English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
used آنچه جدید نیست
Other Matches
All is not gold that glitters. <proverb> هر آنچه میدرخشد طلا نیست(هر گردى گردو نیست).
unwanted آنچه لازم نیست
lightweights آنچه سنگین نیست
lightweight آنچه سنگین نیست
It's not new. جدید نیست.
comparable آنچه قابل مقایسه نیست
irretrievable آنچه قابل بازگشت نیست
hidden آنچه قابل دیدن نیست
peripheral آنچه ضروری نیست یا متصل به چیز دیگری است
illegal آنچه قانونی نیست یا مخالف قانون و قوانین باشد
fixes داده نوشته شده روی فایل یا صفحه نمایش برای اطلاع رسانی یا بیان مشخصات و آنچه قابل تغییر توسط کاربر نیست
fix داده نوشته شده روی فایل یا صفحه نمایش برای اطلاع رسانی یا بیان مشخصات و آنچه قابل تغییر توسط کاربر نیست
Tell not all you know , nor do all you can. <proverb> به زبان نیاور هر آنچه مى دانى,انجام نده هر آنچه مى توانى .
rehyphenation تغییرنوشتاروکد گزاری کلمات متن پس ازقرارگرفتن در قالب صفحه جدید یا درخط جدید
imagism مکتب شعر جدید که قبل ازجنگ اول جهانی رایج شده وپیرو تشبیهات زنده وموضوعات جدید وبکر وازادی از قید سجع وقافیه است
installs تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
installing تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
install تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
winchester disk دیسک سخت کوچک در یک واحد بسته که وقتی پر است یا لازم نیست , قابل جدا شدن از کامپیوتر نیست
Whatsoever هرچه [هر آنچه] [آنچه ]
step frame استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد
transparently برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
transparent برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
leaving files open به معنای اینکه فایل بسته نیست یا حاوی نشانه پایان فایل نیست .
map compilation تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
his parentage isunknown اصل و نسبتش معلوم نیست پدرو مادرش معلوم نیست کی هستند
fasted آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasts آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fastest آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fast آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
it is past all hope جای هیچ امیدواری نیست هیچ امیدی نیست
updated 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
update 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
updates 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
it is inexpedient to reply پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست
contiguous آنچه اثر می گذارد
previous آنچه زودتر رخ میدهد
authentic آنچه درست است
incoming آنچه از خارج می آید
circulars آنچه در یک دایره می چرخد
circular آنچه در یک دایره می چرخد
knowledge آنچه دانسته است
the long and the short of it <idiom> آنچه گفتنی است
the above was a summary آنچه دربالا گفته شد
auxiliary آنچه کمک میکند
auxiliaries آنچه کمک میکند
constants آنچه تغییر نمیکند
biased آنچه اریب دارد
protective آنچه حافظت میکند
circulating آنچه به راحتی می چرخد
producing آنچه تولید میکند
exclusive آنچه شامل نمیشود
constant آنچه تغییر نمیکند
controllable آنچه قابل کنترل است
preformatted آنچه فرمت شده باشد
chargeable آنچه قابل شارژ است
approximating آنچه تقریبا درست است
round آنچه در دایره حرکت میکند
identity آنچه کسی یا چیزی است
identities آنچه کسی یا چیزی است
clear آنچه به سادگی فهمیده میشود
clearer آنچه به سادگی فهمیده میشود
computable آنچه قابل محاسبه است
roundest آنچه در دایره حرکت میکند
convertible آنچه قابل تبدیل است
recognizably آنچه قابل تشخیص است
convertibles آنچه قابل تبدیل است
interchangeable آنچه قابل تغییر است
quantifiable آنچه قابل شمارش است
requirements آنچه مورد نیاز است
movable آنچه قابل حرکت است
clearest آنچه به سادگی فهمیده میشود
clears آنچه به سادگی فهمیده میشود
selectable آنچه قابل انتخاب باشد
expandable آنچه قابل گسترش باشد
malfunction آنچه کامل کار نکند
extensible آنچه قابل گسترش است
malfunction آنچه درست کار نکند
malfunctioned آنچه کامل کار نکند
malfunctioned آنچه درست کار نکند
malfunctions آنچه درست کار نکند
normal معمولا یا آنچه به ترتیب رخ دهد
Seldom seen soon forgotten . <proverb> از دل برود هر آنچه از دیده برفت .
exchangeable آنچه قابل تغییر است
availability آنچه به آسانی بدست آید
distant آنچه در محلی قرار دارد
flexible آنچه قابل تغییر است
removable آنچه قابل جابجایی است
characteristic آنچه مخصوص یا ویژه است
characteristically آنچه مخصوص یا ویژه است
What must be must be . <proverb> آنچه باید بشود خواهد شد .
What soes not endure does not merit attachment . <proverb> آنچه نپاید دلبستگى را نشاید .
malfunctions آنچه کامل کار نکند
simple آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
third آنچه بعد از دومین می آید
thirds آنچه بعد از دومین می آید
malfunctioning آنچه خوب کار نکند
significant آنچه معنای مخصوصی دارد
simpler آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
unedited آنچه ویرایش نشده است
audible آنچه قابل شنیدن است
dependent آنچه به دلیلی متغیر است
valuing آنچه چیزی به اندازه آن می ارزد.
values آنچه چیزی به اندازه آن می ارزد.
value آنچه چیزی به اندازه آن می ارزد.
electric آنچه با الکتریسیته کار میکند
continual آنچه به طور پیاپی رخ میدهد
simplest آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
maskable آنچه نادیده گرفتنی است
differential آنچه اختلاف را نشان میدهد
differentials آنچه اختلاف را نشان میدهد
multifunction آنچه تابعهای متعددی دارد
relative آنچه با دیگری مقایسه شود
common آنچه اغلب اتفاق میافتد
commoners آنچه اغلب اتفاق میافتد
prior آنچه قبلاگ رخ داده است
residual آنچه در پشت سر باقی می ماند
relevant آنچه ارتباط مهمی دارد
recognizable آنچه قابل تشخیص است
significantly آنچه معنای مخصوصی دارد
visible آنچه قابل دیدن است
ambiguous آنچه دو معنای ممکن دارد
alterable آنچه قابل تغییر است
durable آنچه به آسانی خراب نخواهد شد
commonest آنچه اغلب اتفاق میافتد
transportable آنچه قابل حمل است
immediate آنچه یکباره اتفاق افتد
variables آنچه قابل تغییر است
variable آنچه قابل تغییر است
finished آنچه کامل شده است
efficient آنچه که خوب کار میکند
modern جدید
unprecedentedly جدید
recent جدید
unprecedented جدید
novel جدید
newer جدید
new جدید
newest جدید
maidens جدید
maiden جدید
up-to-date جدید
up to date جدید
novels جدید
new- جدید
desktop آنچه در بالا میز قرار دارد
selective آنچه داده خاصی را انتخاب میکند
magnets آنچه میدان مغناطیسی تولید میکند
selectively آنچه داده خاصی را انتخاب میکند
damaged آنچه آسیب یا رنج دیده است
frequenting آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
frequents آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
Except what is mentioned in paragraph 3. باستثنای آنچه درپاراگراف 3 آمده است
simultaneous آنچه همزمان با چیز دیگری رخ میدهد
logical آنچه از منط ق در عملیاتش استفاده میکند
original آنچه اول استفاده یا ساخته شود
originals آنچه اول استفاده یا ساخته شود
desktop آنچه روی میز انجام میشود
frequented آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
frequent آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
successive آنچه یکی پس از دیگری فاهر میشود
addressable آنچه قابل آدرس دهی است
downloadable آنچه قابل بار کردن است
blind آنچه به کدهای خاصی پاسخ نمیدهد
blinded آنچه به کدهای خاصی پاسخ نمیدهد
easy to use آنچه قابل فهم و انجام باشد
centralized آنچه در یک موقعیت مرکزی قرار دارد
available آنچه قابل دستیابی یا خرید است
I spoke my mind. آنچه دردل داشتم بزبان آوردم
unconditional آنچه به هیچ شرطی بستگی ندارد
continuous آنچه بدون توقف ادامه یابد
hand-held آنچه قابل نگهداری در دست است
blinds آنچه به کدهای خاصی پاسخ نمیدهد
magnet آنچه میدان مغناطیسی تولید میکند
incompatible ناسازگار یا آنچه خوب کار نمیکند
impulsive آنچه برای زمان کوتاهی می ماند
inactive آنچه کار نمیکند یا اجرا نمیشود
unauthorized آنچه باید مجوز داشته باشد
optional آنچه قابل انتخاب شدن باشد
erasable آنچه قابل پاک شدن است
pre- آنچه قبلا توافق شده است
alternated آنچه از یکی به دیگری تغییر می یابد
alternates آنچه از یکی به دیگری تغییر می یابد
What costs little is little esteemed . <proverb> آنچه کم بهاست ارج کمترى دارد .
completed آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
specifies بیان واضح آنچه نیاز است
completes آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
specifying بیان واضح آنچه نیاز است
specify بیان واضح آنچه نیاز است
magnetic آنچه میدان مغناطیسی مربوطه داد
payment on account آنچه علی الحساب پرداخت میشود
special آنچه متفاوت یا غیر عادی است
completing آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
uniquely آنچه با هر چیز دیگر متفاوت است
adjacent آنچه مقابل یا نزدیک چیزی است
unique آنچه با هر چیز دیگر متفاوت است
complete آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
additional آنچه جمع شده یا اضافه است
accessible آنچه قابل دستیابی و دسترسی است
pre آنچه قبلا توافق شده است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com