English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (13 milliseconds)
English Persian
involve آغاز با اجرای یک برنامه
involves آغاز با اجرای یک برنامه
involving آغاز با اجرای یک برنامه
Other Matches
run duration خطایی که هنگام اجرای برنامه یا وقوع خطا در حین اجرای برنامه تشخیص داده شود
chaining اجرای یک برنامه خیلی بزرگ که با اجرای بخشهای کوچکتر در یک زمان
job دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
jobs دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
swap توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swapped توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swaps توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopped توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopping توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swops توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
parent program برنامه ای که برنامه دیگر را آغاز میکند.
pipelines اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
pipeline اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
executives برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند
executive برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند
supervisory برنامه اصلی در سیستم کامپیوتری که اجرای تعبیر برنامه ها را کنترل میکند
stops دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
calling مجموعهای از دستورات برنامه برای اجرای مستقیم از زیر برنامه
stop دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
stopped دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
stopping دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
concurrent اجرای چنیدین برنامه همزمان با اجرا کردن هر بخش کوچک از برنامه به نوبت
main line program بخشی از یک برنامه که ترتیب اجرای سایر واحدهای موجوددر برنامه را کنترل میکند
segment بخش از برنامه اصلی که مستقلاگ اجرا شود و نیازی به اجرای تعبیر برنامه نیست
section بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه
segments بخش از برنامه اصلی که مستقلاگ اجرا شود و نیازی به اجرای تعبیر برنامه نیست
sections بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه
mode وارد کردن دستور به عنوان خط ی از برنامه و پس اجرای برنامه
annotations توضیح یا توجه در برنامه در مورد نحوه اجرای برنامه
annotation توضیح یا توجه در برنامه در مورد نحوه اجرای برنامه
modes وارد کردن دستور به عنوان خط ی از برنامه و پس اجرای برنامه
soft دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند
softer دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند
softest دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند
compiled برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiles برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compile برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiling برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
B box که حاوی آدرس آغاز برنامه است
software هر برنامه یا گروه برنامه هایی که نحوه اجرای نرم افزار را مشخص میکند و شامل سیستم عامل , پردازشگر کلمه و برنامههای کاربردی است
applet برنامه هایی که از Panel Contral آغاز می شوند
interlude تابع ابتدایی کوچک در آغاز برنامه که کارهای تصدیق را انجام میدهد
interludes تابع ابتدایی کوچک در آغاز برنامه که کارهای تصدیق را انجام میدهد
dump نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
program execution اجرای برنامه
plan implementation اجرای برنامه
launching شروع یا اجرای یک برنامه
launched شروع یا اجرای یک برنامه
launches شروع یا اجرای یک برنامه
launch شروع یا اجرای یک برنامه
checked اجرای خشک یک برنامه
check اجرای خشک یک برنامه
desks اجرای خشک برنامه
checks اجرای خشک یک برنامه
desk اجرای خشک برنامه
concurrent program execution اجرای همزمان برنامه
phases دوره زمانی اجرای برنامه
phased دوره زمانی اجرای برنامه
phase دوره زمانی اجرای برنامه
executing اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
executed اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
execute اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
execution اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
executes اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
compile and go بار کردن و اجرای یک برنامه کامپایل
maths و سرعت اجرای برنامه را افزایش دهد
run duration که زمان اجرای برنامه انجام می شوند
run duration مجوز کاربر برای اجرای یک برنامه
rerun اجرای برنامه یا چاپ مجدد کار
math و سرعت اجرای برنامه را افزایش دهد
run duration 1-کد برنامهای که کامپایل شده است و به صورتی است که مستقیماگ توسط کامپیوتر قابل اجرا است .2-برنامه مفسر تجاری که به همراه برنامه کاربردی زبان سطح بالا فروخته میشود که امکان اجرای آنرا فراهم میکند
pipeline بنابراین سرعت اجرای برنامه افزایش می یابد
attentions توجه کافی کردن به اجرای بخشی از برنامه
attention توجه کافی کردن به اجرای بخشی از برنامه
dynamic تغییراتی که هنگام اجرای برنامه اعمال میشود
pipelines بنابراین سرعت اجرای برنامه افزایش می یابد
dynamically تغییراتی که هنگام اجرای برنامه اعمال میشود
compiles زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند
compiled زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند
targetting حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه
targetted حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه
compile زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند
targets حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه
targeted حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه
compiling زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند
on the fly در حین اجرای برنامه بدون توقف اجرا
targeting حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه
object computer OB بکار می رودکامپیوتری که برای اجرای یک برنامه ECT
target حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه
Startup folder پرونده خاص در دیسک سخت که حاوی برنامه هایی است که خودکار اجرا می شوند وقتی که کار ویندوز را آغاز میکند
activating آغاز یک فرآیند یا آغاز کار یک وسیله
activate آغاز یک فرآیند یا آغاز کار یک وسیله
activated آغاز یک فرآیند یا آغاز کار یک وسیله
activates آغاز یک فرآیند یا آغاز کار یک وسیله
key کلید خاص یا ترکیب کلیدها که فرآیندی را آغاز میکند یا برنامه ای را فعال میکند
colder روشن کردن کامپیوتر یا اجرای برنامه از نقط ه شروع آن
assembler کد شی ای که در یک اجرای اسمبلی از برنامه اصلی ایجاد شده است
user متن همراه یک برنامه که به کاربر کمک میکند در اجرای آن
processor سیستم کامپیوتری با دو پردازندهه برای اجرای سریع تر برنامه
execution خطای تشخیص داده شده هنگام اجرای یک برنامه
users متن همراه یک برنامه که به کاربر کمک میکند در اجرای آن
transversal اجرای هر جمله از یک برنامه برای اهداف اشکال زدایی
runs اجرای مجموعهای دستورات یا برنامه ها یا توابع توسط کامپیوتر
colds روشن کردن کامپیوتر یا اجرای برنامه از نقط ه شروع آن
path مسیر ممکن یا مجموعه رویدادها یا دستورات در اجرای یک برنامه
coldest روشن کردن کامپیوتر یا اجرای برنامه از نقط ه شروع آن
paths مسیر ممکن یا مجموعه رویدادها یا دستورات در اجرای یک برنامه
run اجرای مجموعهای دستورات یا برنامه ها یا توابع توسط کامپیوتر
dual سیستم کامپیوتری با دو پردازنده برای اجرای سریع تر برنامه
cold روشن کردن کامپیوتر یا اجرای برنامه از نقط ه شروع آن
associated document سیستم عامل به طور خود کار از ابتدای برنامه کار بردی آغاز میکند
associated file سیستم عامل به طور خود کار از ابتدای برنامه کار بردی آغاز میکند
test اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
break عمل یا کلید انتخاب شده برای توقف اجرای یک برنامه
executed دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
multi tasking توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرای دو یا چند برنامه همزمان
breaks عمل یا کلید انتخاب شده برای توقف اجرای یک برنامه
executing دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
executes دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
execute دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
tested اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
tests اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
recoverable error نوع خطا که امکان ادامه اجرای برنامه پس ازرویدادن ان میدهد
housekeeping در آغاز برنامه جدید برای انجام امور سیستم مثل پاک کردن حافظه تشخیص کلیدهای تابع یا تغییر حالت صفحه تصویر
dynamic سیستمی که منابع آن در هنگام اجرای برنامه اختصاص داده می شوند و نه پیش از آن
dynamically سیستمی که منابع آن در هنگام اجرای برنامه اختصاص داده می شوند و نه پیش از آن
dry run اجرای برنامه با داده پیش فرض برای اطمینان از صحت کارها
modes وارد کردن دستور در حالت مستقیم برای شروع اجرای برنامه
mode وارد کردن دستور در حالت مستقیم برای شروع اجرای برنامه
production run اجرای یک برنامه اصلاح شده که بطور معمول اهدافش راباتمام می رساند
relocation جابجایی داده یا کدگزاری یاانتساب محل مطلق درحین اجرای برنامه
relocation جابجایی داده یا کدگذاری یا انتساب محل مطلق پیش از اجرای برنامه
allocation سیستمی که در آن منابع در حین اجرای برنامه و نه پیش از آن اختصاص داده می شوند
allocations سیستمی که در آن منابع در حین اجرای برنامه و نه پیش از آن اختصاص داده می شوند
foregrounding اجرای کارهای با حق تقدم بالا برای برنامه ها در سیستم عامل چند منظوره
returning دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد
returns دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد
detected خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
test driver برنامهای که اجرای برنامه دیگر را در مقابل مجموعهای از دادههای ازمایشی هدایت کند
Autocue دستگاهی که مطالب را برای گوینده تلویزیون در حین اجرای برنامه نمایش میدهد
automatic توانایی کامپیوتر برای اجرای تعدادی برنامه یا کار بدون دستور زیادی
automatics توانایی کامپیوتر برای اجرای تعدادی برنامه یا کار بدون دستور زیادی
detects خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
tests اجرای برنامه با داده آزمایش برای اطمینان از صحت کار نرم افزار
tested اجرای برنامه با داده آزمایش برای اطمینان از صحت کار نرم افزار
test اجرای برنامه با داده آزمایش برای اطمینان از صحت کار نرم افزار
return دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد
returned دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد
detect خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
detecting خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
concurrent نرم افزار سیستم عامل که به چندین برنامه یافعالیت اجازه اجرای همزمان میدهد
stepping اجرای برنامه کامپیوتری که در هر لحظه یک دستور اجرا شود و برای رفع اشکال است
step اجرای برنامه کامپیوتری که در هر لحظه یک دستور اجرا شود و برای رفع اشکال است
dump چاپ محل هایی که محتوای آنها در حین اجرای برنامه تغییر کرده است
languages نرم افزاری که به کاربر امکان وارد کردن برنامه به زبان خاص و سپس اجرای آن میدهد
language نرم افزاری که به کاربر امکان وارد کردن برنامه به زبان خاص و سپس اجرای آن میدهد
ends توابعی که پیش از اتمام اجرای برنامه انجام می شوند تا توابع خاص سیستم را اعمال کنند
ended توابعی که پیش از اتمام اجرای برنامه انجام می شوند تا توابع خاص سیستم را اعمال کنند
end توابعی که پیش از اتمام اجرای برنامه انجام می شوند تا توابع خاص سیستم را اعمال کنند
soaks اجرای برنامه یا وسیله به طور پیاپی در یک زمان برای اطمینان از این که به درستی کار میکند
robustness توانایی سیستم برای ادامه کار کردن حتی با وجود خطا در حین اجرای برنامه
startup screen متن یا گرافیک نمایش داده شده در حین اجرای برنامه کاربردی یا کتاب چند رسانهای
soak اجرای برنامه یا وسیله به طور پیاپی در یک زمان برای اطمینان از این که به درستی کار میکند
job to job transition فرایند جستجوی یک برنامه وفایلهای مربوط به ان واماده کردن کامپیوتر جهت اجرای یک کار خاص
child program تابع یا برنامهای که توسط برنامههای دیگر فراخوانده می شوند و در حین اجرای برنامه دوم فعال می مانند
flowchart دیاگرامی که محل وقوع تصمیمات منط ق در یک ساختار را نشان میدهد و تاثیر آنها روی اجرای برنامه
child process تابع یا برنامهای که توسط برنامههای دیگر فراخوانده می شوند و در حین اجرای برنامه دوم فعال می مانند
flow diagram دیاگرامی که محل وقوع تصمیمات منط ق در یک ساختار را نشان میدهد و تاثیر آنها روی اجرای برنامه
re-entry فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
re entry فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
assigning 1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه
overlaying نرم افزار سیستم که در حین اجرا بار کردن و اجرای بخشهای برنامه را در صورت نیاز مدیریت میکند
assign 1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه
assigns 1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه
assigned 1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه
overlays نرم افزار سیستم که در حین اجرا بار کردن و اجرای بخشهای برنامه را در صورت نیاز مدیریت میکند
overlay نرم افزار سیستم که در حین اجرا بار کردن و اجرای بخشهای برنامه را در صورت نیاز مدیریت میکند
variables ثبات یا محل ذخیره سازی که میتواند هر عدد یا حروف داشته باشد و در حین اجرای برنامه تغییر کند
variable ثبات یا محل ذخیره سازی که میتواند هر عدد یا حروف داشته باشد و در حین اجرای برنامه تغییر کند
hotter کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
hottest کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
hot کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
program loans قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
intelligence 1-توانایی پاسخ دادن . 2-توانایی وسیله برای اجرای و پردازش برنامه
run duration نرم افزاری است که درحافظه اصلی لازم است درهنگام اجرای برنامه
straight line coding برنامه نوشته شده برای جلوگیری از استفاده حلقه و انشعاب برای اجرای سریع تر
executive دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
executives دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
program cost مخارج اجرای یک برنامه مخارج پیش بینی شده
thrashing وضعیتی دریک سیستم عملکرد چند برنامهای که کامپیوتر باید بجای اجرای برنامه ها وقت بیشتری را صرف صفحه بندی کند
dummies متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
dummy متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
cpu time مقدار زمانی که توسط پردازش مرکزی به اجرای دستورالعملهای برنامه اختصاص داده میشود زمان واحد پردازشگر مرکزی
halts دستور برنامه که باعث توقف اجرای دستوات CPU میشود تا مجددا تنظیم شود و یا تا وقتی که شروع مجدد شود
halted دستور برنامه که باعث توقف اجرای دستوات CPU میشود تا مجددا تنظیم شود و یا تا وقتی که شروع مجدد شود
halt دستور برنامه که باعث توقف اجرای دستوات CPU میشود تا مجددا تنظیم شود و یا تا وقتی که شروع مجدد شود
real time اجرای چندین کار بلا درنگ همزمان بدون کاهش سرعت اجرای فرایندی
asynchronous 1-کامپیوتری که از یک عمل به عمل دیگر طبق سیگنالهای دریافت شده پس از خاتمه فرآیند تغییر میکند. 2-کامپیوتری که در آن یک فرآیند در آغاز ورود سیگنال یا داده آغاز میشود به جای اینکه مط ابق با باس ساعت باشد
api مجموعهای از توابع و دستورات برنامه استاندارد که به برنامه ساز امکان میدهد با برنامه از طریق برنامه کاربردی دیگر واسط شود
break کلید مخصوص در صفحه کلید IBM که اجرای یک برنامه را وقتی قط ع میکند که این کلید با کلید کنترل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com