Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
vibratility	: قابلیت ارتعاش
Other Matches
tirl	ارتعاش صدای ارتعاش نخ یاکش
interoperability	قابلیت همکاری با قسمتها یایکانهای دیگر قابلیت تعمیم کار یک یکان
range resolution	قابلیت رادار برای تعیین مسافت اشیای مختلف قابلیت تفکیک بردی
airmobility	قابلیت حمل به وسیله هوارو قابلیت تحرک هوایی
elasticity	خاصیت فنری قابلیت ارتجاع و خم شدن قابلیت انعطاف
serviceability	قابلیت استفاده مجدد قابلیت به کار بردن
electromagnetic compatability	قابلیت انطباق الکترومغناطیسی قابلیت کارهماهنگ الکتریکی
flotation	قابلیت شناوری یک خودرو قابلیت غوطه وری در اب
swimming capability	قابلیت شناوری یا غوطه وری در اب قابلیت عبور از اب
commensurability	قابلیت قیاس قابلیت اندازه گیری
accession	قابلیت دسترسی قابلیت اجرا و انجام
ductility	قابلیت کشش قابلیت تورق
reflectance	قابلیت بازتاب قابلیت انعکاس
strain hardenability	قابلیت سخت گردانی کششی قابلیت سخت گردانی تغییربعدی قابلیت سخت گردانی سرد
reverberation	ارتعاش
tremble	ارتعاش
libration	ارتعاش
reverberations	ارتعاش
pallesthesia	حس ارتعاش
shake	ارتعاش
planegency	ارتعاش
plangency	ارتعاش
shaking	ارتعاش
quivers	ارتعاش
quivered	ارتعاش
quiver	ارتعاش
shakes	ارتعاش
vibration sense	حس ارتعاش
trembled	ارتعاش
tremolo	ارتعاش
vibrancy	ارتعاش
vibration	ارتعاش
shivering	ارتعاش
vibrational	ارتعاش
quivering	ارتعاش
shiver	ارتعاش
shivered	ارتعاش
vibratility	ارتعاش
trembles	ارتعاش
damped vibration	ارتعاش میرا
mode of vibration	شیوه ارتعاش
energy of vibration	انرژی ارتعاش
harmonic vibration	ارتعاش هماهنگ
molecular vibration	ارتعاش مولکولی
breathing vibration	ارتعاش تنفسی
quavered	ارتعاش داشتن
neural reverbration	ارتعاش عصبی
bending vibration	ارتعاش خمشی
amplitude of vibration	دامنه ارتعاش
fundamental vibration	ارتعاش اصلی
damping	استهلاک ارتعاش
dingle	لرزیدن ارتعاش
quavers	ارتعاش داشتن
quavering	ارتعاش داشتن
vibrate	ارتعاش داشتن
vibrated	ارتعاش داشتن
vibrates	ارتعاش داشتن
quaver	ارتعاش داشتن
vibrating	ارتعاش داشتن
frequency of vibration	تکرار ارتعاش
electron vibrations	ارتعاش الکترونها
lattice vibration	ارتعاش شبکه
vibrators	ارتعاش کننده
vibrational mode	شیوه ارتعاش
oscillator	ارتعاش سنج
period of vibratio	دوره ارتعاش
vibrator	ارتعاش کننده
vibrator	دستگاه ارتعاش
vibrative	باعث ارتعاش
vibrator	وسیله ارتعاش
vibration amplitude	دامنه ارتعاش
sound vibration	ارتعاش صوتی
stretching vibration	ارتعاش کششی
symmetry vibration	ارتعاش متقارن
torsional vibration	ارتعاش پیچشی
twisting vibration	ارتعاش رقاصکی
vibrators	وسیله ارتعاش
vibratory	باعث ارتعاش
resonantly	با پیچش و ارتعاش
vibrational frequency	بسامد ارتعاش
resonator	اسباب ارتعاش
seismicity	حالت ارتعاش
wagging vibration	ارتعاش جنبانهای
vibroscope	ارتعاش بین
vibrators	دستگاه ارتعاش
phonoscope	ارتعاش نما
scissoring vibration	ارتعاش قیچی وار
insulation against vibration	حفافت در برابر ارتعاش
fundamental period vibration	دوره اصلی ارتعاش
free harmonic vibration	ارتعاش هارمونیک ازاد
vibration absorption	میرایی نوسان یا ارتعاش
shudders	مشمئز شدن ارتعاش Shrine
shuddering	مشمئز شدن ارتعاش Shrine
shuddered	مشمئز شدن ارتعاش Shrine
shudder	مشمئز شدن ارتعاش Shrine
damping charactristics	مشخصات خفه شدن ارتعاش
vibratile	قابل لرزش و ارتعاش جنبنده
quavered	لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
quaver	لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
quavers	لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
quavering	لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
bumblebee	تولید کننده ارتعاش صوتی نوسان ساز صوتی
bumblebees	تولید کننده ارتعاش صوتی نوسان ساز صوتی
credential	قابلیت
qualification	قابلیت
competence	قابلیت
contemptibility	قابلیت
skill	قابلیت
habilitation	قابلیت
solubility	قابلیت حل
solvability	قابلیت حل
fitness	قابلیت
competence	قابلیت
ability	قابلیت
susceptibility	قابلیت
eligibility	قابلیت
capacity	قابلیت
capacities	قابلیت
capability	قابلیت
abilities	قابلیت
adaptability	قابلیت
transmissibility	قابلیت فرستادن
inheritability	قابلیت توارث
inflammability	قابلیت اشتعال
transmissibility	قابلیت انتقال
usability	قابلیت استفاده
transportability	قابلیت حمل
inaptly	با عدم قابلیت
trustiness	قابلیت اعتماد
trustworthiness	قابلیت اعتماد
trannlatability	قابلیت انقال
tenability	قابلیت تصرف
machinability	قابلیت تراش
tenability	قابلیت نگهداری
tolerability	قابلیت پذیرش
trafficability	قابلیت عبور
variability	قابلیت تنظیم
trannlatability	قابلیت ترجمه
interpretability	قابلیت توجیه
interpretability	قابلیت تفسیر
dependable	قابلیت اطمینان
interchangeability	قابلیت تعویض
interchangeability	قابلیت تبادل
intelligibility	قابلیت فهم
capability	صلاحیت قابلیت
veniality	قابلیت اغماض
ground visibility	قابلیت دیدزمینی
volatileness	قابلیت تبخیر
fusibility	قابلیت گداز
fusibility	قابلیت ذوب
fungibility	قابلیت تعویض
productivity	قابلیت تولید
weldability	قابلیت جوشکاری
wettability	قابلیت خیسی
forgeability	قابلیت اهنگری
flexibility	قابلیت انعطاف
fordability	قابلیت عبور
habitability	قابلیت سکنی
habitableness	قابلیت سکونت
hardenability	قابلیت سختی
versatility	قابلیت تغییر
imputability	قابلیت اسناد
imitability	قابلیت تقلید
ignitibility	قابلیت احتراق
ignitability	قابلیت احتراق
ignitability	قابلیت اشتعال
viability	قابلیت سوددهی
viability	قابلیت دوام
meltability	قابلیت گداختن
viability	قابلیت زیستن
availability	قابلیت استفاده
throughput	قابلیت عبوردهی
flexility	قابلیت تغییر
tempering quality	قابلیت بهبود
renewability	قابلیت تجدید
potability	قابلیت حمل
potability	قابلیت شرب
portability	قابلیت انتقال
portability	قابلیت حمل
portability	قابلیت ترابری
vendibility	قابلیت فروش
serializability	قابلیت تسلسل
pliability	قابلیت خمیدگی
efficiency	قابلیت کاردانی
elasticity	قابلیت ارتجاعی
serviceability	قابلیت استفاده
serviceability	قابلیت تعمیر
confidentiality	قابلیت اعتماد
salability	قابلیت فروش
practicableness	قابلیت عبور
reliableness	قابلیت اعتماد
repeatability	قابلیت تکرار
reflectance	قابلیت انعکاس
reproducibility	قابلیت تکثیر
resectability	قابلیت برش
readability	قابلیت خواندن
quench aging property	قابلیت بهسازی
punishability	قابلیت مجازات
conviviality	قابلیت امیزش
preventability	قابلیت جلوگیری

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com