English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
They gave me permission by way of an exception ... آنها به من استثنأ اجازه دادند ...
Other Matches
Can I go earlier today, just as a special exception? اجازه دارم امروز استثنأ زودتر بروم؟
The passenger was admitted into the USA. به مسافر اجازه ورود به ایالات متحده آمریکا را دادند.
I was tipped off . به من رساندند (خصوصی خبر دادند ؟محرمانه اطلاع دادند )
correct روش کد گذاری که اجازه میدهد در حین ارسال در بیتها خطا رخ دهد و آنها را به سرعت صحیح میکند و ارسال مجددد انجام نمیدهد
corrects روش کد گذاری که اجازه میدهد در حین ارسال در بیتها خطا رخ دهد و آنها را به سرعت صحیح میکند و ارسال مجددد انجام نمیدهد
correcting روش کد گذاری که اجازه میدهد در حین ارسال در بیتها خطا رخ دهد و آنها را به سرعت صحیح میکند و ارسال مجددد انجام نمیدهد
as a special exception <adv.> استثنأ
bridge وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
bridged وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
bridges وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
coincidence function پردازش دو یا چند سیگلنال ورودی و خروجی آنها تابع AND آنها باشند
salami technique کلاه برداری کامپیوتری توسط تراکنشهای جدا وکوچک که دنبال کردن آنها وتشخیص آنها مشکل است
manager برنامهای که رکوردها را نگهداری میکند و به آنها دستیابی دارد و آنها را پردازش میکند
managers برنامهای که رکوردها را نگهداری میکند و به آنها دستیابی دارد و آنها را پردازش میکند
regenerates 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerating 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerated 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerate 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
We were admitted gratis . مفتی راهمان دادند
we were ordered to stay دستور دادند بمانیم
tea was served round به همه چای دادند
the wheat was scanted گندم را کم کم بیرون دادند
The crowd was pressing against the gate . جمعیت به درورودی فشار می دادند
They shook hand and made up. با یکدیگر دست دادند وآشتی کردند
The demonstrators were waving the flags. تظاهر کنندگان پرچمها راتکان می دادند
I heard it through the grapevine. افرادی به طورغیر رسمی به من آگاهی دادند.
prestation خدمتی که درزمان پیشین دربرابرمالیات انجام می دادند
almonry [قسمتی از ساختمان که خیرات و صدقات را در آنجا می دادند.]
landwehr بخشی از ارتش المان وکشورهای دیگر که خدمت زیرپرچم را انجام دادند
flat برنامه پایگاه داده که به دادههای رابط های اجازه نمیدهند. و فقط اجازه ذخیره داده در یک فایل میدهد
flattest برنامه پایگاه داده که به دادههای رابط های اجازه نمیدهند. و فقط اجازه ذخیره داده در یک فایل میدهد
clearance اجازه ترخیص اجازه نامه
lost cluster تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست
golden horde سپاهیان مغول که در قرن سیزدهم اروپای شرقی رامورد تاخت و تاز قرار دادند
emulation رفتار یک چاپگر یا کامپیوتر که دقیقاگ مشابه دیگری باشد و به برنامههای مشابه اجازه اجرا و به دادههای مشابه اجازه پردازش می دهند
prior admission اجازه پرواز قبلی هوایی اجازه عبور قبلی
automate نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
automating نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
automates نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
automated نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
the vessel was put a bout جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
on their part <adv.> از طرف آنها
themselves [for their part] <adv.> از طرف آنها
for their part <adv.> از طرف آنها
rules وعملیات روی آنها
channel یچ کردن بین آنها
channeled یچ کردن بین آنها
Send them in two at a time . آنها رادو تا دوتابفرست تو
I need them today. من آنها را امروز میخواهم.
I need them tonight. من آنها را امشب میخواهم.
I need them urgently. من آنها را فوری میخواهم.
Ask each and every one of them . ازیک یک آنها بپرسید
channels یچ کردن بین آنها
channelled یچ کردن بین آنها
channeling یچ کردن بین آنها
in such a way as to enable them به طوری که آنها بتوانند
They held me culpable for the accident. آنها من را مقصر آن پیشامد دانستند.
When will they be ready? چه وقت آنها حاضر میشود؟
BCC و لیست آنها را نشان نمیدهد
They became estranged . They fell out . میانه آنها بهم خورد
I need them before friday. من آنها را قبل از جمعه میخواهم.
logical مراحل و تصمیمات و ارتباطات آنها
descriptions لیست داده ها و خصوصیات آنها
They cannot hold a candle to him . سگش می ارزد بهمه آنها
keep these separate from those. اینها را از آنها جدا نگاهدار
description لیست داده ها و خصوصیات آنها
They were all alike. همه آنها یکی بودند.
catalogue لیستی از مضوعات یا محتواهای آنها به ترتیب
microcomputing مربوط به ریز کامپیوتر و استفاده آنها
cataloged لیستی از مضوعات یا محتواهای آنها به ترتیب
They were all either kI'lled ou taken prisoners . همگی آنها کشته یا گرفتا رشدند
catalogs لیستی از مضوعات یا محتواهای آنها به ترتیب
double vault [دو طاق با فضای خالی بین آنها]
cataloging لیستی از مضوعات یا محتواهای آنها به ترتیب
catalogued لیستی از مضوعات یا محتواهای آنها به ترتیب
Their names are as follows . اسامی آنها بقرار زیر است
catalogues لیستی از مضوعات یا محتواهای آنها به ترتیب
list لیست توابع یا دستورات و حل آنها در برنامه
cataloguing لیستی از مضوعات یا محتواهای آنها به ترتیب
downsize که در آنها ایستگاههای کاری هوشمند هستند.
They were all dreesd in black. تمام آنها لباس سیاه پوشیده بودند
bytes که کامپیوتر در یک واحد روی آنها کار میکند
byte که کامپیوتر در یک واحد روی آنها کار میکند
Bantu وابسته به مردم بانتو و زبانها و فرهنگهای آنها
references لیست توابع یا دستورات و محل آنها در برنامه
reference لیست توابع یا دستورات و محل آنها در برنامه
They were devastated by the news. این خبر آنها را بسیار پریشان کرد.
chronological order ترتیب رکوردها و فایل ها با توجه به تاریخ آنها
They are openly seeking his being sacked. آنها آشکارا به دنبال اخراج شدن او هستند.
hash لیست ورودی ها طبق شماره hash آنها
Nothing was said between them. هیچ کلمه ای بین آنها رد و بدل نشد.
schematic نمایش قط عات سیستم و نحوه اتصال آنها
I cant see much difference in them. فرق زیادی بین آنها نمی بینم
There they were in all their finery. آنجا آنها در تمام زر و زیور خود بودند.
signal پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
reads 1-نگاه کردن به حروف چاپ شده و فهمیدن آنها. 2-
read 1-نگاه کردن به حروف چاپ شده و فهمیدن آنها. 2-
pass یک اجرا از لیست موضوعات برا ی مرتب کردن آنها
passed یک اجرا از لیست موضوعات برا ی مرتب کردن آنها
passes یک اجرا از لیست موضوعات برا ی مرتب کردن آنها
signaled پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signalled پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
Theyre twins and it is impossible to know one from the other . آنها دو قلو هستند ومعلوم نیست کدوم کدومه
optical و آنها را به حالتی تبدل میکند که کامپیوتر پردازش کند
They were dressed all in black. همه آنها لباس تمام سیاه پوشیده بودند
not give someone the time of day <idiom> تنفر به اندازهای که از دیدن آنها چشم پوشی کنید
point که تقسیم بین واحد کامل و بخش کسری آنها
range مجموعه موضوعاتی که خریدار از بین آنها انتخاب میکند
ranges مجموعه موضوعاتی که خریدار از بین آنها انتخاب میکند
They live abroad for the greater part of the year. آنها بخش بیشتری از سال را در خارج زندگی می کنند.
jobs خواندن دستورات کنترل ار از منبع ورودی و اجرای آنها
job خواندن دستورات کنترل ار از منبع ورودی و اجرای آنها
ranged مجموعه موضوعاتی که خریدار از بین آنها انتخاب میکند
magnetic و امکان ذخیره سازی آنها را در رسانه مغناطیسی فراهم میکند
edited ترکیب برنامههای جداگانه و استاندارد کردن فراخوان ها و مراجعه ها در آنها
hash لیست همه ورودیهای یک فایل با آدرس کلید hash آنها
edit ترکیب برنامههای جداگانه و استاندارد کردن فراخوان ها و مراجعه ها در آنها
signalled تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
linkages ترکیب برنامههای جداگانه با هم و استاندارد کردن فراخوانی ها و ارجاع ها در آنها
frauds پور درآوردن با کلک زدن به مردم یا دروغ گفتن به آنها
fraud پور درآوردن با کلک زدن به مردم یا دروغ گفتن به آنها
signaled تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signal تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
linkage ترکیب برنامههای جداگانه با هم و استاندارد کردن فراخوانی ها و ارجاع ها در آنها
cross reference generator متغیر ها و اعداد ثابت با محل آنها در برنامه ایجاد میکند
They must give not less than 2 weeks' notice. آنها باید این را کم کمش دو هفته قبلش آگاهی بدهند.
FAQ الات عمومی و پاسخ آنها درباره یک موضوع مربوطه استphantom
Their eyes met. آنها به هم زل زدند. [همینطور به معنی گفتگوی بدون مکالمه یا عشق به هم]
interrupt نرم افزاری که سیگنالهای وقفه را می پذیرد و روی آنها کار میکند.
change چاپ گرفتن از محل هایی که داده باید در آنها تغییر کند
double صفی که دادههای جدید می توانند به آنها اضافه شوند حتی به انتها
doubled صفی که دادههای جدید می توانند به آنها اضافه شوند حتی به انتها
priorities لیست وسایل جانبی و اولویت آنها هنگام ارسال سیگنال وقفه .
peg میله چوبی با نوک تیز [برای محکم بستن چیزی به آنها]
changed چاپ گرفتن از محل هایی که داده باید در آنها تغییر کند
doubled up صفی که دادههای جدید می توانند به آنها اضافه شوند حتی به انتها
trap نرم افزاری که سیگنال وقفه را می پذیرد و روی آنها کار میکند.
It is all over between them . They are thru with each other . بین آنها چیزی باقی نمانده ( را بطه یا تماسی وجود ندارد )
conversion لیست کدهای اصلی یا عبارات و معادل آنها به زبان یا حالت دیگر
c استفاده از کامپیوتر برای آموزش به دانش آموزان و برآورد پیشرفت آنها
priority لیست وسایل جانبی و اولویت آنها هنگام ارسال سیگنال وقفه .
interrupts نرم افزاری که سیگنالهای وقفه را می پذیرد و روی آنها کار میکند.
hopper وسیلهای که کارت پانچ ها را نگه می دارد و آنها را به دستگاه خواننده میدهد
changes چاپ گرفتن از محل هایی که داده باید در آنها تغییر کند
changing چاپ گرفتن از محل هایی که داده باید در آنها تغییر کند
interrupting نرم افزاری که سیگنالهای وقفه را می پذیرد و روی آنها کار میکند.
hoppers وسیلهای که کارت پانچ ها را نگه می دارد و آنها را به دستگاه خواننده میدهد
pinout شرح محل سوزن ها در مدار مجتمع به همراه کار و سیگنال آنها
logic ترمیم ریاضی عملیات منط قی مثل AND و OR و... و تبدیل آنها به مدارهای مختلف
paging که آدرس به آنها اختصاص داده میشود و در صورت نیاز فراخوانی می شوند
conversions لیست کدهای اصلی یا عبارات و معادل آنها به زبان یا حالت دیگر
weighting مرتب کردن کاربران , برنامه ها یا تاریخ با توجه به اهمیت یا اولویت آنها
networking در یک شهر یا شهرهای مختلف که به آنها امکان ردو بدل کردن اطلاعات میدهد
interrupt لیستی از وسایل جانبی و خصوصیات آنها وقتی که سیگنال وقفه صادر می کنند.
packing عمل قرار دادن کالاها در جعبه و بسته بندی آنها برای مغازه ها
activities تعداد فایل هایی که در حال حاضر در مقایسه با کل آنها استفاده شده اند
binds چسباندن صفحات کاغذ بهم برای شکل دادن به آنها به صورت کتاب
interrupts لیستی از وسایل جانبی و خصوصیات آنها وقتی که سیگنال وقفه صادر می کنند.
He bought them expensive presents, out of guilt. او [مرد] بخاطر احساس گناهش برای آنها هدیه گران بها خرید.
name لیست کلمات رزرو و دستورات در یک زبان و آدرس ها در کامپیوتر که به آنها مربوط می شوند
names لیست کلمات رزرو و دستورات در یک زبان و آدرس ها در کامپیوتر که به آنها مربوط می شوند
statements عبارتی که متغیرها را تنظیم میکند و فضای ذخیره سازی به آنها اختصاص میدهد
statement عبارتی که متغیرها را تنظیم میکند و فضای ذخیره سازی به آنها اختصاص میدهد
bind چسباندن صفحات کاغذ بهم برای شکل دادن به آنها به صورت کتاب
interrupting لیستی از وسایل جانبی و خصوصیات آنها وقتی که سیگنال وقفه صادر می کنند.
computer animation تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت نرم آنها ایجاد شود
activity تعداد فایل هایی که در حال حاضر در مقایسه با کل آنها استفاده شده اند
lap ترکیب رنگهای چاپ شده به طوری که هیچ فاصلهای بین آنها نباشد
lapped ترکیب رنگهای چاپ شده به طوری که هیچ فاصلهای بین آنها نباشد
look ahead عمل برخی CPUها برای بازیابی دستورات و بررسی آنها پیش از اجرا
length تعداد داده هایی که در بافر ذخیره می شوند تا پردازنده آماده دریافت آنها شود
lengths تعداد داده هایی که در بافر ذخیره می شوند تا پردازنده آماده دریافت آنها شود
platonic cycle or year مدت گردش اجرام آسمانی درهمه مدارهای خود و برگشت آنها بوضوح نخستین
vaccines امکان نرم افزاری برای بررسی سیستم در مورد وجود ویروس و حذف آنها
perforations خط سوراخهای کوچک در یک ورقه کاغذ یا کاغذهای پیاپی برای کمک به پاره کردن آنها
declaration نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها
hazard طراحی تابع منط قی که تمام اشکالات ممکن و راه حل آنها را در نظر گرفته است
hazarded طراحی تابع منط قی که تمام اشکالات ممکن و راه حل آنها را در نظر گرفته است
hazarding طراحی تابع منط قی که تمام اشکالات ممکن و راه حل آنها را در نظر گرفته است
hazards طراحی تابع منط قی که تمام اشکالات ممکن و راه حل آنها را در نظر گرفته است
tabling لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
tables لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
tabled لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
table لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
declarative statement نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها
declarations نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها
vaccine امکان نرم افزاری برای بررسی سیستم در مورد وجود ویروس و حذف آنها
symbol لیست بر چسب ها و نام ها در کامپایلر یا اسجلر که مربوط به آدرس آنها در برنامه که ماشین است
dump چاپ محل هایی که محتوای آنها در حین اجرای برنامه تغییر کرده است
His sculptures blend into nature as if they belonged there. مجسمه های او به طبیعت طوری آمیخته میشوند انگاری که آنها به آنجا تعلق دارند.
They have successfully managed the balancing act between retaining the rustic charm and modern conversion. آنها با موفقیت توانستند تعادل بین افسون روستایی و تبدیل مدرن را ایجاد کنند.
What followed was the usual recital of the wife and children he had to support. سپس داستان منتج شد به بهانه مرسوم زن و بچه ها که او [مرد] باید از آنها حمایت بکند.
okay اجازه
authority اجازه
permission اجازه
approval اجازه
fiat اجازه
liberties اجازه
licenses اجازه
authorization اجازه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com