| Total search result: 201 (14 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
| prior |
آنچه قبلاگ رخ داده است |
|
|
|
|
| Other Matches |
|
| blast |
آزاد کردن بخش هایی از حافظه که قبلاگ اختصاص داده شده بودند |
| blasts |
آزاد کردن بخش هایی از حافظه که قبلاگ اختصاص داده شده بودند |
| digital |
آنچه داده یاکمیتهای فیزیکی را به صورت داده بیان میکند |
| selectively |
آنچه داده خاصی را انتخاب میکند |
| selective |
آنچه داده خاصی را انتخاب میکند |
| undetected |
آنچه تشخیص داده نشده است |
| views |
جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است |
| view |
جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است |
| viewing |
جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است |
| viewed |
جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است |
| TrueType |
فناوری نوشتاری سافت Apple و ماکروسافت برای چاپ دقیق هر آنچه در صفحه نمایش داده میشود |
| declarative language |
زبان برنامه سازی در برنامههای کاربردی پایگاه داده ها که آنچه می خواهید بدست آورید وارد می کنید و نه دستورالعمل را |
| Tell not all you know , nor do all you can. <proverb> |
به زبان نیاور هر آنچه مى دانى,انجام نده هر آنچه مى توانى . |
| fixes |
داده نوشته شده روی فایل یا صفحه نمایش برای اطلاع رسانی یا بیان مشخصات و آنچه قابل تغییر توسط کاربر نیست |
| fix |
داده نوشته شده روی فایل یا صفحه نمایش برای اطلاع رسانی یا بیان مشخصات و آنچه قابل تغییر توسط کاربر نیست |
| virgin |
که قبلاگ روی آن ضبط نشده باشد |
| virgins |
که قبلاگ روی آن ضبط نشده باشد |
| recognises |
دیدن چیزی و به خاطر سپردن ان که قبلاگ دیده شده است |
| recognising |
دیدن چیزی و به خاطر سپردن ان که قبلاگ دیده شده است |
| recognize |
دیدن چیزی و به خاطر سپردن ان که قبلاگ دیده شده است |
| recognizes |
دیدن چیزی و به خاطر سپردن ان که قبلاگ دیده شده است |
| recognizing |
دیدن چیزی و به خاطر سپردن ان که قبلاگ دیده شده است |
| enquiry |
تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده |
| Whatsoever |
هرچه [هر آنچه] [آنچه ] |
| automate |
نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند |
| automated |
نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند |
| automates |
نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند |
| automating |
نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند |
| fasts |
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند. |
| fasted |
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند. |
| fast |
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند. |
| fastest |
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند. |
| parallelled |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
| paralleling |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
| parallelling |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
| paralleling |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
| parallel |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
| parallelling |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
| parallel |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
| parallels |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
| paralleled |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
| paralleled |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
| parallels |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
| parallelled |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
| source |
حرکت داده بین دو شبکه که داده را با Taken بررسی میکند و داده را به ایستگاه صحیح می فرستد |
| searchingly |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
| searching storage |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
| searches |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
| search |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
| searched |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
| data processing |
پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها |
| tails |
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده |
| tailed |
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده |
| tail |
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده |
| data preparation |
امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها |
| privacy |
قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند |
| CDs |
دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند |
| CD |
دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند |
| sql |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود |
| structuring |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
| structures |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
structure |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
| queries |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
| queried |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
| query |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
| querying |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
| protective |
آنچه حافظت میکند |
| circular |
آنچه در یک دایره می چرخد |
the long and the short of it <idiom> |
آنچه گفتنی است |
| producing |
آنچه تولید میکند |
| auxiliary |
آنچه کمک میکند |
| contiguous |
آنچه اثر می گذارد |
| exclusive |
آنچه شامل نمیشود |
| incoming |
آنچه از خارج می آید |
| constant |
آنچه تغییر نمیکند |
| previous |
آنچه زودتر رخ میدهد |
| biased |
آنچه اریب دارد |
| constants |
آنچه تغییر نمیکند |
| authentic |
آنچه درست است |
| circulars |
آنچه در یک دایره می چرخد |
the above was a summary |
آنچه دربالا گفته شد |
| circulating |
آنچه به راحتی می چرخد |
used |
آنچه جدید نیست |
| unwanted |
آنچه لازم نیست |
| knowledge |
آنچه دانسته است |
| lightweight |
آنچه سنگین نیست |
| auxiliaries |
آنچه کمک میکند |
| lightweights |
آنچه سنگین نیست |
| hidden |
آنچه قابل دیدن نیست |
| chargeable |
آنچه قابل شارژ است |
| recognizable |
آنچه قابل تشخیص است |
| distant |
آنچه در محلی قرار دارد |
| relevant |
آنچه ارتباط مهمی دارد |
| significantly |
آنچه معنای مخصوصی دارد |
| variables |
آنچه قابل تغییر است |
| ambiguous |
آنچه دو معنای ممکن دارد |
| variable |
آنچه قابل تغییر است |
| significant |
آنچه معنای مخصوصی دارد |
| movable |
آنچه قابل حرکت است |
| interchangeable |
آنچه قابل تغییر است |
| convertibles |
آنچه قابل تبدیل است |
| durable |
آنچه به آسانی خراب نخواهد شد |
| recognizably |
آنچه قابل تشخیص است |
| clearest |
آنچه به سادگی فهمیده میشود |
| alterable |
آنچه قابل تغییر است |
| electric |
آنچه با الکتریسیته کار میکند |
| efficient |
آنچه که خوب کار میکند |
| extensible |
آنچه قابل گسترش است |
| expandable |
آنچه قابل گسترش باشد |
| quantifiable |
آنچه قابل شمارش است |
| values |
آنچه چیزی به اندازه آن می ارزد. |
| valuing |
آنچه چیزی به اندازه آن می ارزد. |
| normal |
معمولا یا آنچه به ترتیب رخ دهد |
| clear |
آنچه به سادگی فهمیده میشود |
| convertible |
آنچه قابل تبدیل است |
| clearer |
آنچه به سادگی فهمیده میشود |
| What must be must be . <proverb> |
آنچه باید بشود خواهد شد . |
| requirements |
آنچه مورد نیاز است |
| malfunctioning |
آنچه خوب کار نکند |
| What soes not endure does not merit attachment . <proverb> |
آنچه نپاید دلبستگى را نشاید . |
| visible |
آنچه قابل دیدن است |
| value |
آنچه چیزی به اندازه آن می ارزد. |
| Seldom seen soon forgotten . <proverb> |
از دل برود هر آنچه از دیده برفت . |
| exchangeable |
آنچه قابل تغییر است |
| differential |
آنچه اختلاف را نشان میدهد |
| computable |
آنچه قابل محاسبه است |
| comparable |
آنچه قابل مقایسه نیست |
| relative |
آنچه با دیگری مقایسه شود |
| round |
آنچه در دایره حرکت میکند |
| roundest |
آنچه در دایره حرکت میکند |
| removable |
آنچه قابل جابجایی است |
| continual |
آنچه به طور پیاپی رخ میدهد |
| audible |
آنچه قابل شنیدن است |
| flexible |
آنچه قابل تغییر است |
| simplest |
آنچه پیچیده یا مشکل نباشد |
| residual |
آنچه در پشت سر باقی می ماند |
| third |
آنچه بعد از دومین می آید |
| irretrievable |
آنچه قابل بازگشت نیست |
immediate |
آنچه یکباره اتفاق افتد |
| commoners |
آنچه اغلب اتفاق میافتد |
| differentials |
آنچه اختلاف را نشان میدهد |
| multifunction |
آنچه تابعهای متعددی دارد |
| controllable |
آنچه قابل کنترل است |
| common |
آنچه اغلب اتفاق میافتد |
| commonest |
آنچه اغلب اتفاق میافتد |
| approximating |
آنچه تقریبا درست است |
| selectable |
آنچه قابل انتخاب باشد |
| preformatted |
آنچه فرمت شده باشد |
| simpler |
آنچه پیچیده یا مشکل نباشد |
| malfunctions |
آنچه کامل کار نکند |
| maskable |
آنچه نادیده گرفتنی است |
| unedited |
آنچه ویرایش نشده است |
| thirds |
آنچه بعد از دومین می آید |
dependent |
آنچه به دلیلی متغیر است |
| availability |
آنچه به آسانی بدست آید |
| malfunction |
آنچه کامل کار نکند |
| clears |
آنچه به سادگی فهمیده میشود |
| identities |
آنچه کسی یا چیزی است |
| identity |
آنچه کسی یا چیزی است |
| malfunctions |
آنچه درست کار نکند |
| malfunctioned |
آنچه درست کار نکند |
| finished |
آنچه کامل شده است |
| simple |
آنچه پیچیده یا مشکل نباشد |
| malfunctioned |
آنچه کامل کار نکند |
| transportable |
آنچه قابل حمل است |
| malfunction |
آنچه درست کار نکند |
| characteristic |
آنچه مخصوص یا ویژه است |
| characteristically |
آنچه مخصوص یا ویژه است |
| QBE |
زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود |
| entity |
موضوعی که داده ذخیره شده در فایل یا پایگاه داده ها به آن مراجعه میکند |
| content addressable addressing |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده ونه آدرس آن استفاده میکند |
| forward pointer |
اشاره گری که محل داده بعدی در یک ساختار داده را بیان میکند |
| strobe |
سیگنالی که بیان میکند داده معتبر در باس داده قرار دارد |
| mass storage |
سیستم ذخیره داده که بیشتر از یک میلیون بیت داده را نگهداری میکند |
| gremlin |
خطای شرح داده نشده در هنگام گم شدن داده در حین ارسال |
cell |
در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود |
| cells |
در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود |
| entities |
موضوعی که داده ذخیره شده در فایل یا پایگاه داده ها به آن مراجعه میکند |
| gremlins |
خطای شرح داده نشده در هنگام گم شدن داده در حین ارسال |
| initial |
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است |
| initialled |
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است |
| serial |
یک دادهای که با خواندن لیست داده و رسیدن به داده صحیح بدست آید. |
| check |
محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند |
| initialling |
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است |
| initials |
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است |
| transmissions |
مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند |
| source |
فرم یا تنی که داده از آن بازیابی میشود تا وارد پایگاه داده ها شود |
| serials |
یک دادهای که با خواندن لیست داده و رسیدن به داده صحیح بدست آید. |
| storage |
ذخیره سازی داده به صورتی که به آن امکان پردازش دیرتر داده میشود |
| checks |
محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند |
| checked |
محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند |
| initialing |
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است |
| associative addressing |
روش باز یابی داده که از بخش داده و نه از آدرس آن استفاده میکند |
| initialed |
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است |
| transmission |
مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند |
| serials |
وسیلهای که داده سری می پذیرد و داده موازی ارسال میکند |
| paralleled |
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند |
| parallel |
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند |
| ascended |
مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست |
| ascend |
مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست |