| Total search result: 202 (15 milliseconds) | 
			 | 
		
		
			 | 
			 | 
		
		
			| English | 
			Persian | 
		
		
		| local     | 
		آنچه با CPU کار نمیکند ولی به عنوان ترمینال مستقل کار میکند   | 
		
	
		
		| locals     | 
		آنچه با CPU کار نمیکند ولی به عنوان ترمینال مستقل کار میکند   | 
		
	
		| 
 | 
	
	
		| 	
 | 
	
				
				
					| Other Matches | 
				
				
					 | 
				
		
		| symbolic     | 
		آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند   | 
		
	
		
		| symbolically     | 
		آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند   | 
		
	
		
		| virtual     | 
		مشخصات ترمینال ایده آل که به عنوان مدل ترمینال واقعی به کارمی رود   | 
		
	
		
		dead       | 
		آنچه کار نمیکند. کامپیوتر یا قطعهای که کار نمیکند   | 
		
	
		
		| background     | 
		تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند   | 
		
	
		
		| backgrounds     | 
		تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند   | 
		
	
		
		| constant     | 
		آنچه تغییر نمیکند   | 
		
	
		
		| constants     | 
		آنچه تغییر نمیکند   | 
		
	
		
		| incompatible     | 
		ناسازگار یا آنچه خوب کار نمیکند   | 
		
	
		
		| inactive     | 
		آنچه کار نمیکند یا اجرا نمیشود   | 
		
	
		
		| defective     | 
		خطا دار یا آنچه درست کار نمیکند   | 
		
	
		
		| down     | 
		مربوط به کامپیوتر ها یا برنامه ها آنچه کار نمیکند   | 
		
	
		
		| locals     | 
		وضعیت عملیات ترمینال کامپیوتر که پیامی دریافت نمیکند   | 
		
	
		
		| local     | 
		وضعیت عملیات ترمینال کامپیوتر که پیامی دریافت نمیکند   | 
		
	
		
		| ro     | 
		ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش را می پذیرد , وارسال نمیکند   | 
		
	
		
		| fasted     | 
		آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.   | 
		
	
		
		| fast     | 
		آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.   | 
		
	
		
		| fastest     | 
		آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.   | 
		
	
		
		| fasts     | 
		آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.   | 
		
	
		
		| defacto recognition     | 
		به عنوان یک کشورموجود و مستقل عمل کند   | 
		
	
		
		| uart     | 
		از ترمینال به حالت موازی استفاده میکند و سپس آنرا روی شبکه ارسال میکند   | 
		
	
		
		| standalone     | 
		سیستمی که مستقل کار میکند   | 
		
	
		
		| module     | 
		بخش کوچک برنامه بزرگ که در صورت لزوم میتواند مستقل به عنوان یک برنامه کار کند   | 
		
	
		
		| modules     | 
		بخش کوچک برنامه بزرگ که در صورت لزوم میتواند مستقل به عنوان یک برنامه کار کند   | 
		
	
		
		| epos     | 
		سیستمی که از یک ترمینال کامپیوتر به عنوان سایت فروش برای محصولهای الکتریکی یا کنترل انبار و نیز مشخصات محصول به کارمی رود   | 
		
	
		
		| producing     | 
		آنچه تولید میکند   | 
		
	
		
		| protective     | 
		آنچه حافظت میکند   | 
		
	
		
		| auxiliary     | 
		آنچه کمک میکند   | 
		
	
		
		| auxiliaries     | 
		آنچه کمک میکند   | 
		
	
		
		| roundest     | 
		آنچه در دایره حرکت میکند   | 
		
	
		
		| electric     | 
		آنچه با الکتریسیته کار میکند   | 
		
	
		
		| efficient     | 
		آنچه که خوب کار میکند   | 
		
	
		
		| round     | 
		آنچه در دایره حرکت میکند   | 
		
	
		
		| powers     | 
		جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند   | 
		
	
		
		| powering     | 
		جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند   | 
		
	
		
		| power     | 
		جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند   | 
		
	
		
		| powered     | 
		جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند   | 
		
	
		
		| fields     | 
		مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند   | 
		
	
		
		fielded       | 
		مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند   | 
		
	
		
		| field     | 
		مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند   | 
		
	
		
		| magnets     | 
		آنچه میدان مغناطیسی تولید میکند   | 
		
	
		
		| selectively     | 
		آنچه داده خاصی را انتخاب میکند   | 
		
	
		
		| logical     | 
		آنچه از منط ق در عملیاتش استفاده میکند   | 
		
	
		
		| magnet     | 
		آنچه میدان مغناطیسی تولید میکند   | 
		
	
		
		| selective     | 
		آنچه داده خاصی را انتخاب میکند   | 
		
	
		
		| operate     | 
		ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند   | 
		
	
		
		| interactive     | 
		ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند   | 
		
	
		
		| operated     | 
		ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند   | 
		
	
		
		| operates     | 
		ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند   | 
		
	
		
		| sensitive     | 
		آنچه حتی تغییرات کوچک را هم احساس میکند   | 
		
	
		
		| combinational     | 
		آنچه شماره عناصر جدا را ترکیب میکند   | 
		
	
		
		| automatics     | 
		آنچه خودش و بدون نیاز اپراتور کار میکند   | 
		
	
		
		automatic       | 
		آنچه خودش و بدون نیاز اپراتور کار میکند   | 
		
	
		
		| interfaces     | 
		کامپیوتری که ارسال داده بین پردازنده و ترمینال یا شبکه را کنترل میکند   | 
		
	
		
		| feep     | 
		صدایی که ترمینال برای جلب توجه استفاده کننده ایجاد میکند   | 
		
	
		
		| interface     | 
		کامپیوتری که ارسال داده بین پردازنده و ترمینال یا شبکه را کنترل میکند   | 
		
	
		
		| interfaces     | 
		و به عنوان پردازنده واسط عمل میکند   | 
		
	
		
		| interface     | 
		و به عنوان پردازنده واسط عمل میکند   | 
		
	
		
		| alphageometric     | 
		که ترمینال متن برای نمایش الگوهای مختلف گرافیکی و حروف درست میکند   | 
		
	
		
		| down line processor     | 
		پردازندهای که در ترمینال یک شبکه ارتباطات قرار دارد وانتقال داده را اسان میکند   | 
		
	
		
		| X.     | 
		استاندارد CCITT که ارتباط بین ترمینال و شبکه تنظیم بسته برقرار میکند   | 
		
	
		
		| electronics     | 
		استانداردی که سیگنالهای واسط رامعرفی میکند. نرخ ارسال و نیرو برای اتصال ترمینال ها به مودم ها   | 
		
	
		
		| client     | 
		یک ایستگاه کاری یا PC یا ترمینال متصل به شبکه که دستورات را به سرور ارسال میکند و نتایج را نمایش میدهد   | 
		
	
		
		| VT terminal emulation     | 
		استاندارد معروف ترمینال که کدهای به کار رفته برای نمایش متن و گرافیک را بیان میکند   | 
		
	
		
		| clients     | 
		یک ایستگاه کاری یا PC یا ترمینال متصل به شبکه که دستورات را به سرور ارسال میکند و نتایج را نمایش میدهد   | 
		
	
		
		| transistor     | 
		هر لایه یک emitler برچسب شده در ترمینال , base شدت جریان را کنترل میکند بین emitter,collector   | 
		
	
		
		| transistors     | 
		هر لایه یک emitler برچسب شده در ترمینال , base شدت جریان را کنترل میکند بین emitter,collector   | 
		
	
		
		| SGML     | 
		استاندارد مستقل از سخت افزار که نحوه علامتگذاری متن ها برای مشخص کردن bold,italic وحاشیه ها و غیره را بیان میکند   | 
		
	
		
		| direct coupled transistor logic     | 
		سیستم منطقی که منحصرا" ازترانزیستورها به عنوان عناصر فعال استفاده میکند   | 
		
	
		
		| eia     | 
		استانداردی که سیگنالهای واسط را تعریف میکند و نیز نرخ ارسال و قدرتی که برای ارتباط ترمینال به مودم ها به کار می رود   | 
		
	
		
		| jingo     | 
		کسی که به عنوان میهن پرستی از سیاست جنگجویانه و تجاوزکارانه دولت خودطرفداری میکند   | 
		
	
		
		| atomic     | 
		ساعت خیلی دقیقی که از تغییر انرژی اتم ها به عنوان مرجع استفاده میکند   | 
		
	
		
		| pos     | 
		سیستمی که از ترمینال کامپیوتری در سایت نقط ه فروش برای ارسال الکترونیکی یا کترول مشابه به قیمت گذاری محصول و... استفاده میکند   | 
		
	
		
		| linking     | 
		تابع نرم افزاری کوچک که بخشهای برنامه را به هم ترکیب میکند تا به عنوان یک واحد اجرا شوند   | 
		
	
		
		| convertor     | 
		مداری که یک سیگنال آنالوگ که مط ابق با شماره ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند   | 
		
	
		
		| converter     | 
		مداری که یک سیگنال آنالوگ که مط ابق با شماره ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند   | 
		
	
		
		| operational     | 
		آنچه کار میکند یا مربوطه به نحوه کار کردن ماشین است   | 
		
	
		
		| digital     | 
		آنچه داده یاکمیتهای فیزیکی را به صورت داده بیان میکند   | 
		
	
		
		| multidrop circuit     | 
		شبکهای که ارتباط بین چندین ترمینال و کامپیوتر مرکزی را فراهم میکند ولی نه مستقیما بین ترمینالها   | 
		
	
		
		| multi window editor     | 
		برنامه ایجاد و ویرایش تعدادی برنامه کاربردی مستقل هر یک در یک پنجره مستقل در صفحه نمایش در یک زمان   | 
		
	
		
		| Tell not all you know , nor do all you can. <proverb>     | 
		به زبان نیاور هر آنچه مى دانى,انجام نده هر آنچه مى توانى .   | 
		
	
		
		| ansi     | 
		سازمان آمریکایی که استانداردهای نرم افزاری و کامپیوتری را مشخص میکند که آنچه مربوط به زبانهای سطح بالای برنامه نویس میشود هم شامل آن است   | 
		
	
		
		| best fit     | 
		1-آنچه که تط ابق بیشتری با یک نیاز دارد 2-تابعی که کوچکترین تصادفی موجود در حافظه اصلی را انتخاب میکند برای یک صفحه مجازی در خواست شده   | 
		
	
		
		| enterprise network     | 
		شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد   | 
		
	
		
		| paperless     | 
		شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند   | 
		
	
		
		| teleprinters     | 
		واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال   | 
		
	
		
		| teleprinter     | 
		واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال   | 
		
	
		
		| split screen     | 
		نرم افزارای که صفحه نمایش را به دو یا چند محل مستقل تقسیم میکند تا دو فایل متن متن یا گراف را در یک فایل متن نشان دهد   | 
		
	
		
		| split-screen     | 
		نرم افزارای که صفحه نمایش را به دو یا چند محل مستقل تقسیم میکند تا دو فایل متن متن یا گراف را در یک فایل متن نشان دهد   | 
		
	
		
		| blue book     | 
		کتابی است که وزارت امور خارجه هرکشور هر چند سال یک مرتبه منتشر و مسائل سیاسی عنوان شده در طی ان چندسال را تجزیه و تحلیل وروشن میکند   | 
		
	
		
		| wireless network     | 
		شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند   | 
		
	
		
		| use and occupation     | 
		عنوان دعوی که مالک علیه مستاجری که پس از انقضاء مدت اجاره ازملک استیفاء منفعت کردن به منظور مطالبه اجرت المثل این انتفاع و تصرف اقامه میکند   | 
		
	
		
		| titles     | 
		صفحه عنوان کتاب عنوان نوشتن   | 
		
	
		
		| title     | 
		صفحه عنوان کتاب عنوان نوشتن   | 
		
	
		
		| negative acknowledgement     | 
		کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد   | 
		
	
		
		| aux     | 
		در DOS اختصار پورت یادرگاه کمکی است که پورت ارتباطات را در DOS به عنوان پیش فرض استفاده میکند   | 
		
	
		
		| analog     | 
		مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند   | 
		
	
		
		| mail server     | 
		کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند   | 
		
	
		
		| eponym     | 
		عنوان دهنده عنوان مشخص   | 
		
	
		
		| Whatsoever     | 
		هرچه [هر آنچه] [آنچه ]   | 
		
	
		
		| analogues     | 
		مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند   | 
		
	
		
		| analogue     | 
		مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند   | 
		
	
		
		| external     | 
		روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند   | 
		
	
		
		| externals     | 
		روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند   | 
		
	
		
		| doesn't     | 
		نمیکند   | 
		
	
		
		| dump     | 
		نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند   | 
		
	
		
		| it makees no difference     | 
		فرقی نمیکند   | 
		
	
		
		| it is secure     | 
		عیب نمیکند   | 
		
	
		
		| why does he not admit it     | 
		چراتصدیق نمیکند   | 
		
	
		
		| it makees no difference     | 
		تفاوتی نمیکند   | 
		
	
		
		| it is not in good workingorder     | 
		خوب کار نمیکند   | 
		
	
		
		| it is indifferent to me     | 
		برای من فرقی نمیکند   | 
		
	
		
		| static     | 
		که در زمان تغییر نمیکند. 2-   | 
		
	
		
		broach       | 
		ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود   | 
		
	
		
		| broaches     | 
		ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود   | 
		
	
		
		| broached     | 
		ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود   | 
		
	
		
		| broaching     | 
		ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود   | 
		
	
		
		| fixes     | 
		رکوردی که اندازه آن تغییر نمیکند   | 
		
	
		
		| insulator     | 
		مادهای که الکتریسیته را هدایت نمیکند   | 
		
	
		
		| fix     | 
		رکوردی که اندازه آن تغییر نمیکند   | 
		
	
		
		| fixes     | 
		فیلدی که اندازه آن تغییر نمیکند   | 
		
	
		
		| insulators     | 
		مادهای که الکتریسیته را هدایت نمیکند   | 
		
	
		
		| fix     | 
		فیلدی که اندازه آن تغییر نمیکند   | 
		
	
		
		| it makes a t. difference     | 
		تفاوت خیلی زیادی نمیکند   | 
		
	
		
		| repeater     | 
		وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند   | 
		
	
		
		| inert     | 
		که با سایر مواد شیمیایی کار نمیکند   | 
		
	
		
		| outages     | 
		مدت زمانی که سیستم کار نمیکند   | 
		
	
		
		| outage     | 
		مدت زمانی که سیستم کار نمیکند   | 
		
	
		
		| weedless     | 
		قلابی که به علفهای زیر اب گیر نمیکند   | 
		
	
		
		| sticking point     | 
		حدی که پس از آن شخص یا چیز از جا حرکت نمیکند   | 
		
	
		
		| sticking points     | 
		حدی که پس از آن شخص یا چیز از جا حرکت نمیکند   | 
		
	
		
		| The heating doesn't work.     | 
		این سیستم گرمایشی کار نمیکند.   | 
		
	
		
		| The light doesn't work.     | 
		این چراغ برق کار نمیکند.   | 
		
	
		
		| the face remains     | 
		مطلب همانست که هست فرق نمیکند   | 
		
	
		
		| The heating doesn't work.     | 
		این سیستم حرارتی کار نمیکند.   | 
		
	
		
		| coast is clear <idiom>     | 
		هیچ خطری تورا تهدید نمیکند   | 
		
	
		
		| deadbeat <idiom>     | 
		شخصی که هیچ وقت قرضش را پرداخت نمیکند   | 
		
	
		
		| chromometer     | 
		ساعت دقیقی که گرما و سرمادر ان اثر نمیکند   | 
		
	
		
		| timberline     | 
		خط مفروضی که بالای ان هیچ درختی رشد نمیکند   | 
		
	
		
		| landing zone     | 
		فضای دیسک سخت که داده عبور نمیکند   | 
		
	
		
		| no parity     | 
		ارسال داده که در بیت پاریتی استفاده نمیکند   | 
		
	
		
		| infallibilist     | 
		کسیکه معتقد است که پاپ اشتباه نمیکند   | 
		
	
		
		| background processing     | 
		فرآیندی که از تواناییهای -on line سیستم استفاده نمیکند   | 
		
	
		
		| freeing     | 
		مستقل   | 
		
	
		
		| freelance     | 
		مستقل   | 
		
	
		
		free       | 
		مستقل   | 
		
	
		
		| autonomic     | 
		مستقل   | 
		
	
		
		| sovereign     | 
		مستقل   | 
		
	
		
		| free-standing     | 
		مستقل   | 
		
	
		
		| sovereigns     | 
		مستقل   | 
		
	
		
		| exogenous     | 
		مستقل   | 
		
	
		
		absolute       | 
		مستقل   | 
		
	
		
		| frees     | 
		مستقل   | 
		
	
		
		| freed     | 
		مستقل   | 
		
	
		
		| absolutes     | 
		مستقل   | 
		
	
		
		| realty     | 
		مستقل   | 
		
	
		
		| independent     | 
		مستقل   | 
		
	
		
		| landed a     | 
		مستقل   | 
		
	
		
		| separate     | 
		مستقل   | 
		
	
		
		| solo     | 
		مستقل   | 
		
	
		
		| stand alone     | 
		مستقل   | 
		
	
		
		| mavericks     | 
		مستقل   | 
		
	
		
		| maverick     | 
		مستقل   | 
		
	
		
		| separated     | 
		مستقل   | 
		
	
		
		| autocratic     | 
		مستقل   | 
		
	
		
		| solos     | 
		مستقل   | 
		
	
		
		| separates     | 
		مستقل   | 
		
	
		
		| nonlinear     | 
		مدار الکترونیکی که خروجی آن نسبت به ورودی خط ی تغییر نمیکند   | 
		
	
		
		| non impact printer     | 
		که حالت حرف ریبون روی کاغذ را گرم نمیکند   | 
		
	
		
		| jus ex injuria non oritur     | 
		تعدی و تجاوز فرد برای اوحقی ایجاد نمیکند   | 
		
	
		
		| stbtitle     | 
		عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله   | 
		
	
		
		| garrison house     | 
		ساخلو مستقل   | 
		
	
		
		| single unit     | 
		یکان مستقل   | 
		
	
		
		| to stand by oneself     | 
		مستقل بودن   | 
		
	
		
		| stand alone computer     | 
		کامپیوتر مستقل   | 
		
	
		
		| entities     | 
		موسسه مستقل   | 
		
	
		
		| explanatory variable     | 
		متغیر مستقل   | 
		
	
		
		| entities     | 
		موجودیت مستقل   | 
		
	
		
		| argument     | 
		متغیر مستقل   | 
		
	
		
		| device independence     | 
		مستقل از دستگاه   | 
		
	
		
		| autonomous variable     | 
		متغیر مستقل   | 
		
	
		
		| autonomous operation     | 
		عملیات مستقل   | 
		
	
		
		| machine independent     | 
		مستقل از ماشین   | 
		
	
		
		| independent equations     | 
		معادلات مستقل   | 
		
	
		
		| autonomous consumption     | 
		مصرف مستقل   | 
		
	
		
		| separate     | 
		یکان مستقل   | 
		
	
		
		| stand on one's own two feet <idiom>     | 
		مستقل بودن   | 
		
	
		
		| arguments     | 
		متغیر مستقل   | 
		
	
		
		| separated     | 
		یکان مستقل   | 
		
	
		
		detached       | 
		ستون مستقل   | 
		
	
		
		| separates     | 
		یکان مستقل   | 
		
	
		
		| entity     | 
		موسسه مستقل   | 
		
	
		
		| context free     | 
		مستقل از متن   | 
		
	
		
		| autocracy     | 
		حکومت مستقل   | 
		
	
		
		| independent state     | 
		دولت مستقل   | 
		
	
		
		| absolutes     | 
		مستقل استبدادی   | 
		
	
		
		| separate company     | 
		گروهان مستقل   | 
		
	
		
		| self goverment     | 
		حکومت مستقل   | 
		
	
		
		| semi independent     | 
		نیمه مستقل   | 
		
	
		
		| independency     | 
		کشور مستقل   |