English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
be a fifth wheel <idiom> آدم اضافی یا زاید [در گروهی از آدمها]
Other Matches
dropper قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
droppers قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
surcharges هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharge هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
over break خاکبرداری اضافی و کندن وجابجا شدن اضافی خاک یاقطعات سنگی که دراثر موارمنفجره بدون اینکه بخواهیم کنده شود
surcharge نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
surcharges نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
undue زاید
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
expanded memory system کارت اضافی برای افزودن حافظه اضافی به IBM PC. حافظه از استاندارد EMS پیروی میکند
extra duty وفیفه اضافی ماموریت اضافی
song and dance توضیح زاید
prolixity عبارت زاید
multipara زنی که شیر بشیر می زاید
odd man out <idiom> آدم [چیز] اضافه یا زاید [در گروهی از آدمها]
slush funds پولی که از فروش مواد زاید آشپزخانهی کشتی به دست میآمد
slush fund پولی که از فروش مواد زاید آشپزخانهی کشتی به دست میآمد
defer not till tomorrow to be wise tomorrow's sun to thee may never rise <proverb> از امروز کاری به فردا ممان چه دانی که فردا چه زاید زمان
defer not till tomorrow to be wise tomorrow's sun to thee may never rise از امروز کاری به فردا ممان چه دانی که فردا چه زاید زمان
paragogic اضافی
redundant اضافی
supernumerary اضافی
supplemantary اضافی
excesses اضافی
overflowed اضافی
extensions اضافی
overflows اضافی
supplementary اضافی
surplus اضافی
extension اضافی
accessional اضافی
excess اضافی
additional اضافی
accessed اضافی
access اضافی
overflow اضافی
floating اضافی
surplusage اضافی
overtime اضافی
de trop اضافی
relative اضافی
accesses اضافی
plus اضافی
accessing اضافی
surpluses اضافی
unduly اضافی
auxiliary work کارهای اضافی
aditional service سرویس اضافی
adscript یادداشت اضافی
sudden death وقت اضافی
days of grace مهلت اضافی
an a.chapter یک باب اضافی
boostes pump پمپ اضافی
climbing lane خط اضافی در سر بالایی
ancillary equipment تجهیزات اضافی
adduct ترکیب اضافی
additional score نمره اضافی
overcharges هزینه اضافی
overcharging هزینه اضافی
overcharged هزینه اضافی
overcharge هزینه اضافی
superimposed اتش اضافی
surtax مالیات اضافی
sudden-death وقت اضافی
addition record رکورد اضافی
additional charges اتهامات اضافی
additional charges خرجهای اضافی
additional outlet آبگیر اضافی
end cell پیل اضافی
surplus stock موجودی اضافی
surplus production تولید اضافی
surplus material ماده اضافی
supplementary costs هزینههای اضافی
sunk cost هزینههای اضافی
spill water ابهای اضافی
slip sheet صفحه اضافی
shootoff مسابقه اضافی
redundant equation معادله اضافی
poundage هزینه اضافی
surplus value ارزش اضافی
surplus water ابهای اضافی
additional <adj.> مکمل اضافی
flab گوشت اضافی
beauty sleep خواب اضافی
the intercalary month ماه اضافی
postiche متن اضافی
overvoltage ولتاژ اضافی
extra cost هزینه اضافی
excess supply عرضه اضافی
excess stock مواد اضافی
excess reserves ذخائر اضافی
excess profit سود اضافی
excess price قیمت اضافی
excess pressure فشار اضافی
excess load بار اضافی
excess length طول اضافی
excess capacity فرفیت اضافی
extra current جریان اضافی
extra equipment تجهیزات اضافی
overpayment پرداخت اضافی
overirrigation ابیاری اضافی
overhead costs هزینههای اضافی
overhand knot گره اضافی
overestimation براورد اضافی
intercalary اضافی افزوده
incremental cost هزینه اضافی
extra premium پاداش اضافی
extra time وقت اضافی
extra period وقت اضافی
regulating cell پیل اضافی
surcharges هزینه اضافی
overtime ساعات اضافی
bonus پرداخت اضافی
over گذشته اضافی
padding متن اضافی
barrage وقت اضافی
surcharges مالیات اضافی
barrages وقت اضافی
surcharges نرخ اضافی
supplementary اضافی مکمل
surcharge مالیات اضافی
over- گذشته اضافی
surcharge نرخ اضافی
overtime وقت اضافی
bonuses پرداخت اضافی
overloads بار اضافی
furthered اضافی زائد
overloaded بار اضافی
furthers اضافی زائد
further اضافی زائد
surcharge هزینه اضافی
overload بار اضافی
extra duty خدمت اضافی
furthering اضافی زائد
excess burden of taxation بار اضافی مالیات
bonuses پرتاب پنالتی اضافی
margin زمان یا فضای اضافی
extras فوق العاده اضافی
extrasystole ضربان اضافی قلب
additionally بطور اضافی یا زائد
addition اسم اضافی ضمیمه
jury sturt پایه اضافی یا موقتی
motorcar accessories لوازم اضافی اتومبیل
additions اسم اضافی ضمیمه
bonus پرتاب پنالتی اضافی
less than carload وزن بار اضافی
acompaniment تزئینات اضافی در ساختمان
sudden victory پیروزی در وقت اضافی
extra- فوق العاده اضافی
overflow ابهای اضافی لبریزی
overflowed ابهای اضافی لبریزی
excess meter کنتور مصرف اضافی
overflows ابهای اضافی لبریزی
extra فوق العاده اضافی
cumulative evidence قرائن یا مدارک اضافی
surplus اقلام اضافی و مازاد
third brush regulation تنظیم با زغال اضافی
supplementing تکمیل کننده اضافی
supplement تکمیل کننده اضافی
overcharges اضافی هزینه کردن
supplemented تکمیل کننده اضافی
overcharged اضافی هزینه کردن
supplements تکمیل کننده اضافی
terret or rit حلقه یراق اضافی
third brush generator دینام با زغال اضافی
surtax مالیات بر درامد اضافی
shootoff مسابقه اضافی تیراندازی
supertax مالیات بر درامد اضافی
surpluses اقلام اضافی و مازاد
value added network ارزش اضافی شبکه
overcharging اضافی هزینه کردن
surcharge درصد هزینههای اضافی
surcharges درصد هزینههای اضافی
overcharge اضافی هزینه کردن
supplementary موضع تکمیلی اضافی
additional costs [expenses] هزینه های اضافی
extra expenses هزینه های اضافی
accrued expenditures هزینه های اضافی
plussage سرامد مقدار اضافی
incremental cost هزینه های اضافی
margins زمان یا فضای اضافی
plusage سرامد مقدار اضافی
pillion seat جای اضافی در موتور سیکلت
sullage مواد اضافی فلزات مذاب
by-lines کار یاشغل اضافی وزائد
by line کار یاشغل اضافی وزائد
overproduction تولید اضافی یا بیش از حد بس فراوری
overcharging قیمت اضافی غلو کردن
by-line کار یاشغل اضافی وزائد
noncrew خدمه اضافی هواپیما یا وسیله
overhead personnel پرسنل اضافی یا اضافه برسازمان
I feel like a fifth wheel. من حس می کنم [اینجا] اضافی هستم.
dropper fly طعمه اضافی وصل به نخ ماهیگیری
overcharged قیمت اضافی غلو کردن
overcharges قیمت اضافی غلو کردن
additional protocol مقاوله نامه اضافی یا تکلمه
There's no need to elaborate. نیازی به توضیح اضافی نیست.
overcharge قیمت اضافی غلو کردن
surcharge مبلغ جریمه نرخ اضافی
spares اقلام اضافی وسایل یدکی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com