Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (17 milliseconds)
English
Persian
magnet
آنچه میدان مغناطیسی تولید میکند
magnets
آنچه میدان مغناطیسی تولید میکند
Other Matches
magnetic
آنچه میدان مغناطیسی مربوطه داد
magnetic field generation
تولید میدان مغناطیسی
producing
آنچه تولید میکند
magnetic
قطعه الکترومغناطیسی که سیگنالهای الکتریکی را به میدان مغناطیسی تبدیل میکند
oem
شرکتی ه قط عاتی تولید میکند که بخشهای اصلی را تولید کنندههای دیگر ساخته اند و محصول را برای کاربر خاص ایجاد میکند
magnetic induction
چگالی شار مغناطیسی اندوکسیون مغناطیسی چگالی میدان مغناطیسی چگالی خطوط قوای مغناطیسی
soft
که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
softer
که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
softest
که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
medium
مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
mediums
مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
high intensity magnetic field
میدان مغناطیسی شدت میدان بزرگ
fast
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasts
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fastest
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasted
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
lenz' law
جریان القاء شده در یک مدار که نسبت به یک میدان مغناطیسی دارای حرکت نسبی است میدانی در جهت مخالف میدان اصلی بوجودمی اورد
fullest
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
full
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
record
گیرندهای که سیگنالهای الکتریکی را به مغناطیسی تبدیل میکند تا داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
component
1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
components
1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
line of magnetic field strength
خط میدان مغناطیسی
magnetic f.
میدان مغناطیسی
magnetic field
میدان مغناطیسی
magnetic fields
میدان مغناطیسی
magnetic field line
خط میدان مغناطیسی
magnetic flux line
خط میدان مغناطیسی
field magnet
میدان مغناطیسی
symbolic
آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
symbolically
آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
repeater
وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
logic
مدار الکترونیکی یک عملوند منط قی اعمال میکند به سیگنال ورودی و خروجی تولید میکند
hardest
یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
optimize
کامپایلری که کد ماشین را که تولید میکند آنالیز میکند و سرعت و کارایی آنرا افزایش میدهد
harder
یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
hard
یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
terrestrial magnetic field
میدان مغناطیسی زمین
magnetic field inhomogeneity
غیریکنواختی میدان مغناطیسی
cross magnetizing
میدان مغناطیسی متقابل
field of force
میدان نیروی مغناطیسی
field intensity
شدت میدان مغناطیسی
flux intensity
شدت میدان مغناطیسی
m.f.p.
پتانسیل میدان مغناطیسی
magnetic field vector
بردار میدان مغناطیسی
magnetic field strength
شدت میدان مغناطیسی
magnetic field figure
تصویر میدان مغناطیسی
magnetic field energy
انرژی میدان مغناطیسی
magnetic intensity
شدت میدان مغناطیسی
intensity of the magnetic field
شدت میدان مغناطیسی
magnetic dip
میدان جاذبه مغناطیسی
h
شدت میدان مغناطیسی
magnetic field potential
پتانسیل میدان مغناطیسی
effective magnetic field
میدان مغناطیسی موثر
earth magnetic field
میدان مغناطیسی زمین
magnetizing force
شدت میدان مغناطیسی
inhomogeouns magnetic field
میدان مغناطیسی غیریکنواخت
high magnetic field
میدان مغناطیسی قوی
magnetic field intensity
شدت میدان مغناطیسی
effective
آنچه برای تولید یک نتیجه مشخص قابل استفاده است
noise
که از طریق میدان الکتریکی یا مغناطیسی
axis of earth magnetic field
محور میدان مغناطیسی زمین
degauss
پاک کردن میدان مغناطیسی
applied magnetic field
میدان مغناطیسی اعمال شده
degauss
از بین بردن میدان مغناطیسی
magnetic deflection field
میدان منحرف کننده مغناطیسی
magnetic joint
محل ضربه در میدان مغناطیسی
noises
که از طریق میدان الکتریکی یا مغناطیسی
gauss
واحد شدت میدان مغناطیسی
induced magnetic field
میدان مغناطیسی القاء شده
protective
آنچه حافظت میکند
auxiliary
آنچه کمک میکند
auxiliaries
آنچه کمک میکند
electromagnetic
ایجاد میدان مغناطیسی در اثر نیروی الکتریکی
degaussing
تعدیل حوزه میدان مغناطیسی ناو دیگازینگ
ultra high magnetic field
معمولا میدان مغناطیسی باشغت بیش از 001ک
electric
آنچه با الکتریسیته کار میکند
efficient
آنچه که خوب کار میکند
roundest
آنچه در دایره حرکت میکند
round
آنچه در دایره حرکت میکند
hall effect
شرح تاثیر میدان مغناطیسی روی جریان الکترون ها
electro magnetism
تولید خواص مغناطیسی بوسیله
selective
آنچه داده خاصی را انتخاب میکند
logical
آنچه از منط ق در عملیاتش استفاده میکند
selectively
آنچه داده خاصی را انتخاب میکند
hysteresis
تاخیر تغییر دانسیته شارمغناطیسی نسبت به شدت میدان مغناطیسی
sensitive
آنچه حتی تغییرات کوچک را هم احساس میکند
combinational
آنچه شماره عناصر جدا را ترکیب میکند
automatics
آنچه خودش و بدون نیاز اپراتور کار میکند
automatic
آنچه خودش و بدون نیاز اپراتور کار میکند
inductance
اندازه گیری حجم انرژی وسیله که در میدان مغناطیسی میتواند ذخیره کند
smog
میدان مغناطیسی گسترده و الکتریسته ایستا که با قط عات الکترونیکی ایجاد شده است
solenoid
سیم پیچی بشکل استوانه برای ایجاد میدان مغناطیسی مارپیچ کهربایی
goals
1-هدف یا آنچه سعی در انجامش دارید.2-موقعیت نهایی پس از اتمام کاری که نتایج موفیت آمیز تولید کرده است
goal
1-هدف یا آنچه سعی در انجامش دارید.2-موقعیت نهایی پس از اتمام کاری که نتایج موفیت آمیز تولید کرده است
electromagnetic wave
موجی که دراثر تاثیرشدت میدان الکتریسته و مغناطیسی یا تناوب همزمان برروی هم ایجاد میشود
circulating
چرخش ذخیره سازی که دادههای ذخیره شده رابه صورت مجموعهای از باس ها که در طول رسانه حرکت می کنند نگهداری میکند و وقتی به انتها می رسند دوباره تولید میکند
infielder
که در وسط میدان بازی میکند
key
کلیدی که یک حرف را تولید میکند
synthesisers
وسیلهای که چیزی تولید میکند
synthesizer
وسیلهای که چیزی تولید میکند
synthesizers
وسیلهای که چیزی تولید میکند
half
جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
random number
برنامهای که اعداد تصادفی را تولید میکند.
demagnetizer
وسیلهای که چیزی را از حالت مغناطیسی خارج میکند
objecting
دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند
direct objects
دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند
breeding grounds
جایی که در آن حیوان ویژهای تولید مثل میکند
object
دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند
operation
عمل منط قی که از دو ورودی یک خروجی تولید میکند
objected
دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند
breeding ground
جایی که در آن حیوان ویژهای تولید مثل میکند
sort generator
برنامهای که یک برنامه مرتب نموده تولید میکند
objects
دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند
indirect objects
دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند
hall effect
یچ الکترونیکی در حالت جامد که با میدن مغناطیسی کار میکند
operational
آنچه کار میکند یا مربوطه به نحوه کار کردن ماشین است
digital
آنچه داده یاکمیتهای فیزیکی را به صورت داده بیان میکند
local
آنچه با CPU کار نمیکند ولی به عنوان ترمینال مستقل کار میکند
locals
آنچه با CPU کار نمیکند ولی به عنوان ترمینال مستقل کار میکند
Tell not all you know , nor do all you can.
<proverb>
به زبان نیاور هر آنچه مى دانى,انجام نده هر آنچه مى توانى .
convertor reactor
راکتوری که مواد شکافت پذیررا تولید و هم مصرف میکند
monadic operator
عملی که از یک عملوند برای تولید نتیجه استفاده میکند
nor
عملگر بولی که یک جدول صحت تولید میکند نایا
phosphor
مادهای که در اثر اعمال انرژی نور تولید میکند
drive
مکانیزمی که نوار مغناطیسی را روی نوکهای درایو منتقل میکند
drives
مکانیزمی که نوار مغناطیسی را روی نوکهای درایو منتقل میکند
tapes
وسیلهای که داده را روی نوار مغناطیسی اجرا و ذخیره میکند
taped
وسیلهای که داده را روی نوار مغناطیسی اجرا و ذخیره میکند
magnetic
و امکان ذخیره سازی آنها را در رسانه مغناطیسی فراهم میکند
tape
وسیلهای که داده را روی نوار مغناطیسی اجرا و ذخیره میکند
best fit
1-آنچه که تط ابق بیشتری با یک نیاز دارد 2-تابعی که کوچکترین تصادفی موجود در حافظه اصلی را انتخاب میکند برای یک صفحه مجازی در خواست شده
ansi
سازمان آمریکایی که استانداردهای نرم افزاری و کامپیوتری را مشخص میکند که آنچه مربوط به زبانهای سطح بالای برنامه نویس میشود هم شامل آن است
clock
مداری که برای همگام کردن اجزا باس تولید میکند
clocks
مداری که برای همگام کردن اجزا باس تولید میکند
images
وسیله عکاسی الکترونیکی که سیگنالی تولید میکند به مجموعهای از نورها.
image
[وسیله عکاسی الکترونیکی که سیگنالی تولید میکند به مجموعهای از نورها.]
n channel mos
مداری که از جریان تولید شده بارهای منفی استفاده میکند
gate
زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی
gates
زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی
nonaligned
نوک خواندن که در همان محل رسانه مغناطیسی نیست که نوک نوشتن بود. تولید کمبود کیفیت سیگنال
InterNIC
سازمانی که روشی که نام میدان ها و آدرس یکتای شبکه به کامپیوتر انتساب شده است را مدیریت میکند
regenerative memory
عملیات خواندن که به طور خودکار داده را تولید میکند و در حافظه می نویسد
gate
دروازهای که یک خروجی منط قی تولید میکند که بستگی به موقعیت ورودی ها دارد
gates
دروازهای که یک خروجی منط قی تولید میکند که بستگی به موقعیت ورودی ها دارد
sensor
وسیله نوری الکتریکی که با توجه به میزان نور سیگنال تولید میکند
drives
وسیلهای که دیسک مغناطیسی را می چرخاند و محل نوک خواندن / نوشتن را کنترل میکند
atm
ماشین الکترونیکی در بانک با وارد کردن کارت مغناطیسی پول را خرد میکند
drive
وسیلهای که دیسک مغناطیسی را می چرخاند و محل نوک خواندن / نوشتن را کنترل میکند
international standards organization
سازمانی که استانداردها را برای کامپیوترهای مختلف و محصولات شبکه تولید و مرتب میکند
picturing
که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
sounded
کارت اضافی که سینگالهای صوتی آنالوگ را تحت کنترل کامپیوتر تولید میکند
pictured
که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
pictures
که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
soundest
کارت اضافی که سینگالهای صوتی آنالوگ را تحت کنترل کامپیوتر تولید میکند
sounds
کارت اضافی که سینگالهای صوتی آنالوگ را تحت کنترل کامپیوتر تولید میکند
picture
که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
sound
کارت اضافی که سینگالهای صوتی آنالوگ را تحت کنترل کامپیوتر تولید میکند
erases
آهن ربای کوچکی که دیسک یا نوار مغناطیسی یا سیگنالهای ضبط شده را پاک میکند
erased
آهن ربای کوچکی که دیسک یا نوار مغناطیسی یا سیگنالهای ضبط شده را پاک میکند
erase
آهن ربای کوچکی که دیسک یا نوار مغناطیسی یا سیگنالهای ضبط شده را پاک میکند
erasing
آهن ربای کوچکی که دیسک یا نوار مغناطیسی یا سیگنالهای ضبط شده را پاک میکند
generator
ای که برنامههای جدید طبق قوانین یا مشخصات ای که کاربر تنظیم کرده است تولید میکند
generators
ای که برنامههای جدید طبق قوانین یا مشخصات ای که کاربر تنظیم کرده است تولید میکند
electromagnet
اهنی که بوسیله جریان برق خاصیت مغناطیسی پیدا میکند اهن ربای الکتریکی مغناطیس برقی
agonic line
خط موسوم روی یک نقشه که نقاطی را که دارای خطا یاانحراف مغناطیسی صفر میباشند به یکدیگر متصل میکند
baud
وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند
baud rate
وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند
text
وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
texts
وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
coincidence element
مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند
coincidence circuit
مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند
machine address
نوعی برنامه زبان اسمبلی که برای تولید کد که فقط از آدرس و مقدار مطلق استفاده میکند تشکیل شده باشد
accelerator winding
سیم پیچی سری که در تنظیم کنندههای ولتا از نوع نوسان ساز با باز شدن دوسر پلاتین میدان مغناطیسی را به سرعت کاهش میدهد وباعث بسته شدن هرچه سریعتر پلاتین میشود
lifter
وسیله مکانیکی که نور مغناطیسی را از نوک هنگام برگشت نور جدا میکند
movable
نوک دیسک مغناطیسی که در روی دیسک حرکت میکند تا به شیار مورد نظر برسد
solid-state
وسیله الکترونیکی که با اثرات سیگنالهای الکترونیکی یا مغناطیسی در ماده نیمه هادی کار میکند
magnetic tapes
ماشینی که سیگنالهای ذخیره شده روی نوار مغناطیسی را می خواند و به صورت الکترونیکی تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل فهم است
magnetic tape
ماشینی که سیگنالهای ذخیره شده روی نوار مغناطیسی را می خواند و به صورت الکترونیکی تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل فهم است
natives
کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
spark printer
چاپگر حرارتی که حروف را روی کاغذ حرارتی با جرقه الکتریکی تولید میکند
native
کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
carries
عملی که در آن یک وام در جمع کننده تولید وام میکند و همه در یک عمل رخ می دهند
carrying
عملی که در آن یک وام در جمع کننده تولید وام میکند و همه در یک عمل رخ می دهند
carried
عملی که در آن یک وام در جمع کننده تولید وام میکند و همه در یک عمل رخ می دهند
disjunction
تابع منط قی که در صورتی که ورودی درست باشد خروجی درست تولید میکند
Hayes Corporation
تولید کننده مودم که زبان کنترل استاندارد برای مودم ها ایجاد میکند
carry
عملی که در آن یک وام در جمع کننده تولید وام میکند و همه در یک عمل رخ می دهند
matrix
آرایه اتصالات بین دروازههای منط قی که تولید تعدادی تابع منط قی ممکن میکند
matrixes
آرایه اتصالات بین دروازههای منط قی که تولید تعدادی تابع منط قی ممکن میکند
voice
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voices
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voicing
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesisers
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizers
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizer
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
identities
الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
identity
الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
compound wound generator
ژنراتوری که هم دارای میدان موازی و هم میدان سری میباشد
refresh memory
واحد حافظه با سرعت بالابرای تولید مجدد تصویر ناحیهای از حافظه کامپیوترکه مقادیری را نگهداری میکند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com