Dictiornary-Farsi | آیا مقامات عالی رامی شناسید ؟ | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
Do you move in high circles ?	آیا مقامات عالی رامی شناسید ؟


Other Matches

advanced level	پایه مهارت عالی در سطح عالی
monetary authorities	مقامات پولی
competent authorities	مقامات صالحه
The competent authorities.	مقامات صلاحیتد ار
competent authorities	مقامات صلاحیتدار
officials	مقامات رسمی
The health authorities .	مقامات اداره بهداشت
juries	مقامات رسمی نافر
jury	مقامات رسمی نافر
competent judicial authorities	مقامات صالحه قانونی
on an even keel <idiom>	به ترتیب عالی یا محیطی عالی
competant judicial authority	مقامات صلاحیت دار قضائی
pratique	اجازه مقامات بندری جهت ورود کشتی
docility	رامی
ramie	رامی
obedience	رامی
sagittarii	رامی
sagittarius	رامی
advowee	کسیکه حق دارد اشخاصی رابرای تصدی مقامات وقفی کلیسامعرفی کند
mansuetude	حلم رامی
rummy	بازی ورق رامی
I am thinking of your own good.	من خو بی شما رامی خواهم
canasta	نوعی بازی رامی
Even a fool knows this .	یک احمق هم این رامی داند
his sight could p darkness	بینایی وی تاریکی رامی شکافت
This is precisely ( exactly) what I wanted to know .	همین رامی خواستم بدانم
Water lays the dust.	آب گرد وخاک رامی خواباند
We speake the same language. we are on the same wavelength. we understand each other.	زبان همدیگر رامی فهمیم
My shoes pinch.	کفشها پایم رامی زند
What foreign language do you know?	کدام زبان خارجی رامی دانید ؟
The sun rays dazzle (hit) the eyes.	نور آفتاب چشم رامی زند
cribbage	یکجور بازی ورق شبیه رامی
His action is in the nature of sour grapes.	اززور پسی اینکار رامی کند
Do you know the definition (meaning) of this word?	تعریف این لغت رامی دانید ؟
slater	کسی که پوست خام رامی تراشد
gin rummy	نوعی بازی رامی مخصوص دو نفر
captain a protest	افهار نامه صادره از طرف مقامات بندر در مورد شرح کالای خسارت دیده یا تخلیه نشده
wrists	قسمتی لباس یا دستکش که مچ دست رامی پوشاند
wrist	قسمتی لباس یا دستکش که مچ دست رامی پوشاند
trainbearer	کسیکه دنباله لباس دیگری رامی گیرد
Can you reckon the cost of the trip?	هزینه سفر رامی توانی حساب کنی ؟
autobiographer	کسی که تاریخچه زندگی خود رامی نویسد
peak voltmeter	ولتمتری که مقدار برداری رامی سنجد ولتمتر پیک
Several people could be accommodated in this room.	چندین نفر رامی توان دراین اتاق جاداد
pellagra	یکجور ناخوشی که پوست رامی ترکاندو بساک ه انسانرابدیوانگی می کشاند
general grant	کمک دولت مرکزی به مقامات محلی به عنوان مثال کمک به اموزش و پرورش استان
epicanthus	لایه کوچکی از پوست که گاهی گوشه درونی چشم رامی پوشاند
parbuckle	طناب دولاکه بان چلیک یاچیزدیگر رامی غلتانند باطناب غلتاندن
certificate of damage	تصدیق خسارت وارده بر کالای خسارت دیده یا تخلیه نشده که از طرف مقامات بندرصادر میشود
condensation cloud	ابر یا بخار غلیظی از قطرات که اطراف گوی اتشین اتمی رامی گیرد
head and arm	هنگام حمله حریف به دو خم دست و سر حریف را گرفته او رامی پیچانیم
work in process	کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
work in progress	کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
toolkit software	بسته نرم افزاری که به شخص امکان توسعه کاربردهای خاص خود رابسیار ساده تر از حالتی که شخصا" تمام یک برنامه رامی نویسد فراهم می اورد
beautiful	عالی
plummy	عالی
copacetic	عالی
braw	عالی
plummiest	عالی
firsthand	عالی
first rate	عالی
excellent	عالی
copesetic	عالی
imperial	عالی
eximious	عالی
magnificent	عالی
supreme	عالی
wallies	عالی
high grade	عالی
living end <idiom>	عالی
wicked <adj.>	عالی
sick [British E] <adj.>	عالی
cool <adj.>	عالی
awesome <adj.>	عالی
great <adj.>	عالی
top-notch	عالی
slap-up	عالی
nobby	عالی
palmary	عالی
ripsnorting	عالی
spiffy	عالی
top hole	عالی
tophole	عالی
unrivaled	عالی
whizbang	عالی
whizzbang	عالی
beaut	عالی
beauts	عالی
par excellence	عالی
spanking	عالی
spankings	عالی
super	عالی
braver	عالی
braves	عالی
bravest	عالی
braving	عالی
capital	عالی
ripping	عالی
highs	عالی
superior	عالی
superiors	عالی
splendid	عالی
knockout	عالی
brave	عالی
remarkable	عالی
famous	عالی
superbly	عالی
superb	عالی
superlatives	عالی
superlative	عالی
immense	عالی
swell	عالی
knockouts	عالی
exquisite	عالی
advancing	عالی
swelled	عالی
advances	عالی
swells	عالی
advance	عالی
highest	عالی
advanced	عالی
wally	عالی
high	عالی
braved	عالی
much	عالی
lofty	عالی
plummier	عالی
first-rate	عالی
your excellency	جناب عالی
higher education	اموزش عالی
sovereigns	عالی و موثر
sovereign	عالی و موثر
glad-rags	پوشاک عالی
grandiose	عالی نما
top	رویه عالی
grandly	بطور عالی
high moral	روحیه عالی
How wonderful(nice,beautiful).	چه خوب ( چه عالی )
high ranking	عالی رتبه
fine	عالی لطیف
fined	عالی لطیف
high toned	زیر عالی
top-class	عالی بااستانداردبالا
finest	عالی لطیف
jim dandy	چیز عالی
toppers	چیز عالی
quad density	چگالی عالی
perfected	عالی ساختن
stand out	برجسته عالی
superior court	دادگاه عالی
perfect	عالی ساختن
pooh bah	عالی مرتبه
superlatively	در درجه عالی
perfecting	عالی ساختن
perfects	عالی ساختن
evolution	تمرین عالی
much	عالی مقام
dignitaries	عالی مقام
dignitary	عالی مقام
topper	چیز عالی
magna cum laude	با درجه عالی
level best	خیلی عالی
quodlibet	نکته عالی
supremely	بطور عالی
magnificently	بطور عالی
top-notch <idiom>	عالی ،بهترین
corking	بسیار عالی
really sick	واقعا عالی
really wicked	واقعا عالی
highly	بطور عالی
topping	عالی ممتاز
toppings	عالی ممتاز
ranking	عالی رتبه
high command	فرماندهی عالی
pluperfect	خیلی عالی
advanced course	دوره عالی
advance course	دوره عالی
splendidly	باجلال عالی
time of one's life <idiom>	زمان عالی
high contrast	تغایر عالی
elevate	عالی کردن
elevates	عالی کردن
elevating	عالی کردن
high density	چگالی عالی
supreme	فرماندهی عالی
school of tecnology	مدرسه عالی فنی
august	عظیم عالی نسب
gallant	عالی خوش لباس
war college	دانشگاه عالی جنگ
superlatives	بیشترین درجه عالی
ultra vires	بسیار عالی مقام
superlatives	صفت عالی افضل
pull one's socks up <idiom>	پیشنهاد عالی دادن
superlative	صفت عالی افضل
keep up <idiom>	درشرایط عالی نگهداشتن
supreme commander's staff	ستاد عالی ارتش
supreme court	دیوان عالی کشور
high court of cassation	دیوان عالی کشور
higher mental processes	فرایندهای عالی ذهن
hight court of cassetion	دیوان عالی تمیز