English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English Persian
original آنچه اول استفاده یا ساخته شود
originals آنچه اول استفاده یا ساخته شود
Other Matches
custom-built آنچه مخصوص یک مشتری ساخته شده است
freeing آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
free آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
freed آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
frees آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
universal آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
logical آنچه از منط ق در عملیاتش استفاده میکند
stationery کاغذی که برای استفاده در چاپگر ساخته شده است
usable آنچه برای معرف قابل استفاده و فراهم است
effective آنچه برای تولید یک نتیجه مشخص قابل استفاده است
public آزاد برای استفاده همگانی , ساخته شده برای استفاده همگانی
alphaphotographic آنچه باعث نمایش تصاویر با استفاده از حروف گرافیکی از پیش تعیین شده برای سرویسهای تلتکس می شوند
cost plus contracts قسمتی از کالا را که به سفارش کسی ساخته میشود و هنوزعملا " ساخته نشده
machines غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machined غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machine غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
Tell not all you know , nor do all you can. <proverb> به زبان نیاور هر آنچه مى دانى,انجام نده هر آنچه مى توانى .
symbolically آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
symbolic آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
localtalk استاندارد شبکه سافت Apple که لایه فیزیکی مثل سیستم کابل یا اتصالات را که در شبکه Apple Talk استفاده میشود را ساخته است . شبکه داده را روی کابل unshield pair-tuisted منتقل میکند
Whatsoever هرچه [هر آنچه] [آنچه ]
collective goods کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
fast آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasted آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fastest آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasts آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
production ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
productions ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
modular construction ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
dead time زمان بدون استفاده زمانی که در ان ازراندمان دستگاه استفاده نمیشود
dead freight کرایه قسمتی از کشتی که به صرفنظر از استفاده یا عدم استفاده باید پرداخت شود
vertical نرم افزار کاربردی که برای استفاده خاص طراحی شده است و نه استفاده عمومی
capacities استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است
idles که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idle که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idlest که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idled که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
capacity استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است
bitmap معرفی رویدادها یا استفاده از آرایه تک بیتی به عنوان تصویر یا شکل یا جدول وسایل استفاده شده و...
fourth generation computers فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای CSI که قبلا توسعه یافته اند و هنوز هم استفاده می شوند
composite demand تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی
quads چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند
quad چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند
band شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند
bands شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند
ieee که فقط داده و سیگنالهای تصدیق استفاده می شوند و در آزمایشگاهها برای اتصال کامپیوتر به قط عات اندازه گیری استفاده میشود
shareware نرم افزاری که آماده استفاده است ولی وقتی که توسط کاربر استفاده شود باید به نویسنده آن مبلغی بپردازد.
duplexes دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
joint tenants در CLچند تن را گویند که مشترکا"از عین مستاجره استفاده کندبا این قید که هر یک پس ازمرگ دیگری یا دیگران حق استفاده انحصاری داشته باشد
duplex دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
exerciser وسیلهای که به استفاده کننده امکان میدهد تا با استفاده از وسائل دستی برنامه ها واتصالات سخت افزاری راایجاد نموده و اصلاح نماید
common use مورد استفاده عمومی استفاده مشترک
framed ساخته
wrought ساخته
wimps نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند
wimp نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند
PPP که معمولا برای ارسال داده بین کامپیوتر کاربر و سرور راه دور روی اینترنت با استفاده از پروتکل شبکه Tcp/Ip استفاده میشود
Hamming code سیستم کدگذتاری که از بیتهای بررسی برای تشخیص و تصحیح خطاها در داده ارسالی استفاده میکند که بیشتر در سیستمهای متن راه دور استفاده میشود
defect skipping روش مشخص کردن و برچسب گداری شیارهای حساس مغناطیسی در حال ساخت تا استفاده نشوند. اشاره به شیار بعدی مناسبی که قابل استفاده است
self made خود ساخته
self-made خود ساخته
prefabricated پیش ساخته
precast پیش ساخته
hand made ساخته دست
haniwork دست ساخته
immature نیم ساخته
prefab پیش ساخته
manufactured head سر ساخته شده
pukka ساخته شده
pucka ساخته شده
fecit ساخته است
prefabricate پیش ساخته
paved ford گدار ساخته
simulated شبیه ساخته
officinal ساخته واماده
made ساخته شده
makable ساخته شدنی
ruled surface سطح خط ساخته
artificalism ساخته پنداری
i do not have it in me از من ساخته نیست
irowork اهن ساخته
it is made ساخته میشود
bamboo ساخته شده از نی
bamboos ساخته شده از نی
prefabs پیش ساخته
soi disant خود ساخته
self formed خود ساخته
self constituted خود ساخته
solenoid sweep پاک کردن مین با استفاده ازقدرت سیم پیچی مغناطیسی مین روبی با استفاده ازسلونوئید
publishes 1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
published 1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
publish 1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
fabrication کالاهای ساخته شده
teacher made test ازمون معلم ساخته
it is made ساخته شده است
synthetic tar قطران باز ساخته
stanchion ستون پیش ساخته
semi finished goods کالاهای نیمه ساخته
man-made ساخته دست انسان
man made ساخته دست انسان
intermediate product محصول نیم ساخته
built up beam تیر ساخته شده
zipgun طپانچه دست ساخته
high wrought با استادی ساخته شده
heparin که در کبد ساخته میشود
unregenerate دوباره ساخته نشده
unregenerated دوباره ساخته نشده
cellulosic ساخته شده از سلول
wolframic ساخته شده ازتنگستن
pre fabricated پیش ساخته شده
tubular ساخته شده ازلوله
modular design مدل پیش ساخته
india rubbers ساخته شده از لاستیک
pre cast concrete بتن پیش ساخته
finished goods کالاهای ساخته شده
blueprint نقشه پیش ساخته
india rubber ساخته شده از لاستیک
marmorean ساخته شده از مرمر
marmoreal ساخته شده از مرمر
build up beam تیر ساخته شده
blueprints نقشه پیش ساخته
wire روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
wires روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
oases یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد
oasis یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد
authentic آنچه درست است
protective آنچه حافظت میکند
incoming آنچه از خارج می آید
lightweight آنچه سنگین نیست
producing آنچه تولید میکند
circulars آنچه در یک دایره می چرخد
constants آنچه تغییر نمیکند
circular آنچه در یک دایره می چرخد
constant آنچه تغییر نمیکند
unwanted آنچه لازم نیست
previous آنچه زودتر رخ میدهد
used آنچه جدید نیست
circulating آنچه به راحتی می چرخد
lightweights آنچه سنگین نیست
auxiliaries آنچه کمک میکند
the above was a summary آنچه دربالا گفته شد
contiguous آنچه اثر می گذارد
knowledge آنچه دانسته است
exclusive آنچه شامل نمیشود
the long and the short of it <idiom> آنچه گفتنی است
biased آنچه اریب دارد
auxiliary آنچه کمک میکند
gimmal ساخته شده از حلقههای تودرتو
spar bridge پل ساخته شده ازگرده چوب
wooden از چوب ساخته شده خشن
rebuild چیز دوباره ساخته شده
alligators ساخته شده ازپوست تمساح
on site concrete بتن ساخته شده در کارگاه
whole wheat ساخته شده از گندم ساییده
sculpturesque ساخته شده بشکل مجسمه
modular design مدل ساختمانی پیش ساخته
boxes are made of wood جعبه ها از چوب ساخته میشوند
pinwale ساخته شده ازالیاف باریک
home-made <adj.> در خانه ساخته [تهیه] شده
finish stock موجودی کالای ساخته شده
herbal ساخته شده از علف وگیاه
broadloom ساخته شده درکارگاه وسیع
alligator ساخته شده ازپوست تمساح
ice crete بتون یک پارچه یا پیش ساخته
reed قصب ساخته شده ازنی
rebuilds چیز دوباره ساخته شده
plate girder تیر ساخته شده از تسمه
sapphirine ساخته شده ازیاقوت کبود
piragua ساخته شده ازتنه درخت
slatted ساخته شده از تکههای باریک
half timber ساخته شده از الوار کوتاه
icehouse خانه وساختمان ساخته شده از یخ
fictile فرف سفالی ساخته شده از گل
Who has composed this tune? این آهنگ راکی ساخته ؟
wickerwork ساخته شده از ترکه سبدسازی
hand made brick اجر ساخته شده با قالب دستی
collapsible form work قالب قطعات پیش ساخته بتونی
twice laid ساخته شده از انتهای رشتههای طناب
alpaca پارچهء ساخته شده ازپشم الپاکا
gyle مقدارابجوی که دریک وهله ساخته میشود
oaken ساخته شده از چوب بلوط بلوطی
trabeation ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
trabeated ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
waxen ساخته شده از موم مومی شکل
productive مدت زمانی که یک محصولی ساخته میشود
site concrete بتنی که در پای کار ساخته شود
on chip مدار ساخته شده روی یک قطعه
one address computer دستور ساخته شده از اپراتور و آدرس
specification یات مشخصات ساخته نشده باشد
orthogonal ساخته شده از پارامترها یا بخشهای مستقل
He is cut out for it ( this job ). برای اینکار ساخته شده است
paisley ساخته شده از پشم نرم کشمیری
Is there anything I can do to help? آیا کاری از دست من ساخته است ؟
Ethiopian architecture معماری حبشی [معبدهایی که از سنگ ساخته می شد]
expandable آنچه قابل گسترش باشد
relevant آنچه ارتباط مهمی دارد
simple آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
simplest آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
round آنچه در دایره حرکت میکند
extensible آنچه قابل گسترش است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com