English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 167 (9 milliseconds)
English Persian
Better late than never. <proverb> آهسته برو همیشه برو.
Other Matches
I'm beginning to get scared [hungry] . آهسته آهسته به ترس می افتم [گرسنه می شوم] .
accelerando آهسته آهسته آهنگ را تندتر کنید
evergreen همیشه سبز همیشه بهار
evergreens همیشه سبز همیشه بهار
everblooming همیشه بهار همیشه شکوفا
SLOW آهسته
foot pace قدم آهسته
drag one's feet/heels <idiom> آهسته کار کردن
hen and chickens همیشه بهار همیشه بهار باغی
He was walking with slow steps . با قدمهای آهسته راه می رفت
snail's pace <idiom> حرکت آهسته روبه جلو
inch پیمودن مسیر [به طریق آهسته]
To speak slowly. آهسته صحبت کردن (شمرده)
Put the table down gently. میز زا آهسته زمین بگذارید
asymmetric video compression تا روی کامپیوتر آهسته هم اجرا شود
She was reading the book to herself. کتاب را آهسته ( پیش خودش) می خواند
adagio آهسته و ملایم [اجرای آهنگ باهستگی]
to edge one's way [towards something] [به چیزی] آهسته و با احتیاط نزدیک شدن
Could you drive more slowly, please? ممکن است لطفا کمی آهسته تر برانید؟
To speak in a low voice. آهسته صحبت کردن ( با صدای کوتاه ،یواش )
Slow but sure wins the race. <proverb> پیروزى از آن کسى است که آهسته و مطمئن مى رود .
to go easy on somebody [something] با کسی [چیزی] مهربان [آهسته] [ملایم] رفتار کردن
Be slow to promise and quick to perform. <proverb> در قول دادن آهسته باش ولى در انجام آن تسریع کن.
The tourist industry is recovering to pre-crisis levels. صنعت گردشگری آهسته ترمیم می شود و به سطح قبل از بحران می رسد.
adagio رقص دو نفری که زن روی پنجهء پا میرقصد و بکمک مرد آهسته بهوا میپرد
to anneal سخت کردن [روند گرمایش و سرمایش آهسته جهت سفت شدن و کاهش شکنندگی] [فلزات] [مهندسی]
frequenter همیشه رو
year in year out همیشه
for ever and aday همیشه
eer همیشه
ever همیشه
for evermore همیشه
ayŠaye همیشه
always همیشه
at all hours <adv.> همیشه
anytime <adv.> همیشه
any time <adv.> همیشه
at any time <adv.> همیشه
ever- همیشه
incessantly همیشه
alway همیشه
ay همیشه
everywhen همیشه
evermore همیشه
at all times همیشه
sempre همیشه
buffer استفاده از فضای ذخیره سازی موقت در پورتهای ورودی یا خروجی تا وسایل جانبی آهسته بتوانند با CPU سریع کار کند
on tap <adj.> همیشه در دسترس
forever and a day <idiom> برای همیشه
once and for all <idiom> برای همیشه
resident که همیشه درکامپیوتراست
aeon برای همیشه
foreverness برای همیشه
forever برای همیشه
infinite time برای همیشه
eternality برای همیشه
eternity برای همیشه
perpetuity برای همیشه
sempiternity برای همیشه
immortality برای همیشه
ad infinitum برای همیشه
for good برای همیشه
tippled همیشه نوشیدن
stills راکد همیشه
still راکد همیشه
stiller راکد همیشه
love lies bleeding گل همیشه بهار
stillest راکد همیشه
dead load همیشه بار
residents که همیشه درکامپیوتراست
tipple همیشه نوشیدن
adinfinitum برای همیشه
insenescible همیشه جوان
immortally تا جاودان همیشه
tipples همیشه نوشیدن
as ever مانند همیشه
amaranth همیشه بهار
marigold گل همیشه بهار
sinedie برای همیشه
calendula گل همیشه بهار
marigolds گل همیشه بهار
as usual مانند همیشه
ay برای همیشه
permafrost همیشه یخبسته
evermore برای همیشه
tippling همیشه نوشیدن
forever برای همیشه
chucker پرتابگر همیشه خطازن
evergreen trees درختان همیشه سبز
i always photograph badly عکس من همیشه بد در می اید
positive definite matrix ماتریس همیشه مثبت
at someone's beck and call <idiom> همیشه آماده پذیرایی
I always stick to my word. من همیشه سر حرفم می ایستم
for good <idiom> برای همیشه ،پایدار
for keeps <idiom> تا ابد ،برای همیشه
japanese andromeda بوته همیشه سبزاسیایی
i have got him on my brain همیشه به اوفکر میکنم
to always look for things to find fault with همیشه دنبال یک ایرادی گشتن
never to be at a loss for an answer همیشه حاضر جواب بودن
to pledge one's troth قول همیشه وفادار را دادن
exceptional متفاوت ونه مثل همیشه
temporarily برای زمان مشخص یا نه همیشه
as ... as ever <adv.> آنطور ... مثل همیشه [سابق]
Sara always wanted a puppy. سارا همیشه یک سگ پاپی می خواست.
abjure برای همیشه ترک گفتن
abjured برای همیشه ترک گفتن
abjures برای همیشه ترک گفتن
abjuring برای همیشه ترک گفتن
nervous Nelly آدم همیشه نگران و دلواپس
panicky person آدم همیشه نگران و دلواپس
jitterbug آدم همیشه نگران و دلواپس
to get straight A's همه درسها را [همیشه] ۲۰ گرفتن
non scrollable که همیشه نمایش داده میشود.
go steady <idiom> همیشه بایک نفر قرارگذاشتن
I always fulfil my promises . من همیشه به قولم عمل می کنم
she always had her way همیشه موافق میل اوعمل می شد
The shell does not always contain a pearl. <proverb> همیشه در صدف گوهر نباشد .
cast the first stone <idiom> همیشه آماده جنگیدن است
He always gives in to his wife. همیشه تسلیم زنش است
perennially بطور ماندگاریا دائمی همیشه
A bad workman always blames his tools. <proverb> کارگر بد همیشه از وسایلش غیبجویى مى کند.
in a rut <idiom> همیشه کار مشابه انجام دادن
give someone the benefit of the doubt <idiom> همیشه بهترین را درمورد کسی فرض کن
He has always lived there. او همیشه آنجا زندگی کرده است.
couch potato کسی که همیشه در خانه بیکار می نشیند
She is always making trouble for her friends. همیشه برای دوستانش درد سر بوده
I always make a point of being on time . I always try to be punctual . همیشه مقید هستم که سر وقت بیایم
eager beaver <idiom> شخص همیشه داوطلب کار اضافه
I am always ready to help my friends. همیشه حاضرم بدوستانم کمک کنم
dates افزودن اطلاعات به چیزی یا همیشه به روز بماند
on tap <adj.> همیشه آماده [برای ریختن از شیره بشکه]
A constant guest is never welcome . <proverb> به همیشه میهمان خوشامد گفته نمى شود .
date افزودن اطلاعات به چیزی یا همیشه به روز بماند
It is yours for keeps . این برای همیشه پیش خودت باشد
to always find something to gripe about همیشه چیزی برای گله زدن پیدا کردن
solids خطایی که همیشه در حین استفاده از یک وسیله ایجاد میشود
He is trying to prove himself all the time. او [مرد] همیشه می خواهد نشان بدهد از پس کار بر می آید.
permanently انجام دادن به طریقی که برای همیشه باقی بماند
solid خطایی که همیشه در حین استفاده از یک وسیله ایجاد میشود
man a bout town ادم بیکاری که همیشه به باشگاه و نمایشگاههای شهر میرود
he is always a little peculiar او همیشه اندکی اخلاق عجیب از خود نشان میدهد
danger warning level مقدار موجودی کالا که میبایست همیشه در انبارموجود باشد
He's always moaning that we use too much electricity. او [مرد] همیشه قر می زند که ما بیش از اندازه برق خرج می کنیم.
douglas fir یک نوع گیاه همیشه بهار بلندی که در غرب امریکامی روید
window فضایی درصفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
You should always be careful walking alone at night. همیشه موقع پیاده روی تنها در شب باید مراقب باشید.
window فضایی در صفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
The grass is always greener on the other side of the fence. <proverb> مرغ همسایه غازه [مردم دیگر همیشه در موقعیت بهتری هستند.]
clearance fit اتصالی که در ان حدود دوعضو جفت شونده همیشه مونتاژ را محکم می سازد
Carrie is her own worst enemy, she's always falling out with people. کری همیشه با همه بحث و جدل می کند و برای خودش دردسر می تراشد.
hot سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
hotter سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
hottest سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
residents داده نوشتار که همیشه در چاپگر یا وسیلهای که نیاز به بار کردن ندارد وجود دارد
resident داده نوشتار که همیشه در چاپگر یا وسیلهای که نیاز به بار کردن ندارد وجود دارد
tout temps prist تسلیم خوانده در برابرخواهان با اعلام این که همیشه برای تحویل یا انجام خواسته حاضر است
absolute address مرجع صفحه گسترده که همیشه به یک خانه اشاره میکند حتی اگر به محل دیگر کپی شود
kratom [درختی همیشه بهار و در عین حال برگریز استوایی که از خانواده قهوه است و برگش مصرف داروئی دارد]
The whole problem with the world is that fools and fanatics are always so certain of themselves, and wiser people so full of doubts. مشکل اصلی در دنیا این است که احمق ها و متعصب ها همیشه از خودشان مطمئن و انسان های عاقل پر از تردید هستند.
After a few days out of the office it always takes me a while to get into gear when I come back. بعد از چند روز دور بودن از دفتر همیشه مدتی زمان می برد تا پس از بازگشت دوباره سر رشته امور را به دست بیاورم.
permanent آنچه برای مدت طولانی یا برای همیشه باقی بماند
straight "A " student دانش آموزی [دانش جویی] که همیشه همه درسها را ۲۰ می گیرد
stacks روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stack روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacked روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
command.com در -MS DOS فایل برنامهای که حاوی مفسر دستورات سیستم عامل است این برنامه همیشه در حافظه مقیم است و دستورات سیستم را تشخیص میدهد و به عمل تبدیل میکند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com