English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 212 (11 milliseconds)
English Persian
woolier : لباس پشمی
woolies : لباس پشمی
wooliest : لباس پشمی
woollier : لباس پشمی
woollies : لباس پشمی
woolliest : لباس پشمی
woolly : لباس پشمی
Search result with all words
caddice لباس مندرس نوعی نخ پشمی
caddis لباس مندرس نوعی نخ پشمی
guernsey لباس بافته پشمی
woolie لباس پشمی
wooly لباس پشمی
Other Matches
worsted yarn نخ پشمی [نخ پشمی شانه شده مرتب]
to dress [put on your clothes or particular clothes] لباس پوشیدن [لباس مهمانی یا لباس ویژه] [اصطلاح رسمی]
motley مختلط لباس رنگارنگ دلقک ها لباس چهل تکه
hang out پهن کردن لباس [روی بند لباس]
life jacket لباس نجات لباس چوب پنبهای
flocculous پشمی
flocculose پشمی
woolen yarn نخ پشمی
flocky پشمی
woolen پشمی
lanose پشمی
lanate پشمی
woollen پشمی
woolier ژاکت پشمی
wooliest ژاکت پشمی
woolies ژاکت پشمی
wooled جامه پشمی
woollier ژاکت پشمی
worsted پارچه پشمی
tapestry yarn نخ چهارلای پشمی
woollen پارچههای پشمی
woolliest ژاکت پشمی
woolly ژاکت پشمی
woollies ژاکت پشمی
wooly ژاکت پشمی
woolie ژاکت پشمی
Berlin کاموای پشمی و نر
drugget گلیم پشمی
camel hair پارچهکلفتو پشمی
wools جامه پشمی نخ پشم
kendal green پارچه پشمی سبزرنگ
dud نوعی پارچه پشمی
shalloon پارچه پشمی استری
cardigans ژاکت کش باف پشمی
fur ruff کلاه پشمی کت پارکا
woolen پارچههای پشمی پشمینه
drapers پارچه پشمی باف
draper پارچه پشمی باف
drugget پارچه پشمی زمخت
cardigan ژاکت کش باف پشمی
wool جامه پشمی نخ پشم
Bolivia پارچهی پشمی ضخیم و نرم
tuque کلاه بافته پشمی زمستانی
berets کلاه گرد ونرم پشمی
dornick نوعی پارچه پشمی وابریشمی
beret کلاه گرد ونرم پشمی
balmoral یکنوع نیم تنه پشمی
cassi mere پارچه پشمی جناغی مردانه
duffel نوعی پارچه پشمی وضخیم وخشن
melton نوعی پارچه پشمی نرم ومحکم
duffle نوعی پارچه پشمی وضخیم وخشن
jade [پشمی که ذاتا یبز رنگ باشد.]
wool of short staple پشمی که رشته هایا موهای ان کوتاه است
noil خرده پشمی که هنگام شانه کردن میریزد
flocculus دسته کوچکی از الیاف پشمی کلف خورشید
pea jacket or coat جامه کلفت پشمی که ملوانان در سرما می پوشند
blazers نوعی کت پشمی یاابریشمی ورزشی ژاکت مخصوص ورزش
virgin wool [پشمی که تاکنون در منسوجات دیگر بکار نرفته باشد.]
fearnought یکجورپارچه کلفت پشمی که برای جامه ملوانان بکارمیرود
blazer نوعی کت پشمی یاابریشمی ورزشی ژاکت مخصوص ورزش
serge پارچه صوف پشمی "سرجیوس " اسم خاص مذکر
greasy wool پشم چرب [پشمی که هنوز شسته نشده و آماده ریسندگی نیست.]
petersham یکجور پارچه پشمی پالتوی نوار کلفت وراه راه که برای ......می برند
prunella پارچه پشمی که برای رویه کفش بکار میرودوپیشتربرای ردای وکیلان است
raw wool پشم خام [پشمی که هیچگونه عملیات سفیدگری یا شستشو روی آن صورت نگرفته باشد.]
steam irons ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
steam iron ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
uniforms لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
uniform لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
fall wool پشم پاییزه [پشمی که در پاییز چیده می شود و مرغوبیت کمتری از پشم بهاره دارد.]
scissored wool پشم مقراضی [پشمی که با قیچی دستی چیده شده نه با ماشین برقی لذا الیاف یک ناحیه دارای طول های متفاوت می باشند.]
tartan یکجور پارچه پشمی شطرنجی پارچه پیچازی
lanolin لانولین [ماده چربی موجود در سطح الیاف پشم که در صورت شسته نشدن حالت انعطاف پذیری و درخشندگی به فرش های پشمی می بخشد.]
sarcenet پارچه ابریشمی پارچه پشمی سنگین
sarsenet پارچه ابریشمی پارچه پشمی سنگین
costumes لباس
nightgown لباس شب
out fit لباس
outwall لباس تن
nightgowns لباس شب
dressing لباس
costume لباس
dressings لباس
frou frou خش خش لباس
bibandtucker لباس
bathhouse لباس کن
accouterments لباس
clobbers لباس
clobbering لباس
clobbered لباس
clobber لباس
accouterment لباس
clothing لباس
rosette گل لباس
rosettes گل لباس
acoutrement لباس
evining dress لباس شب
oilskins لباس ضد اب
flannels لباس
flannel لباس
untented بی لباس
donkey jacket لباس
vestment لباس
vesture لباس
costume لباس
costumes لباس ها
garb لباس
attire لباس
disguisedly با لباس مبدل
academicals لباس دانشگاهی
academic costume لباس دانشگاهی
clothier لباس فروش
clothes tree چنگک لباس
antiblackout suit لباس ضد فشار اب
asbestos kit لباس نسوز
braw جوش لباس
plainest لباس غیرنظامی
battle dress لباس ضدگلوله
dreadnought لباس بارانی
tether لباس ردیاب
silk لباس ابریشمی
tuxedos لباس رسمی
wet suits لباس غواصی
wet suit لباس غواصی
dry suit لباس غواصی
undergarments لباس بزیر
costume لباس محلی
electronic tag لباس ردیاب
tuxedo لباس رسمی
zippers زیب لباس
zipper زیب لباس
knitwear لباس کشباف
skirts دامن لباس
skirted دامن لباس
skirt دامن لباس
ankle monitor لباس ردیاب
ankle bracelet لباس ردیاب
costumes لباس محلی
undergarment لباس بزیر
dress suit لباس رسمی شب
tou book لباس تکواندو
playsuit لباس ورزش
pajama لباس خواب
uniform of the day لباس فصل
vestment لباس رسمی
night robe لباس خواب
mab لباس ژولیده
water suit لباس ضد فشار اب
laundress لباس شوی زن
wearer پوشنده لباس
launderer لباس شوی
menswear لباس مردانه
neckline گردن لباس
print dress لباس چیتی
underclothing لباس زیر
toggery لباس فروشی
to dress up لباس پوشیدن
to a onself لباس زیباپوشیدن
the long robe لباس قضائی
survival suit لباس نجات
tunicle لباس کوتاه
slopwork لباس دوخته
slack suit لباس راحتی
ski suit لباس اسکی
tux لباس رسمی
robe de chambre لباس خانه
rainwear لباس بارانی
necklines گردن لباس
smoking jacket لباس اسموکینگ
spacesuit لباس فضایی
Full dress. Formal dress. لباس رسمی
put on <idiom> لباس پوشیدن
flight gear لباس پرواز
flashproof لباس ضد شعله
finical خوش لباس
fearnought suit لباس نسوز
exposure suit لباس محافظ
driss uniform لباس رسمی
Clinging clothes. Tight-fitting dress. لباس چسب تن
gaberdine لباس پوشش
knock about clothes لباس کار
kiyi برس لباس
spacesuits لباس فضایی
sportswear لباس ورزش
sportswear لباس راحت
haute couturer طراح لباس
habilitate لباس پوشیده
habiliments لباس مخصوص
habiliment لباس زیبا
sportswear لباس خودمانی
gratuitous issue لباس پیشکش
garderobe اشکاف لباس
dressed in white لباس سفیدپوشیده
tog لباس پوشیدن
dress لباس پوشیدن
hangers چنگک لباس
housecoat لباس خانه
housecoats لباس خانه
dresses لباس پوشیدن
seam درز لباس
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com