English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
explicit address آدرسی در دوبخش است . یکی نقط ه ارجاع دیگری جابجایی یا مقدار اندیس
Other Matches
default مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
machine address مقدار یک عبارت که تحت تاثیر جابجایی در برنامه نباشد
offsetting مقدار اضافه شدنی به آدرس پایه برای تولید آدرس اندیس نهایی
offset مقدار اضافه شدنی به آدرس پایه برای تولید آدرس اندیس نهایی
defaulting مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
defaulted مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
defaults مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
default مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
rightsizing فرایند جابجایی ساختار فناوری اطلاعات یک شرکت به کاراترین سخت افزار. اغلب به معنای جابجایی از شبکه مبتنی بر mainfrome به شبکه بر پایه pc
golf courses زمین بازی گلف دارای 81بخش و فاصله بین هر دوبخش در حدود 0072 تا0003 متر است
golf course زمین بازی گلف دارای 81بخش و فاصله بین هر دوبخش در حدود 0072 تا0003 متر است
task جابجایی برنامهای در حافظه با دیگر که موقتاگ روی دیسک ذخیره شده است . جابجایی کارها مشابه چند کاره بودن نیست چون میتواند چندین برنامه را هم زمان اجرا کند
tasks جابجایی برنامهای در حافظه با دیگر که موقتاگ روی دیسک ذخیره شده است . جابجایی کارها مشابه چند کاره بودن نیست چون میتواند چندین برنامه را هم زمان اجرا کند
subrogate بجای دیگری تعهداتی بعهده گرفتن جانشین دیگری کردن
letter نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
recode کد کردن برنامهای که برای سیستم دیگری کد شده باشد , به طوری که دیگری هم کار کند
letters نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
to pass one's word for another از طرف دیگری قول دادن ضمانت دیگری را کردن
entry آدرسی که از آن یک برنامه یا تابع اجرا میشود
effective آدرسی که از تغییر در یک آدرس بدست می آید
currents آدرسی که در حال حاضر استفاده میشود
symbolic آدرسی که با نشانه یا نام مشخص شود
current آدرسی که در حال حاضر استفاده میشود
symbolically آدرسی که با نشانه یا نام مشخص شود
piracy چاپ کردن تالیف دیگری بدون اجازه تقلید غیر قانونی اثر دیگری privateer
set 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
setting up 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
sets 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
incremental computer دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
tables استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabled استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabling استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
indexed اندیس
indexes اندیس
index اندیس
initials آدرسی که در آن اولین دستور برنامه ذخیره شده است
accumulator register آدرسی که توسط یک دستور در آکومولاتور قابل دستیابی است
initialled آدرسی که در آن اولین دستور برنامه ذخیره شده است
initialling آدرسی که در آن اولین دستور برنامه ذخیره شده است
accumulator آدرسی که توسط یک دستور در آکومولاتور قابل دستیابی است
vector آدرسی که کامپیوتر را به محل جدید حافظه هدایت میکند
vectors آدرسی که کامپیوتر را به محل جدید حافظه هدایت میکند
currents ثبات CPU که آدرسی که در دسترس است ذخیره میکند
initial آدرسی که در آن اولین دستور برنامه ذخیره شده است
initialed آدرسی که در آن اولین دستور برنامه ذخیره شده است
initialing آدرسی که در آن اولین دستور برنامه ذخیره شده است
current ثبات CPU که آدرسی که در دسترس است ذخیره میکند
group index اندیس گروه
retention index اندیس بازداری
plasticity index اندیس خمیری
voids ratio اندیس تهیگاهها
liquidity index اندیس مایع
texts کد ارسالی برای بیان خاتمه کنترل و اطلاعات آدرسی و شروع پیام
text کد ارسالی برای بیان خاتمه کنترل و اطلاعات آدرسی و شروع پیام
indexing نوشتن اندیس برای کتاب
pushing figure اندیس تغییر بسامد پایین
displacement امنیت در آدرس اندیس دار
pulling figure اندیس تغییر بسامد بالا
reference ارجاع
referrals ارجاع
cell reference ارجاع سل
referral ارجاع
references ارجاع
indexing زبان ساخت کتابخانه یا اندیس کتاب
paasche price index یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
relative cell reference ارجاع سل رابطهای
relegating ارجاع کردن
relegates ارجاع کردن
duty assignment ارجاع شغل
self reference خود ارجاع
global reference ارجاع سراسری
forward reference ارجاع به جلو
mixed cell refernce ارجاع سل ترکیبی
external reperence ارجاع خارجی
external reference ارجاع خارجی
cross reference ارجاع متقابل
call by reference فراخوانی با ارجاع
cross-references ارجاع متقابل
cross-reference ارجاع متقابل
dereference پس ارجاع کردن
circular reference ارجاع چرخشی
backward reference ارجاع به عقب
relegate ارجاع کردن
relegated ارجاع کردن
indexing استفاده از روش آدرس دهی اندیس به کامپیوتر
inverter فایل یا ورودی اندیس برای همه داده ها
key کلیدی که برای اندیس گذاری رکورد به کار می رود.
queued indexed sequential access method روش دستیابی ترتیبی اندیس دار صف بندی شده
qisam فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به بافر می خواند
arbitrate به داوری ارجاع کردن
reference ارجاع امر به داوری
arbitrated به داوری ارجاع کردن
arbitrates به داوری ارجاع کردن
arbitrating به داوری ارجاع کردن
recommitment ارجاع بکمیسیون پارلمانی
recommittal ارجاع بکمیسیون پارلمانی
references ارجاع امر به داوری
cross reference table جدول ارجاع متقابل
addressing روش آدرس دهی به یک محل چه به صورت ترتیبی یا اندیس یا مستقیم و...
aspects روش ذخیره سازی و اندیس دهی به متن ها در سیستم بازیابی
aspect روش ذخیره سازی و اندیس دهی به متن ها در سیستم بازیابی
recommit دوباره به کیمسیون ارجاع کردن
benchmark نشانهای در اندیس که مهم است و قابل مقایسه با سایر نشانه هاست
index علامت گذاری یک موضوع تا انتخاب شود و به شکل اندیس ذخیره شوند
indexes علامت گذاری یک موضوع تا انتخاب شود و به شکل اندیس ذخیره شوند
benchmarks نشانهای در اندیس که مهم است و قابل مقایسه با سایر نشانه هاست
indexed علامت گذاری یک موضوع تا انتخاب شود و به شکل اندیس ذخیره شوند
submission موضوعی رابه داوری ارجاع کردن
open system interconnection reference مدل ارجاع ارتباط سیستم باز
typecasts ارجاع کردن نقشهای مشابه به هنرپیشهی بخصوص
cross-reference مراجعه ازفهرستی به فهرست دیگر ارجاع متقابل
cross-references مراجعه ازفهرستی به فهرست دیگر ارجاع متقابل
typecasting ارجاع کردن نقشهای مشابه به هنرپیشهی بخصوص
typecast ارجاع کردن نقشهای مشابه به هنرپیشهی بخصوص
cross reference مراجعه ازفهرستی به فهرست دیگر ارجاع متقابل
qisam Access IndexedSequential Queued روش دستیابی ترتیبی اندیس دارصف بندی شده ethod
dosage مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
dosages مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
references فایل داده که طوری نگهداری میشود که قابل ارجاع باشد
reference فایل داده که طوری نگهداری میشود که قابل ارجاع باشد
procedendo حکم ارجاع مجدد دعوی از محکم عالی به دادگاه تالی
linkages ترکیب برنامههای جداگانه با هم و استاندارد کردن فراخوانی ها و ارجاع ها در آنها
linkage ترکیب برنامههای جداگانه با هم و استاندارد کردن فراخوانی ها و ارجاع ها در آنها
law of demand براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
float اضافه بر آدرس اصلی به تمام اندیس ها یا آدرسهای مربوطه برای بررسی حجم حافظه که برنامه نیز دارد
floated اضافه بر آدرس اصلی به تمام اندیس ها یا آدرسهای مربوطه برای بررسی حجم حافظه که برنامه نیز دارد
floats اضافه بر آدرس اصلی به تمام اندیس ها یا آدرسهای مربوطه برای بررسی حجم حافظه که برنامه نیز دارد
bandwidth در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
retention money مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
countersignature امضای پس ازامضای دیگری تصدیق امضای دیگری
relocation جابجایی
head posisioning جابجایی هد
commutation جابجایی
displeacement of water جابجایی اب
handling جابجایی
convection جابجایی
displacement جابجایی
dislocation جابجایی
displacement ton تن جابجایی
deplacement جابجایی
queued فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
sequential access فایل ترتیبی اندیس دار که موضوع به موضوع در بافر خوانده میشود
queues فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queueing فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queue فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
shifts جابجایی مرکزقوس
field displacement جابجایی میدان
eluviation جابجایی خاک
materials handling جابجایی مواد
commutativity جابجایی پذیری
shifts جابجایی شعاعی
shift جابجایی مرکزقوس
shift جابجایی شعاعی
cost of removal هزینه جابجایی
commutative law قانون جابجایی
handling of goods جابجایی کالا
stokes shift جابجایی استوک
static relocation جابجایی ایستا
shifted جابجایی مرکزقوس
chemical shift جابجایی شیمیایی
commutation relation رابطه جابجایی
hydride shift جابجایی هیدریدی
commutation rules قواعد جابجایی
image shift جابجایی تصویر
commutative جابجایی پذیر
shifted جابجایی شعاعی
bimolecular displacement جابجایی دو مولکولی
associative shift جابجایی تداعی
dynamic relocation جابجایی پویا
relocation register ثبات جابجایی
dislocation defect نقص جابجایی
displacement current جریان جابجایی
relocation factor ضریب جابجایی
alkyl shift جابجایی الکیلی
allach جابجایی بساوشی
shear displacements جابجایی برشی
shift reagent واکنشگر جابجایی
allesthesia جابجایی بساوشی
doppler shift جابجایی دوپلر
angular displacement جابجایی زاویهای
doppler frequency جابجایی دوپلر
block move جابجایی بلوک
handling of goods جابجایی امتعه
program relocation جابجایی برنامه
valid سیگنال روی باس کنترل برای بیان اینکه روی باس آدرس ,آدرسی موجود است
cargo handling at port جابجایی کالا در بندر
Abelian group [math.] گروه جابجایی [ریاضی]
red shift جابجایی به سوی قرمز
allochiria جابجایی بساوشی متقارن
allocheiria جابجایی بساوشی متقارن
ammunition handler متصدی جابجایی مهمات
image displacement تغییر یا جابجایی تصویرتلویزیون
drunkennes خطای جابجایی یا لغزش
rotation جابجایی سط ر و ستون در یک آرایه .
commutative group [math.] گروه جابجایی [ریاضی]
matrixes جابجایی سط ر و ستون در آرایه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com