| 
	|||||||||||||||||||||
			
  | 
	|||||||||||||||||||||
| 
		 | 
	|||||||||||||||||||||
| Total search result: 12 (3 milliseconds) | |||||
| English | Persian | ||||
|---|---|---|---|---|---|
| He is reserved and aloof . | آدم دیر آشنایی است | ||||
| Search result with all words | |||||
acquaintance       | 
		آشنایی | ||||
acquaintanceship       | 
		آشنایی | ||||
bowing acquaintance       | 
		آشنایی کم | ||||
bowing acquaintance       | 
		آشنایی مختصر سلامی و بس | ||||
nodding acquaintance       | 
		آشنایی مختصر | ||||
non acquaintance       | 
		عدم آشنایی | ||||
| groupie | دختری که به امید آشنایی با هنر پیشگان یا ورزشکاران و غیره آنها را از مکانی به مکان دیگر تعقیب میکند | ||||
| groupies | دختری که به امید آشنایی با هنر پیشگان یا ورزشکاران و غیره آنها را از مکانی به مکان دیگر تعقیب میکند | ||||
| I am very glad to have made your acquaintance. | از آشنایی با شما بسیار خوشوقت شدم | ||||
| I've known her at least as long as you have. | آشنایی من با او [زن] کمک کمش به اندازه مدت آشنایی تو با او [زن] است. | ||||
| Madrklmh that every human being is conscious knowledge | مادرکلمه است که هر انسان اگاه به آن آشنایی کامل دارد | ||||
| Partial phrase not found. | |||||
| Recent search history | |
				
  |