English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
soldier's manual ائین نامه راهنمای سربازان
Other Matches
commander's manual ائین نامه راهنمای فرماندهان راهنمای فرماندهان در امر اموزش
technical manual ائین نامه فنی
article of a building by law ائین نامه ساختمان
field manual ائین نامه صحرایی
army training test راهنمای ازمایشات یکانهای ارتشی راهنمای ازمایش یکانها
dovetail guide راهنمای دم چلچله راهنمای کام وزبانه
staffing guide کتاب راهنمای پرسنل ستاد یاکتاب راهنمای انتخاب وتشکیل پرسنل ستادی
light lists کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
job book کتاب راهنمای انجام کار راهنمای کار تعمیردستگاهها
conventions ائین قراردادی
pareseeism ائین زرتشتی
zoroastrianism ائین زردشتی
convention ائین قراردادی
law of procedure قانون ائین دادرسی
formalism رعایت ائین و اداب
law of criminal procedure ائین دادرسی کیفری
law of civil procedure ائین دادرسی مدنی
solemnly موقرانه با ائین و تشریفات
p sexual relations امیزش جنسی بطورهرج مرج وبدون رعایت ائین عروسی
the rank and file سربازان
men سربازان
troop housing کوی سربازان
service club باشگاه سربازان
draftees سربازان وفیفه
paratroops سربازان چترباز
campoo اردوی سربازان
coast pilot کتاب راهنمای ساحلی راهنمای ساحلی
post script مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
letter of intent تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
tunics کت کوتاه سربازان انگلیس
to drill soldiers سربازان رامشق دادن
tunic کت کوتاه سربازان انگلیس
squad room اطاق خواب سربازان
troops افراد قسمتها سربازان
soldier's deposits حسابهای پس انداز سربازان
trooping عده سربازان استواران
trooped عده سربازان استواران
troop عده سربازان استواران
to send soldiers into the streets سربازان را به خیابانها فرستادن
conscript army ارتش سربازان وفیفه
pourparler جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparley جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
cryptoparts بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
The soldiers died from illness and hunger. سربازان از گرسنگی و بیماری مردند.
ambush مخفی گاه سربازان برای حمله
ambushed مخفی گاه سربازان برای حمله
ambushing مخفی گاه سربازان برای حمله
ambushes مخفی گاه سربازان برای حمله
libels هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeling هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeled هجو نامه یا توهین نامه افترا
libel هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelling هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelled هجو نامه یا توهین نامه افترا
cannon fodder [soldiers pointlessly and unscrupulously sacrificed] خوراک توپ [سربازان بیهوده و بی وجدانه قربانی شده]
planning guidance راهنمای طرح ریزی راهنمای طرح ریزی فرمانده
swagger cane عصای کوچکی که سربازان هنگام گردش کردن در دست میگیرند
emergency establishment تعدیل و تقسیم سربازان بین یکانها برای موارد اضطراری
certificate رضایت نامه شهادت نامه
certificates رضایت نامه شهادت نامه
credential گواهی نامه اعتبار نامه
affidavits شهادت نامه قسم نامه
written agreement موافقت نامه پیمان نامه
half area محل توقف سربازان در حین حرکت برای تجدید سازمان یاگرفتن مهمات یا استراحت
nuncupative will در CL این وصیت فقط در مورد سربازان و ملوانان در حال خدمت قابل قبول است
to a. letter روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
testacy دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
war crimes اعمالی راگویند که اگر از سربازان یااتباع دشمن صادر شود درصورت اسیر شدن بخاطرارتکاب انها مجازات خواهندشد
janitor راهنمای مدرسه راهنمای مدرسه
buoy راهنمای شناور در اب
floor walker راهنمای مغازه
shopwalker راهنمای مغازه
training manual راهنمای اموزشی
harbor master راهنمای بندر
double vee guide راهنمای وی دوبل
janitors راهنمای مدرسه راهنمای مدرسه
buoyed راهنمای شناور در اب
telephone books راهنمای تلفن
card guide راهنمای کارت
buoys راهنمای شناور در اب
column ways راهنمای ستون
manual راهنمای کار
buoying راهنمای شناور در اب
dock master راهنمای حوض
telephone book راهنمای تلفن
radar beacon راهنمای رادار
wage price guideline راهنمای مزد
saint bernard سگ راهنمای کوهستان
icon راهنمای انتخاب
pilots راهنمای ناوبری
icons راهنمای انتخاب
piston guide راهنمای پیستون
ikons راهنمای انتخاب
piloted راهنمای ناوبری
run manual راهنمای اجرا
pilot راهنمای ناوبری
push rod راهنمای سوپاپ
guide book راهنمای مسافران
procedure manual کتاب راهنمای رویهای
damage control book راهنمای کنترل خسارات
data directory فهرست راهنمای داده ها
signaled علامت راهنمای خودرو
signal علامت راهنمای خودرو
postal directory دفتر راهنمای پست
schedules فهرست راهنمای قانون
scheduled فهرست راهنمای قانون
schedule فهرست راهنمای قانون
phone books کتاب راهنمای تلفن
phone book کتاب راهنمای تلفن
cutting guide راهنمای برش [ابزار]
signalled علامت راهنمای خودرو
refernce manual کتاب راهنمای مرجع
telephone directories کتابچه راهنمای تلفن
location diagram راهنمای اتصال نقشه
soldier's manual کتاب راهنمای سرباز
guidebooks کتاب راهنمای مسافران
telephone directory کتابچه راهنمای تلفن
systems manual کتاب راهنمای سیستم
guidebook کتاب راهنمای مسافران
leaders فشنگ راهنمای پیچی
light buoy راهنمای شناور چراغدار
index نما راهنمای موضوعات
indexed نما راهنمای موضوعات
indexes نما راهنمای موضوعات
leader فشنگ راهنمای پیچی
sheave ریل راهنمای هواپیما
file directory فهرست یا راهنمای فایل
active list فهرست افراد اماده به خدمت فهرست سربازان
concordances راهنمای مطالب وموضوعات کتاب
finger post تیرپنجه دار راهنمای جاده
concordance راهنمای مطالب وموضوعات کتاب
quadrattrix راهنمای تربیع منحنی هادی
working plan نقشه اجرا راهنمای کار
pilot راهنمای ناو راهنمایی کردن
guidance راهنمای طرح ریزی راهنمایی
piloted راهنمای ناو راهنمایی کردن
directives راهنمای انجام کار دستورالعمل
pilots راهنمای ناو راهنمایی کردن
directive راهنمای انجام کار دستورالعمل
mutilation table جدول راهنمای بارگیری خودروها
turn off guidance راهنمای تاکسی کردن هواپیما
user's manual کتاب راهنمای استفاده کننده
basic planning guide راهنمای اولیه طرح ریزی
waybill خط سیر مسافر راهنمای مسافرت
manual دستورالعمل راهنمای انجام کار
pilot's trace کالک راهنمای خلبان هواپیما
photo index map نقشه راهنمای عکسهای هوائی
watertight closure log دفتر راهنمای اب بندی ناو
portolano راهنمای کشتی رانی با شرح بنادر
lane marker راهنمای معبر داخل میدان مین
cookbook راهنمای نحوه نصب واستفاده از برنامه
Do you have a hotel guide? آیا دفترچه راهنمای هتل را دارید؟
dsm راهنمای تشخیصی و اماری اختلالهای روانی
cookbooks راهنمای نحوه نصب واستفاده از برنامه
pace car اتومبیل راهنمای اتومبیلهای مسابقه در رژه
reference line خط راهنمای تعیین جهات خط برگشت خط مبنا
sailing directions راهنمای دریایی book pilot : syn
scenarios زمینه یاطرح راهنمای فیلم صامت
pathfinder راهنمای مسیر پرواز یا عملیات دریایی
scenario زمینه یاطرح راهنمای فیلم صامت
pathfinders راهنمای مسیر پرواز یا عملیات دریایی
syllabary جدول راهنمای تلفظ هجاهای مقطع کلمات
blinker چشم بند اسب چراغ راهنمای اتومبیل
master plot نقشه راهنمای اصلی عکس برداری هوایی
commander's guidance دستورالعمل فرماندهی راهنمای طرح ریزی فرمانده
computerize تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
head stock راهنمای عملیات ورزشی دسته جمعی در مدارس وغیره
traces علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
traced علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
trace علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
computerised تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
pathfinder guidance هدایت هواپیماها به وسیله هواپیمای راهنمای مسیر یاراهیاب
computerizes تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
computerizing تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
computerising تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
computerises تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
buddy system سیستم گماشتن هم خرج برای سربازان سیستم تقویت روحیه با گماشتن همرزم
Mamluk Carpets فرش مملوک [ریشه این نام مربوط به سربازان و درباریان مصر و سوریه قدیم می باشد. طرح های اولیه آن بصورت نقوش هندسی پیچیده به همراه ترنجی بزرگ بافته شده اند.]
glideslope شعاع رادیویی سیستم فرود باالات دقیق برای ایجاد یک راهنمای قوی
fingerpost راهنمای جاده تیر راهنماییکه پیکان مخصوص هدایت داردومسیرجاده رانشان میدهد راهنما
corporate model نمایش یا شبیه سازی ریاضی اعمال حسابداری و خطوط راهنمای سیاست مالی یک شرکت
recredential نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
position light علایم نشان دهنده موضع چراغ راهنمای مسیر یا محل موضع
line route map نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
pilot chart نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
sea mark راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
wire pike راهنمای سیم دستک سیم کشی
flowchart template یک راهنمای پلاستیکی که حاوی بریده هایی از علائم گردش کار بوده و در تهیه یک نمودار گردش کار بکاربرده میشود
organum واسطه فکر راهنمای فکر
epistles نامه
manifests نامه
post boy نامه بر
epistle نامه
letter نامه
letters نامه
correspoundence نامه ها
manifesting نامه
manifested نامه
carriers نامه بر
breve نامه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com