English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (19 milliseconds)
English Persian
Are we on the right road for ... ? آیا ما در جاده درستی برای ... هستیم؟
Other Matches
lane یک خط جاده برای یک مسیر
driving lane یک خط جاده برای یک مسیر
traffic lane یک خط جاده برای یک مسیر
soaks اجرای برنامه یا وسیله به طور پیاپی در یک زمان برای اطمینان از این که به درستی کار میکند
dropping خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
drops خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
dropped خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
drop خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
soak اجرای برنامه یا وسیله به طور پیاپی در یک زمان برای اطمینان از این که به درستی کار میکند
trail bike موتورسیکلت کوچک سبک برای مسیرهای خارج از جاده
path [corridor] for emergency vehicles راه [باز شده در جاده] برای وسایل اورژانس
shunpike جاده فرعی برای فرار ازپرداخت عوارض راه
parameters استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی
parameter استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی
to prove my vow i give my hand برای اینکه شما را از درستی قول خود مطمئن سازم به شما دست میدهم
divided highway [American E] شاهراه چند خطی [جاده رفت کاملا سوا از جاده آمد است]
underpass مسیر جاده در زیر پل هوایی جاده زیرجاده دیگری
underpasses مسیر جاده در زیر پل هوایی جاده زیرجاده دیگری
emerging traffic جاده فرعی که از جاده اصلی بیرون آمده
merging traffic ادغام جاده فرعی به جاده اصلی
road screen پوشش و استتار جاده پوشاندن جاده
are هستیم
Where are we? ما کجا هستیم؟
We are not on speaking terms . با هم قهر هستیم
We get along splendidly(fine) خیلی با هم جور هستیم
We are invited out tonight . امشب بیرون مهمانی هستیم
We are confronting a difficult problem. با مسأله مشکلی روبرو هستیم
Our wish is your crmmand . مطیع فرمایشات شما هستیم
we are not on speaking terms با هم حرف نمیزنیم با هم قهر هستیم
We're all in the same boat. ما همه در یک موقعیت مشابه هستیم.
service road جاده کناری جاده سرویس
going وضع جاده زمین جاده
we need servants ما نیازمند بنوکر هستیم مانوکرهایی میخواهیم
We are thirty people not counting the children . بدون شمرن بچه ها سی نفر هستیم
We are pressed for money ( time ) . ازنظرمالی ( وقت ) تحت فشار هستیم
road distance مسافت روی جاده یا مسافت طی شده از جاده
track clearer جاده پاک کن جاده صاف کن راه صاف کن
hold بخشی از برنامه که تکرار میشود تا توسط عمل قط ع شود. البته وقتی که منتظر پاسخی هستیم از صفحه کلید یا وسیله
holds بخشی از برنامه که تکرار میشود تا توسط عمل قط ع شود. البته وقتی که منتظر پاسخی هستیم از صفحه کلید یا وسیله
We are firm believers that party politics has no place in foreign policy. ما کاملا متقاعد هستیم که سیاست حزب جایی در سیاست خارجی ندارد .
we are want of money ما نیازمند پول هستیم به پول احتیاج داریم
correctitude درستی
accuracy درستی
soundness درستی
imprecision نا درستی
straightness درستی
legitimacy درستی
trueness درستی
fidelity درستی
integrity درستی
rightness درستی
rightfulness درستی
integrality درستی
validity درستی
exactness درستی
uprightness درستی
correctness درستی
justly به درستی
rightly <adv.> به درستی
duly <adv.> به درستی
justness درستی
correctly <adv.> به درستی
aright <adv.> به درستی
preciseness درستی
rightfully <adv.> به درستی
exactitude درستی
justly <adv.> به درستی
precision درستی
genuineness درستی
properly <adv.> به درستی
to verifty a staement درستی ونادرستی
the a of a trans lation درستی ترجمه
justice درستی دادگستری
validation تنفیذ درستی
truths درستی صداقت
truth value ارزش درستی
honestly از روی درستی
approximately تقریبا به درستی
propriety of behaviour درستی رفتار
rectitude راستی درستی
truth درستی صداقت
damchi راستی و درستی
honesty درستکاری درستی
truth table جدول درستی
uprightaess درستی راستی عدالت
to foel حال درستی نداشتن
function انجام عمل به درستی
functions انجام عمل به درستی
line up <idiom> به درستی میزان کردن
accuracy درجه دقت درستی
bona fide به طور جدی به درستی
in the wrong <idiom> اشتباه ،درستی حقیقت
functioned انجام عمل به درستی
Veitch diagram نمایش گرافیکی جدول درستی
to vouch for any one's honesty ضمانت درستی کسی را کردن
track دنبال کردن یک مسیر به درستی
tracked دنبال کردن یک مسیر به درستی
tracks دنبال کردن یک مسیر به درستی
true false test ازمایش درستی ونادرستی چیزی
truth table جدول درستی جذول صحت
He seems to be an honest man. آدم درستی بنظرمی آید
cynic <adj.> بدگمان نسبت به درستی ونیکوکاری بشر
accurately به درستی و بدون هر گونه خطا
cynically بدگمان نسبت به درستی ونیکوکاری بشر
cynical <adj.> بدگمان نسبت به درستی ونیکوکاری بشر
to prove a will درستی و اعتباروصیت نامهای را محقق نمودن
times سیگنالهایی که به درستی ارسال داده را همان می کنند
timed سیگنالهایی که به درستی ارسال داده را همان می کنند
time سیگنالهایی که به درستی ارسال داده را همان می کنند
to check off رسیدگی کردن ودرصورت درستی باخط نشان گذاردن
hyphenation تنظیم خط وط با پهنای مشخص به تقسیم کلمات طولانی در انتهای هر خط به درستی
checked بررسی اینکه آیا چیزی به درستی کار میکند یا خیر
checks بررسی اینکه آیا چیزی به درستی کار میکند یا خیر
check بررسی اینکه آیا چیزی به درستی کار میکند یا خیر
one element تابع منط قی که در صورت درستی ورودی خروجی درست میدهد
probabiliorism عقیده باینکه بهر طرف بیشتراحتمال درستی دارد بایدروی اورد
supervise بررسی دقیق اینکه آیا کار به درستی انجام شده یا خیر
supervised بررسی دقیق اینکه آیا کار به درستی انجام شده یا خیر
supervises بررسی دقیق اینکه آیا کار به درستی انجام شده یا خیر
supervising بررسی دقیق اینکه آیا کار به درستی انجام شده یا خیر
comparator وسیله منط قی که درستی خروجی آن درست است که ورودیها با هم فرق کنند
partial RAM قطعه RAM که فقط یک بخش آن به درستی کار میکند در قط عات جدید
kiosk فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
stop ن شود پیام به درستی دریافت شده است پیش از ارسال بیشتر داده
stopped ن شود پیام به درستی دریافت شده است پیش از ارسال بیشتر داده
stopping ن شود پیام به درستی دریافت شده است پیش از ارسال بیشتر داده
stops ن شود پیام به درستی دریافت شده است پیش از ارسال بیشتر داده
acknowledging کدی که گیرنده می فرستد تا به فرستنده اعلام کند یام به درستی دریافت شده است
acknowledge کدی که گیرنده می فرستد تا به فرستنده اعلام کند یام به درستی دریافت شده است
aligns اطمینان از قرار گرفتن نوک خواندن / نوشتن به درستی روی رسانه ذخیره سازی
acknowledges کدی که گیرنده می فرستد تا به فرستنده اعلام کند یام به درستی دریافت شده است
align اطمینان از قرار گرفتن نوک خواندن / نوشتن به درستی روی رسانه ذخیره سازی
nonaligned که به درستی در ارتباط با یکیدرگ قرار نگرفته اند تا کار این بهینه داشته باشند
aligning اطمینان از قرار گرفتن نوک خواندن / نوشتن به درستی روی رسانه ذخیره سازی
aligned اطمینان از قرار گرفتن نوک خواندن / نوشتن به درستی روی رسانه ذخیره سازی
justifying تقسیم کلمات بزرگ به درستی به طوری که در انهای خط نصف شوند تاحاشیه سمت راست مستقیم شود
justify تقسیم کلمات بزرگ به درستی به طوری که در انهای خط نصف شوند تاحاشیه سمت راست مستقیم شود
justifies تقسیم کلمات بزرگ به درستی به طوری که در انهای خط نصف شوند تاحاشیه سمت راست مستقیم شود
road blocks سد جاده
track جاده
roadless بی جاده
ruts رد جاده
hard core پی جاده
roadbed کف جاده
roadable جاده رو
roadway جاده
way جاده
roadways جاده
pathways جاده
tracks جاده
turnpikes جاده
roadability جاده رو
turnpike جاده
pathway جاده
tracked جاده
roads جاده
rut رد جاده
road جاده
routes جاده
blocking سد جاده
causeways جاده
road bed کف جاده
invious بی جاده
causeway جاده
paths جاده
path جاده
route جاده
line جاده
road block سد جاده
pad جاده
lines جاده
pads جاده
badminton بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
sea lane جاده دریایی
provincial road جاده محلی
road builder جاده ساز
road clearance تخلیه جاده
street خیابانی جاده
superhighways جاده وسیع
road capacity فرفیت جاده
sea lanes جاده دریایی
sidetracked جاده فرعی
high road جاده عمده
main road جاده اصلی
profile of the road نیمرخ جاده
superhighway جاده وسیع
raod bed بستر جاده
main roads جاده اصلی
sidetrack جاده فرعی
road ditch خندق جاده
traffic on public roads ترافیک [جاده]
street traffic ترافیک [جاده]
lateral route جاده عرضی
operational route جاده رزمی
overhead roadway جاده هوایی
roadwheel چرخ جاده
streets خیابانی جاده
post road جاده پستی
pack road جاده مال رو
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com