان اسکلت فلزی
perforated metal basket سبد فلزی مشبک
aglet نوک فلزی بندکفش
washers انواع واشر فلزی
washer انواع واشر فلزی
organometallic compound ترکیب الی فلزی
bimetallic standard پایه پولی دو فلزی
plates صفحه فلزی ورقه
dag نوک فلزی بندکفش
bemetallic thermometer گرماسنج زوج فلزی
metallography مطالعه الیاژهای فلزی
template قالب چوبی یا فلزی
templates قالب چوبی یا فلزی
plate صفحه فلزی ورقه
ferrules بست فلزی زدن
reverse side of metal work پشت کار فلزی
oarlock جایگاه فلزی پارو
tungsten فلزی از جنس کروم
cable مفتول فلزی بافته
surface plate تراز فلزی یا اهنی
cabled مفتول فلزی بافته
billies نوعی کتری فلزی
Crittal windows [پنجره لولادار فلزی]
billy نوعی کتری فلزی
strategic concentration by rail سیستم پولی فلزی
luggage net باربند فلزی مشبک
metal sheathing پوشش کاری فلزی
tin hat کلاه خود فلزی
electrical metallic tubing لوله برقی فلزی
symmetallism سیستم دو فلزی مختلط
thimbles لوله فلزی کوتاه
spacer disk استوانه توپر فلزی
ferrule بست فلزی زدن
thimbles حلقه فلزی شیاردار
chock چشمی فلزی روی پل
cadminum plate ابکاری کادمیومی کردن
metallic oxide semiconductor نیمه هادی اکسید فلزی
gridiron خطوط یا میلههای فلزی مشبک
back square گونیای فلزی که در کارگاههااستفاده میشود
snatch block قرقره فلزی چفت دار
enamel plaque لوحه فلزی میناکاری شده
chromium فلزی سخت وخاکستری رنگ
platters صفحه فلزی پهن سینی
terbium عنصر فلزی کمیاب بعلامت Tb
well curbing صفحه فلزی که در چاه می اندازند
metalline فلزی اغشته به نمک فلزات
metallist طرفدارپول فلزی یا مسکوک کارگرفلزات
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com