English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
Is there a bus to the airport? آیا برای فرودگاه اتوبوس هست؟
Other Matches
named airport of departure فرودگاه معین برای حرکت
Is there a train to the airport? آیا برای فرودگاه قطار هست؟
pioneer heliport فرودگاه هلی کوپتر صحرایی فرودگاه موقت
to run for the bus برای گرفتن اتوبوس دویدن
Is there a bus into town? آیا اتوبوس برای شهر هست؟
bingo علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
to ride on the bus سوار اتوبوس شدن [برای رفتن به جایی]
hard stand بارانداز داخل فرودگاه محل پارک اسفالت شده برای خودروها
Which bus do I take for the opera? برای رفتن به اپرا کدام اتوبوس را باید سوار شوم؟
Which bus do I take to Victoria Station? کدام اتوبوس را برای رفتن به ایستگاه ویکتوریا باید سوار شوم؟
airfield فرودگاه
aerodrome فرودگاه
air field فرودگاه
field فرودگاه
fielded فرودگاه
airdrome فرودگاه
air strip فرودگاه
fields فرودگاه
airstrip فرودگاه
airstrips فرودگاه
landing field فرودگاه
airports فرودگاه
airport فرودگاه
aerodromes فرودگاه
airfields فرودگاه
aerodromes فرودگاه هواپیما
airstrip باند فرودگاه
landings فرودگاه هواپیما
skycap باربر فرودگاه
airstrips باند فرودگاه
aerodrome فرودگاه هواپیما
landing place فرودگاه اسکله
auxiliary landing field فرودگاه کمکی
air strip باند فرودگاه
runways باند فرودگاه
landing فرودگاه هواپیما
heliport فرودگاه هلیکوپتر
heliports فرودگاه هلیکوپتر
alternative airfield فرودگاه فرعی
flying field میدان فرودگاه
bingo field فرودگاه یدکی
seadrome فرودگاه دریایی
bingo field فرودگاه اضطراری
departure air field فرودگاه عزیمت
runway باند فرودگاه
alternate aerodrome فرودگاه یدکی
port فرودگاه هواپیما
Take me to the airport? مرا به فرودگاه ببرید.
departure air field فرودگاه پرواز هواپیما
airfield traffic عبور و مرور فرودگاه
airfield traffic عبورو مرور در فرودگاه
helipad فرودگاه هلی کوپتر
landding کرانه رسمی فرودگاه
taxiway جاده یا راه تاکسی رو فرودگاه
How far is it to the airport? تا فرودگاه چقدر راه است؟
augmentation support set دستگاه تکمیلی ناوبری هوایی در فرودگاه
recovery airfield فرودگاه مخصوص فروداضطراری هواپیماهافرودگاه یدکی
airport traffic area منطقه مخصوص عبور ومرور در فرودگاه
What's the fare to the airport? نرخ کرایه تا فرودگاه چقدر است؟
bussing اتوبوس
busses اتوبوس
bus اتوبوس
bused اتوبوس
omnibus اتوبوس
omnibuses اتوبوس
bussed اتوبوس
buses اتوبوس
a bus اتوبوس
busing اتوبوس
Bus line number 8. اتوبوس خط ۸.
gate محل سوار شدن مسافرین هواپیما در فرودگاه
gates محل سوار شدن مسافرین هواپیما در فرودگاه
wind tie پرده بادنمای فرودگاه سمت نمای باد
trolley buses اتوبوس برقی
trolley bus اتوبوس برقی
bus stops ایستگاه اتوبوس
minibuses اتوبوس کوچک
Airbuses اتوبوس هوایی
I went by bus. من با اتوبوس رفتم.
to go by bus با اتوبوس رفتن
I drove the bus. من اتوبوس را راندم.
to ride on the bus با اتوبوس رفتن
Airbus اتوبوس هوایی
space time اتوبوس فضایی
queued صف اتوبوس و غیره
body اطاق اتوبوس
bus driver راننده اتوبوس
bus stop ایستگاه اتوبوس
bus bay ایستگاه اتوبوس
queueing صف اتوبوس و غیره
queues صف اتوبوس و غیره
queue صف اتوبوس و غیره
trolleybus اتوبوس برقی
carfare کرایه اتوبوس
bus terminal ایستگاه اتوبوس
bodies اطاق اتوبوس
trolley car اتوبوس برقی
zmarker beacon برج مراقبت نشان دهنده محل فرودگاه به هواپیماها
Where is the bus stop? ایستگاه اتوبوس کجاست؟
communication cord کلید اضطراریقطار یا اتوبوس
to stop the bus جلوی اتوبوس را گرفتن
You can take the bus. شا میتوانید با اتوبوس بروید.
stationed ایستگاه اتوبوس وغیره
stations ایستگاه اتوبوس وغیره
station ایستگاه اتوبوس وغیره
double decker اتوبوس دوطبقه [حمل و نقل]
double-decker bus [DDB] اتوبوس دوطبقه [حمل و نقل]
When does the train [bus] to ... depart? قطار [اتوبوس] به ... کی حرکت می کند؟
How far is the bus stop ? تا ایستگاه اتوبوس چقدرراه است ؟
The bus to ... stops here. اتوبوس به ... اینجا نگاه می دارد.
Do not lean out! به پنجره تکیه ندهید! [در اتوبوس یا مترو]
Do I have to change busses? آیا باید اتوبوس عوض کنم؟
To pick up a passenger. مسافر سوار کردن ( تاکسی ؟ اتوبوس )
We got into the wrong bus . سوار اتوبوس غلطی ( اشتباهی ) شدیم
When is the bus to Pimlico? چه وقت اتوبوس به شهر پیملیکو میرود؟
Which bus goes to the town centre? کدام اتوبوس به مرکز شهر میرود؟
The bus stopped for fuel [ to get gas] . اتوبوس نگه داشت تا بنزین بزند.
The bus stop is no distance at all . ایستگاه اتوبوس فاصله زیادی با اینجا ندارد
I missed the connection. من اتوبوس [قطار هواپیمای] رابط را از دست دادم.
The driver coaxed his bus through the snow. راننده با دقت اتوبوس را از توی برف راند .
wheel load فرفیت بار یا تحمل وزن باندفرود در یک فرودگاه یامحوطه تاکسی کردن یا جاده اسفالت
To alight from a bus(tarin,car). پایین آمدن (پیاده شدن از اتوبوس .قطار و اتو مبیل )
Take this luggage to the bus, please. لطفا این اسباب و اثاثیه را تا اتوبوس / تاکسی حمل کنید.
transportation in kind وسیله حمل و نقل دولتی یامجانی اعم از هواپیما یاکشتی یا اتوبوس
kiosk فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
course light روشنایی باند فرودگاه چراغهای مخصوص روشن کردن باند فرود
terminal guidance هدایت موشک در مراحل اخرمسیر هدایت هواپیما ازفرودگاه یا به فرودگاه
ground liaison گروه رابط زمینی در فرودگاه شکاریهاربط زمینی
teleran system نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
badminton بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
get off <idiom> پایین آمدن یا بیرون آمدن از (اتوبوس ،قطار)
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
microsoft بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
drive چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drives چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
strategies طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategy طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
IrDA روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
infra red link روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
recalled برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
c استفاده از کامپیوتر برای کمک به دانش آموزان برای یادگیری یک موضوع
narrative یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
narratives یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
Ackerman's function تابع بازگشتی برای بررسی توانایی کامپیوتر برای اجرای بازگشت
recall برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
recalls برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
teacloths رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
permanent آنچه برای مدت طولانی یا برای همیشه باقی بماند
iil دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر
teacloth رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
no show مسافری که جا برای خودمحفوظ کرده ولی برای سفرحاضر نمیشود
bin محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
bins محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
revenue tax مالیاتی که برای افزایش درامد کشور است نه برای تاثیردربازرگانی
scratches حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
scratching حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
feedback اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
auto توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
grammars امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
cats استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
gather shot ضربه برای نزدیک اوردن 2گوی برای کسب امتیازهای پی درپی باکارامبول
intubation فرو کردن لوله در حنجرهای برای برای نگاه داشتن .....دیفتری و مانندان
personal متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر
cold thrust ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
scratched حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
cold test ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
opens سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
redundancies بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
redundancy بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
grammar امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
potatoes and point سیب زمینی یا نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
HTTP دستوری که جستجوگر برای درخواست وب سرور اینترنت برای اطلاعات صفحه وب میدهد
open سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
doubled up استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
doubled استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
scratch حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
double استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
liberal education اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
opened سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
bread and point سیب زمینی و نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
FDDI اختصاری برای استاندارد FDD1 برای ارسال داده آنالوگ به صورت دیجیتال
cat استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
autos توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
diagnostics اطلاع و پیام سیستم پس از تشخیص خطا برای کمک به کاربر برای تصحیح کردن آن
wiring ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها
pork barrel برنامه دولتی دارای منافع مادی برای اشخاص تصویب کننده ان یا برای دولت
invitation عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
Kaleida Labs شرکت فروش واسط بین Apple و IBM برای تولید از برای نوشتاری چندرسانهای
turnaround time زمان لازم برای فعال کردن برنامه برای تولید که کاربر خواسته است
VidCap برنامه کاربردی در ویدیوی ماکروسافت برای سیستم ویندوز برای نگهداری یک رشته ویدیویی
precision استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت
beta range حدود تغییر گام ملخ در موتورتوربوپراپ برای تولید نیروی برای صفر یا منفی
straight line coding برنامه نوشته شده برای جلوگیری از استفاده حلقه و انشعاب برای اجرای سریع تر
haze تاثیر گرافیکی برای شبیه سازی مه طبیعی برای ایجاد فضای سه بعدی حقیقی تر
invitations عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
executive information system نرم افزار ساده برای استفاده حاوی اطلاعاتی برای مدیر یا خصوصیاتی از شرکت
people who live in glass houses should not throw stones <idiom> هرچه را برای خود میپسندی برای دیگران هم ب"سند
labor of love <idiom> انجام کار برای خشنودی شخص نه برای پول
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com