Total search result: 201 (9 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
leap frog test |
آزمایش پرسش قورباغه |
|
|
Other Matches |
|
acceptance test |
آزمایش کوچک شدگی آزمایش برداشت |
interrogatively |
بشکل پرسش بطور پرسش |
frog |
قورباغه |
frogs |
قورباغه |
greenback |
قورباغه |
greenbacks |
قورباغه |
pollywog |
بچه قورباغه |
ironwort |
علف قورباغه |
polliwog |
بچه قورباغه |
frog |
قورباغه قلاب |
frogs |
قورباغه گرفتن |
frog |
قورباغه گرفتن |
frogs |
قورباغه قلاب |
breaststroke |
شنای قورباغه |
tadpole |
بچه قورباغه |
turn buckle |
بست قورباغه |
turnbuckle |
بست قورباغه |
breaststroker |
شناگر قورباغه |
tadpoles |
بچه قورباغه |
frog eater |
قورباغه خور |
hyla |
قورباغه درختی |
frog kick |
شنای پروانه بت پای قورباغه |
croaked |
چون غوک یا قورباغه صدا کردن |
croak |
چون غوک یا قورباغه صدا کردن |
croaks |
چون غوک یا قورباغه صدا کردن |
croaking |
چون غوک یا قورباغه صدا کردن |
trials |
آزمایش ها |
tests |
آزمایش ها |
examinations |
آزمایش ها |
trial |
آزمایش |
test |
آزمایش |
quiz [American] |
آزمایش |
examination |
آزمایش |
items |
پرسش |
querying |
پرسش |
query |
پرسش |
queried |
پرسش |
item |
پرسش |
test item |
پرسش |
questions |
پرسش |
queries |
پرسش |
questioned |
پرسش |
question |
پرسش |
proven |
آزمایش شده |
pass muster <idiom> |
آزمایش را با موفقیت |
unverified <adj.> |
آزمایش نشده |
unaudited <adj.> |
آزمایش نشده |
unchecked <adj.> |
آزمایش نشده |
uninspected <adj.> |
آزمایش نشده |
unevaluated <adj.> |
آزمایش نشده |
blood test |
آزمایش خون |
blood work |
آزمایش خون |
unexamined <adj.> |
آزمایش نشده |
untested <adj.> |
آزمایش نشده |
cross-examinations |
پرسش و مقابله |
cross-examination |
پرسش و مقابله |
item analysis |
تحلیل پرسش |
catechist |
ازراه پرسش |
floorer |
پرسش سخت |
catechize |
از راه پرسش |
catechise |
از راه پرسش |
in an interrogatory tone |
با لحن پرسش |
interrogators |
پرسش کننده |
interrogator |
پرسش کننده |
indirect question |
پرسش غیرمستقیم |
oblique question |
پرسش غیرمستقیم |
interogation mark |
نشان پرسش |
point of interrogation |
نشان پرسش |
interrogarive pronoun |
ضمیر پرسش |
interrogatively |
ازراه پرسش |
cross-examined |
پرسش کردن از |
leadingquestion |
پرسش راهنما |
questionary |
پرسش نامه |
posers |
پرسش دشوار |
poser |
پرسش دشوار |
poseurs |
پرسش دشوار |
poseur |
پرسش دشوار |
question marks |
پرسش نشان |
cross-examining |
پرسش کردن از |
cross-examines |
پرسش کردن از |
cross-examine |
پرسش کردن از |
questtioningly |
پرسش کنل |
item validity |
اعتبار پرسش |
item selection |
پرسش گزینی |
item difficulty |
دشواری پرسش |
questions |
تردید پرسش |
question mark |
پرسش نشان |
questioned |
تردید پرسش |
debrief |
پرسش کردن |
debriefed |
پرسش کردن |
question |
تردید پرسش |
debriefs |
پرسش کردن |
inquiry |
پرسش بازجویی |
inquiries |
پرسش بازجویی |
questioningly |
پرسش کنان |
exerciser |
آزمایش کننده یک وسیله |
Hewlett Packard |
قط عات آزمایش و چاپگرها |
quizzes |
شوخی پرسش و ازمون |
inquiries |
پرسش بازجویی رسیدگی |
inquiry system |
سیستم پرسش- پاسخ |
catechisms |
پرسش نامه مذهبی |
catechism |
پرسش نامه مذهبی |
interrogator responsor |
دستگاه پرسش- پاسخ |
inquiry |
پرسش بازجویی رسیدگی |
item discrimination index |
ضریب افتراق پرسش |
status enquiry |
پرسش نامه وضعیت |
multiple choice item |
پرسش چند گزینهای |
open ended question |
پرسش باز پاسخ |
to overwhelm with questions |
غرق پرسش کردن |
quiz |
شوخی پرسش و ازمون |
this very question |
دقیقا همین پرسش |
leading questions |
پرسش راهنمایی کننده |
catechise |
از راه پرسش یاددادن |
circularize |
پرسش نامه فرستادن |
catechize |
از راه پرسش یاددادن |
leading question |
پرسش راهنمایی کننده |
run the gauntlet <idiom> |
درمعرفی آزمایش سخت قرارگرفتن |
a priori |
بدون بررسی یا آزمایش قبلی |
oil drop experiment |
آزمایش قطره روغن [فیزیک] |
tested |
محیط ی برای آزمایش برنامه ها |
test |
محیط ی برای آزمایش برنامه ها |
final acceptance |
آزمایش قبولی نهایی ناو |
tests |
محیط ی برای آزمایش برنامه ها |
acceptance trial |
آزمایش قبول وسایل وتجهیزات |
enquires |
پرسش کردن جویا شدن |
status enquiry |
پرسش درخصوص وضعیت مشتری |
enquired |
پرسش کردن جویا شدن |
She did not ask about this. |
او [زن] دراین باره پرسش نکرد. |
multiple-choice |
وابسته به پرسش چند پاسخی |
inquires |
پرسش کردن جویا شدن |
inquired |
پرسش کردن جویا شدن |
inquire |
پرسش کردن جویا شدن |
inquisitorial |
مقرون به سخت گیری در پرسش |
resolveme this |
این پرسش را پاسخ دهید |
in qviries r. to the accident |
پرسش هایی درباره آن رویداد |
controlling |
اطمینان از بررسی و آزمایش کردن چیزی |
sense |
آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی |
controls |
اطمینان از بررسی و آزمایش کردن چیزی |
sensed |
آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی |
control |
اطمینان از بررسی و آزمایش کردن چیزی |
senses |
آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی |
... if you don't mind my asking |
... اگر پرسش من [برای تو] ایرادی ندارد |
to pry into a person affairs |
فضولانه در باره کسی پرسش کردن |
to p angone with questions |
با پرسش زیاد کسی را بستوه اوردن |
this act provoked my inquiry |
این کار موجب پرسش من است |
to p any one with question |
کسی را از پرسش زیاد بستوه اوردن |
toadstone |
سنگ قورباغه سنگ وزغ |
acid test |
آزمایش قدرت پرداخت آزمون درجه نقدینگی |
interrogating |
مورد پرسش یا بازرسی قراردادن استنطاق کردن از |
interrogates |
مورد پرسش یا بازرسی قراردادن استنطاق کردن از |
catechetical |
مبنی براموزش زبانی ازراه پرسش وپاسخ |
interrogated |
مورد پرسش یا بازرسی قراردادن استنطاق کردن از |
interrogate |
مورد پرسش یا بازرسی قراردادن استنطاق کردن از |
hidden |
اثری که در حین آزمایش برنامه دیده نشده بود |
rules |
روش آزمایش پیام ورودی برای وضعیتهای خاص |
debugged |
آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات |
debug |
آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات |
case |
رجوع به بخشی از برنامه که وابسته به نتیجه آزمایش است |
cases |
رجوع به بخشی از برنامه که وابسته به نتیجه آزمایش است |
debugs |
آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات |
open |
به جای اینکه یک پرسش به آدرس تابع انجام شود |
jump instruction |
پرسش شرطی در صورتی که پرچم یا ثبات صفر باشند |
catechetics |
فن اموزش اصول دین بوسیله پرسش مسئله گویی |
relational database management system |
پرسش پایگاه داده ها که حاوی عملگرهارابط های است |
opened |
به جای اینکه یک پرسش به آدرس تابع انجام شود |
opens |
به جای اینکه یک پرسش به آدرس تابع انجام شود |
test |
اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن |
tests |
اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن |
logic |
قطعه آزمایش که وضعیت منط قی قط عات یا مدارها را نشان میدهد |
operation |
آزمایش هایی برای برنامه و آمادگی داده را بررسی می کنند |
tested |
اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن |
analyzer |
وسیله آزمایش الکترونیکی که الگوهای مختلف سیگنال را نمایش میدهد |
a penny for your thoughts <idiom> |
[طریقه ای پرسش در مورد اینکه طرف مقابل به چی فکر می کند؟] |
maieutics |
فن زنده کردن فکر نهایی شخص بوسیله پرسش وپاسخ |
tested |
آزمایش شبکه ارتباطی با ارسال حجم زیاد داده و پیام روی آن |
tests |
آزمایش شبکه ارتباطی با ارسال حجم زیاد داده و پیام روی آن |
mock-up |
مدل محصول جدید برای آزمایش یا نشان دادن به مشتریان موجود |
crippled leapfrog test |
آزمایش استانداردی که از یک محل حافظه ونه محلهای متغیر استفاده میکند |
mock-ups |
مدل محصول جدید برای آزمایش یا نشان دادن به مشتریان موجود |
fields |
محصول آزمایش شده خارج شرکت یا آزمایشگاه تحقیقات در وضعیت واقعی |
Hewlett Packard |
روش استاندارد واسط بین وسایل جانبی و یا قط عات آزمایش و کامپیوترها |
saturation |
آزمایش شبکه ارتباطی , با ارسال حجم بزرگ داده وپیام روی آن |
fielded |
محصول آزمایش شده خارج شرکت یا آزمایشگاه تحقیقات در وضعیت واقعی |
test |
آزمایش شبکه ارتباطی با ارسال حجم زیاد داده و پیام روی آن |
field |
محصول آزمایش شده خارج شرکت یا آزمایشگاه تحقیقات در وضعیت واقعی |
The regulations prescribe that all employees must undergo a medical examination. |
آیین نامه تجویز می کند که همه کارکنان باید آزمایش پزشکی بدهند. |
tests |
اجرای برنامه با داده آزمایش برای اطمینان از صحت کار نرم افزار |
tested |
اجرای برنامه با داده آزمایش برای اطمینان از صحت کار نرم افزار |
test |
اجرای برنامه با داده آزمایش برای اطمینان از صحت کار نرم افزار |
Excepting [With the exception of] two students, no one could answer the last question correctly. |
به غیر از دو دانش آموز هیچ کس نتوانست آخرین پرسش را درست پاسخ بدهد. |
image |
توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر با کیفیت خوب و بدون پرسش |
images |
توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر با کیفیت خوب و بدون پرسش |
test |
داده با نتایج از پیش تعیین شده که امکان آزمایش برنامه جدید را فراهم میکند |
tested |
داده با نتایج از پیش تعیین شده که امکان آزمایش برنامه جدید را فراهم میکند |
CD WO |
مناسب برای ذخیره سازی متون آرشیو و یا آزمایش ROM-CD پیش از دوباره کاری |
prototypes |
اولین مدل کاری وسیله یا برنامه که بعداگ آزمایش و تط بیق میشود تا بهبود یابد |
prototype |
اولین مدل کاری وسیله یا برنامه که بعداگ آزمایش و تط بیق میشود تا بهبود یابد |
tests |
داده با نتایج از پیش تعیین شده که امکان آزمایش برنامه جدید را فراهم میکند |
queried |
که به کاربرامکان پرسش سول و دریافت پاسخ یا دستیابی به اطلاع مشخص طبق سوال میدهد |
queries |
که به کاربرامکان پرسش سول و دریافت پاسخ یا دستیابی به اطلاع مشخص طبق سوال میدهد |