Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English
Persian
comparable
آنچه قابل مقایسه نیست
Other Matches
hidden
آنچه قابل دیدن نیست
irretrievable
آنچه قابل بازگشت نیست
dry cell battery
باتری ای که قابل شارژ مجدد نیست مقایسه شودباRechergeable Battery
He's a good director but he doesn't bear
[stand]
comparison with Hitchcock.
او
[مرد ]
کارگردان خوبی است اما او
[مرد]
قابل مقایسه با هیچکاک نیست.
fix
داده نوشته شده روی فایل یا صفحه نمایش برای اطلاع رسانی یا بیان مشخصات و آنچه قابل تغییر توسط کاربر نیست
fixes
داده نوشته شده روی فایل یا صفحه نمایش برای اطلاع رسانی یا بیان مشخصات و آنچه قابل تغییر توسط کاربر نیست
All is not gold that glitters.
<proverb>
هر آنچه میدرخشد طلا نیست(هر گردى گردو نیست).
relative
آنچه با دیگری مقایسه شود
not a patch on
به هیچ طرف مقایسه نیست با
lightweights
آنچه سنگین نیست
used
آنچه جدید نیست
lightweight
آنچه سنگین نیست
unwanted
آنچه لازم نیست
winchester disk
دیسک سخت کوچک در یک واحد بسته که وقتی پر است یا لازم نیست , قابل جدا شدن از کامپیوتر نیست
illegal
آنچه قانونی نیست یا مخالف قانون و قوانین باشد
peripheral
آنچه ضروری نیست یا متصل به چیز دیگری است
transparent
برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
transparently
برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
analogous
قابل مقایسه
incomparability
غیر قابل مقایسه
to bear comparison with
قابل مقایسه بودن با
comparably
بطور قابل مقایسه
to stand comparison with
قابل مقایسه بودن با
comparable
قابل مقایسه مانند کردنی
quantifiable
آنچه قابل شمارش است
movable
آنچه قابل حرکت است
variable
آنچه قابل تغییر است
chargeable
آنچه قابل شارژ است
expandable
آنچه قابل گسترش باشد
interchangeable
آنچه قابل تغییر است
audible
آنچه قابل شنیدن است
recognizably
آنچه قابل تشخیص است
flexible
آنچه قابل تغییر است
extensible
آنچه قابل گسترش است
alterable
آنچه قابل تغییر است
convertibles
آنچه قابل تبدیل است
visible
آنچه قابل دیدن است
transportable
آنچه قابل حمل است
computable
آنچه قابل محاسبه است
removable
آنچه قابل جابجایی است
variables
آنچه قابل تغییر است
exchangeable
آنچه قابل تغییر است
controllable
آنچه قابل کنترل است
convertible
آنچه قابل تبدیل است
recognizable
آنچه قابل تشخیص است
selectable
آنچه قابل انتخاب باشد
On comparison, the Mercedes was the more reliable of the two cars.
هنگام مقایسه دو خودرو، بنز قابل اطمینان تر بود.
downloadable
آنچه قابل بار کردن است
easy to use
آنچه قابل فهم و انجام باشد
optional
آنچه قابل انتخاب شدن باشد
addressable
آنچه قابل آدرس دهی است
accessible
آنچه قابل دستیابی و دسترسی است
hand-held
آنچه قابل نگهداری در دست است
erasable
آنچه قابل پاک شدن است
available
آنچه قابل دستیابی یا خرید است
visuals
آنچه دیده میشود یا قابل دیدن است
manageable
آنچه قابل کار کردن به سادگی باشد
visually
آنچه دیده میشود یا قابل دیدن است
alternative
آنچه به جای چیز دیگر قابل اجراست
alternatives
آنچه به جای چیز دیگر قابل اجراست
audio
مربوط به صدا یا آنچه قابل شنیدن است
selectable
آنچه توسط کاربر قابل انتخاب است
user
آنچه توسط کاربر قابل انتخا است
users
آنچه توسط کاربر قابل انتخا است
visual
آنچه دیده میشود یا قابل دیدن است
benchmark
نشانهای در اندیس که مهم است و قابل مقایسه با سایر نشانه هاست
benchmarks
نشانهای در اندیس که مهم است و قابل مقایسه با سایر نشانه هاست
usable
آنچه برای معرف قابل استفاده و فراهم است
computer readable
آنچه قابل خواندن و فهم توسط کامپیوتر باشد
effective
آنچه برای تولید یک نتیجه مشخص قابل استفاده است
To her , abI'llon tomans is a mere trifle .
قابل نوشیدن نیست
terminal
خرابی که قابل تعمیر نیست
random
قابل پیش بینی نیست
It is beyond me.
برای من قابل درک نیست.
randomly
قابل پیش بینی نیست
indeterminate system
آن قابل پیش بینی نیست
terminals
خرابی که قابل تعمیر نیست
protects
محل حافظه که قابل تغییر نیست
protecting
محل حافظه که قابل تغییر نیست
random number
شمارهای که قابل پیش بینی نیست
unprotected
که قابل تغییرات و محافظت شده نیست
protect
محل حافظه که قابل تغییر نیست
relocatable
آنچه قابل انتقال به محل دیگری ازحافظه است بدون اینکه روی عملیاتش اثربگذارد
permanent
خطایی در سیستم که قابل رفع کردن نیست
secure system
سیستمی که بدون اجازه قابل دستیابی نیست
irreversible process
پردازش که پس از یک بار اجرا قابل برگشت نیست
There is just no comparison between canned vegetables and fresh ones.
سبزیجات کنسرو شده و سبزیجات تازه اصلا قابل مقایسه نیستند.
You never can tell .
کار دنیا است ( قابل پیش بینی نیست )
This compares to the Mini models, which cost only 200 EUR.
این قابل مقایسه است با مدل های مینی که قیمتشان فقط ۲۰۰ اویرو است.
protecting
محل حافظه که قابل تغییر یا دستیابی بدون اجازه نیست
lock up
وضعیت عملیات خطا که بدون قط ع برق قابل ترمیم نیست
atoms
مقدار یا رشتهای که به حالت ساده تری قابل تبدیل نیست
hardwired program
برنامه کامپیوتری درون سخت افزار که قابل تغییر نیست
atom
مقدار یا رشتهای که به حالت ساده تری قابل تبدیل نیست
protect
محل حافظه که قابل تغییر یا دستیابی بدون اجازه نیست
machine address
تقدم یک فرایند که قابل تغییر توسط سیستم عامل نیست
reads
وسیله یا مداری که داده ذخیره شده آن قابل تغییر نیست
absolute address
تقدم یک فرایند که قابل تغییر توسط سیستم عامل نیست
faulty
شیاری از دیسک مغناطیسی که قابل خواندن یا نوشتن کامل نیست
protects
محل حافظه که قابل تغییر یا دستیابی بدون اجازه نیست
read
وسیله یا مداری که داده ذخیره شده آن قابل تغییر نیست
to contrast
[with]
مقایسه کردن با
[برابرکردن برای مقایسه]
storage
رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست
nick
ضربه به محل تقاطع دیوار وزمین اسکواش که قابل گرفتن نیست
fields
فضای ذخیره سازی یا نمایش که توسط کاربر قابل تغییر نیست
sectors
شیاری که خطا دارد و برای ذخیره مناسب قابل استفاده نیست .
nicks
ضربه به محل تقاطع دیوار وزمین اسکواش که قابل گرفتن نیست
sector
شیاری که خطا دارد و برای ذخیره مناسب قابل استفاده نیست .
punctuation marks
نشانه چاپ که قابل بیان نیست وی در درک متن کمک میکند
nicking
ضربه به محل تقاطع دیوار وزمین اسکواش که قابل گرفتن نیست
nicked
ضربه به محل تقاطع دیوار وزمین اسکواش که قابل گرفتن نیست
fielded
فضای ذخیره سازی یا نمایش که توسط کاربر قابل تغییر نیست
field
فضای ذخیره سازی یا نمایش که توسط کاربر قابل تغییر نیست
punctuation mark
نشانه چاپ که قابل بیان نیست وی در درک متن کمک میکند
nonerasable storage
رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست
wire
کامپیوتر به همراه برنامه نوشته در سخت افزار که قابل تغییر نیست
wires
کامپیوتر به همراه برنامه نوشته در سخت افزار که قابل تغییر نیست
Tell not all you know , nor do all you can.
<proverb>
به زبان نیاور هر آنچه مى دانى,انجام نده هر آنچه مى توانى .
readable
آنچه توسط کسی یا توسط یک وسیله الکترونیکی قابل خواندن و فهمیدن باشد
machined
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machines
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machine
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
IF statement
عبارت زبان برنامه نویسی سطح بالا به معنای اینکه IF چیزی قابل انجام نیست
dedicated
کامپیوتری که فقط مخصوص پردازش لغات است و برنامه دیگری روی آن قابل اجرا نیست
conscious error
خطای اپراتور که به سرعت تشخیص داده میشود ولی درهمان زمان قابل جلوگیری از آن نیست
privacy
قانونی که طبق آن داده شخصی است و توسط کاربران غیر مجاز قابل دستیابی نیست
wind aided
اگر سرعت باد در ساعت بیش از 74/4متر باشد رکورد بدست امده قابل قبول نیست
non maskable interrupt
سیگنال وقفه با ارجحیت بالا که توسط نرم افزار یا دستورات دیگر قابل آسیب دیدن نیست
scramble
کد کردن صحبتها یا داده که به صورتی ارسال میشود که قابل فهم نیست مگر اینکه کدگشایی شود
alien
دیسک فرمت شده روی سیستم دیگر یا شامل دادهای به فرمتی که قابل خواندن یا فهم نیست
scrambling
کد کردن صحبتها یا داده که به صورتی ارسال میشود که قابل فهم نیست مگر اینکه کدگشایی شود
scrambles
کد کردن صحبتها یا داده که به صورتی ارسال میشود که قابل فهم نیست مگر اینکه کدگشایی شود
scrambled
کد کردن صحبتها یا داده که به صورتی ارسال میشود که قابل فهم نیست مگر اینکه کدگشایی شود
aliens
دیسک فرمت شده روی سیستم دیگر یا شامل دادهای به فرمتی که قابل خواندن یا فهم نیست
pan
حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2-
conversion tables
جدول جستجو یا مجموعهای ازنتایج ذخیره شده که به سرعت با یک فرآیند قابل دستیابی هستند و نیازی به محاسبه نتیجه نیست
pan-
حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2-
pans
حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2-
winchester disk
دیسک سخت با فرفیت بالا و فشرده که به صورت توکار در سیستم کامپیوتری وجود دارد و قابل حذف شدن نیست
isolate
فضای ذخیره سازی که مستقیما از طرف برنامه کاربر قابل دسترسی نیست و آنرا از حذف ناگهانی در امان نگه می دارد
isolates
فضای ذخیره سازی که مستقیما از طرف برنامه کاربر قابل دسترسی نیست و آنرا از حذف ناگهانی در امان نگه می دارد
isolating
فضای ذخیره سازی که مستقیما از طرف برنامه کاربر قابل دسترسی نیست و آنرا از حذف ناگهانی در امان نگه می دارد
universal
نوشتن برنامه که مخصوص یک ماشین نیست و روی چندین ماشین قابل اجرا است
his conduct is object
رفتارش قابل اعتراض است رفتارش رضایتبخش نیست
unjustified
نواری که حاوی متن فرمت نشده است , و قابل چاپ نیست تا داده فرمت شود.
dependent
غیر استاندارد یا چیزی که روی سخت افزار یا نرم افزار تولید کننده دیگر بدون متغیر قابل استفاده نیست
fix
دیسک سخت یا دیسک مغناطیسی که قابل حذف شدن از درایور دیسک نیست
fixes
دیسک سخت یا دیسک مغناطیسی که قابل حذف شدن از درایور دیسک نیست
attribute
مشخصه مخصوص یک فایل که در صورت فعال بودن فقط اجازه میدهد محتوای فایل دیده شود و هیچ تغییری قابل اعمال نیست
attributes
مشخصه مخصوص یک فایل که در صورت فعال بودن فقط اجازه میدهد محتوای فایل دیده شود و هیچ تغییری قابل اعمال نیست
attributing
مشخصه مخصوص یک فایل که در صورت فعال بودن فقط اجازه میدهد محتوای فایل دیده شود و هیچ تغییری قابل اعمال نیست
NetBEUI
گونه پیشرفته پروتکل شبکه NetBios ساخت ماکروسافت NetBECI در شبکه قابل سیریابی نیست و برای شبکههای مابین بزرگ نامناسب میشود
format
استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند
formats
استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند
covenant runing with land
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
isogamete
سلول جنسی که ازنظر شکل و کار از سلول جنسی جفت خود قابل تشخیص نیست
virtual
که موجود نیست ولی توسط کامپیوتر شبیه سازی شده است و توسط کاربر به صورت مجازی قابل استفاده است
defective
خطایی در دیسک سخت که داده روی برخی شیارها به درستی قابل خواندن نیست که میتواند ناشی از سطح دیسک آسیب دیده یا قرار گرفتن نامناسب نوک باشد
Whatsoever
هرچه
[هر آنچه]
[آنچه ]
step frame
استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد
NiMH
نوعی باتری قابل شارژ در laptop که امکان شارژ شدن بهتر از باتری Nicad دارد. شارژ آن سریع تر است و نگران حافظه نیست
due bill
در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
mini
کامپیوتر کوچک با محدوده توان پردازش و دستورات بیشتر از یک ریز کامپیوتر ولی قابل رقابت با سرعت یا توان کنترل داده کامپیوتر mainframe نیست
leaving files open
به معنای اینکه فایل بسته نیست یا حاوی نشانه پایان فایل نیست .
his parentage isunknown
اصل و نسبتش معلوم نیست پدرو مادرش معلوم نیست کی هستند
fastest
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fast
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasts
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasted
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
it is past all hope
جای هیچ امیدواری نیست هیچ امیدی نیست
lost cluster
تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست
resemblance
مقایسه
collation
مقایسه
comparison
مقایسه
datum line
خط مقایسه
comparisons
مقایسه
analogies
مقایسه
analogy
مقایسه
collations
مقایسه
odd parity
مقایسه فرد
comparisons
روش مقایسه
comparator
مقایسه کننده
contrast
مقایسه کردن
contrasted
مقایسه کردن
contrasting
مقایسه کردن
contrasts
مقایسه کردن
even parity
مقایسه زوج
logical comparison
مقایسه منطقی
comparableness
قابلیت مقایسه
frequency comparison
مقایسه فرکانس
no parity
عدم مقایسه
cf
مقایسه شود
incomparable
غیرقابل مقایسه
datum
سطح مقایسه
to draw comparisons
مقایسه کردن
to make comparisons
مقایسه کردن
comparatively
بطور مقایسه
incomparability
مقایسه ناپذیری
comparison operator
عملگر مقایسه
parity checking
بازبینی مقایسه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com