Total search result: 144 (10 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
primitivization |
ابتدایی شدن |
|
|
Search result with all words |
|
basic |
ابتدایی |
basic |
نرم افزاری که اجرای سطح پایین و ابتدایی سخت افزار و مدیریت فایل را کنترل میکند |
basic |
حالت ابتدایی یا ساده شروع هر چیزی |
basics |
ابتدایی |
basics |
نرم افزاری که اجرای سطح پایین و ابتدایی سخت افزار و مدیریت فایل را کنترل میکند |
basics |
حالت ابتدایی یا ساده شروع هر چیزی |
original |
ابتدایی |
originals |
ابتدایی |
graphics |
شکل ابتدایی |
monitor |
برناه کامپیوتری که اجازه میدهد دستورات ابتدایی وارد سیستم عامل شوند. |
monitored |
برناه کامپیوتری که اجازه میدهد دستورات ابتدایی وارد سیستم عامل شوند. |
monitors |
برناه کامپیوتری که اجازه میدهد دستورات ابتدایی وارد سیستم عامل شوند. |
radical |
ابتدایی |
radicals |
ابتدایی |
map |
رسم یا نشان دادن روش ابتدایی صفحه کلید |
maps |
رسم یا نشان دادن روش ابتدایی صفحه کلید |
micro |
کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند |
micros |
کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند |
power |
تنظیم خودکار CPU در یک وضعیت ابتدایی شناخته شده به سرعت پس از اعمال برق . |
powered |
تنظیم خودکار CPU در یک وضعیت ابتدایی شناخته شده به سرعت پس از اعمال برق . |
powering |
تنظیم خودکار CPU در یک وضعیت ابتدایی شناخته شده به سرعت پس از اعمال برق . |
powers |
تنظیم خودکار CPU در یک وضعیت ابتدایی شناخته شده به سرعت پس از اعمال برق . |
rate |
بیشترین خروجی وسیله که باید با مشخصات ابتدایی تط ابق داشته باشد |
rates |
بیشترین خروجی وسیله که باید با مشخصات ابتدایی تط ابق داشته باشد |
primer |
باستانی ابتدایی |
primers |
باستانی ابتدایی |
bra |
سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند |
bras |
سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند |
self- |
سیستمی که معمولاگ در هنگام شروع بررسیهای ابتدایی را انجام میدهد |
framework |
ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه |
frameworks |
ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه |
execute |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
executed |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
executes |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
executing |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
native |
قالب اولی یا ابتدایی |
natives |
قالب اولی یا ابتدایی |
operate |
نرم افزاری که عملیات ابتدایی و سطح پایین سخت افزار و مدیریت فایل را انجام میدهد بدون نیاز به کاربر |
operated |
نرم افزاری که عملیات ابتدایی و سطح پایین سخت افزار و مدیریت فایل را انجام میدهد بدون نیاز به کاربر |
operates |
نرم افزاری که عملیات ابتدایی و سطح پایین سخت افزار و مدیریت فایل را انجام میدهد بدون نیاز به کاربر |
microprocessor |
طرح قط عات ابتدایی در CPU |
microprocessors |
طرح قط عات ابتدایی در CPU |
kernel |
تعداد دستورات ابتدایی لازم برای روشن کردن پیکسهای صفحه به رنگهای مختلف و با سایه . |
kernel |
توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است |
kernels |
تعداد دستورات ابتدایی لازم برای روشن کردن پیکسهای صفحه به رنگهای مختلف و با سایه . |
kernels |
توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است |
OS |
نرم افزاری که عملیات سخت افزاری ابتدایی و سطح پایین را انجام میدهد و مدیریت فایل بدون نیاز به کاربر |
initial |
ابتدایی |
initialed |
ابتدایی |
initialing |
ابتدایی |
initialled |
ابتدایی |
initialling |
ابتدایی |
initials |
ابتدایی |
primitive |
ابتدایی |
primitive |
تابع ابتدایی که برای تولید تابعهای پیچیده تر به کار می رود. 2- |
assignment |
دستور ابتدایی برنامه نویسی که یک متغیر را معادل با یک مقدار یا رشته یا حرف قرار میدهد |
assignments |
دستور ابتدایی برنامه نویسی که یک متغیر را معادل با یک مقدار یا رشته یا حرف قرار میدهد |
elementary |
ابتدایی |
hand-held |
کامپیوتر بسیار کوچک که در دست جا میشود مناسب برای ورود اطلاعات ابتدایی وقتی که ترمینالی فراهم نیست |
fundamental |
ابتدایی |
interlude |
تابع ابتدایی کوچک در آغاز برنامه که کارهای تصدیق را انجام میدهد |
interludes |
تابع ابتدایی کوچک در آغاز برنامه که کارهای تصدیق را انجام میدهد |
preliminaries |
ابتدایی |
preliminary |
ابتدایی |
infantile |
ابتدایی |
AI |
طراحی و پیشبرد برنامههای کامپیوتری که از هوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید می کنند و شامل دلایل ابتدایی و سایر خصوصیات بشری هستند |
rudimentary |
ابتدایی |
infrastructure |
ساختار یا سرویس ابتدایی |
grade school |
مدرسه ابتدایی |
grammar school |
مدرسه ابتدایی |
grammar schools |
مدرسه ابتدایی |
incipient |
اولیه مرحله ابتدایی |
primary |
ابتدایی |
primary |
ابتدایی مقدماتی |
primary |
اولین یا ابتدایی یا بسیار مهم |
abecedarian |
مبتدی ابتدایی |
actual address |
دستور نهایی که پس از اعمال تغییرات در دستور ابتدایی اجرا میشود |
adjunct register |
ثبات بیت که در آن بیتهای ابتدایی اطلاعات کنترلی و سایر بیتها در اختیار برنامه است |
adlib |
نوعی کارت صدا برای کامپیوترهای شخصی با نوارگردان ابتدایی و توابع MIDI |
analytical engine |
ماشین محاسب مکانیکی که توسط Babbage Charles ایجاد شد که اصول اولیه کامپیوترهای دیجیتالی چند منظوره ابتدایی را پیاده کرد |
assembler |
اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند |
basic requisition number |
درخواست ابتدایی |
basic training |
تعلیمات ابتدایی |
comparative ve |
اشتباه نسبی سرعت ابتدایی |
concentrator |
وسیله ابتدایی شبکه که حاوی توپولوژی منط قی است و گره ها متصل اند ولی هر بازوی ستاره به عنوان حلقه فیریکی به وسیله ستاره وصل است |
cpu |
گروهی از مدارها که توابع ابتدایی کامپیوتر را انجام می دهند |
developed muzzle velocity |
سرعت ابتدایی و حقیقی توپ |
elementarily |
ابتدایی |
elementary diagram |
نمودار ابتدایی |
elementary education |
اموزش ابتدایی |
primary education |
اموزش ابتدایی |
elementary function |
تابع ابتدایی |
elementary gate |
دریچه ابتدایی |
escape character |
کلیدی روی صفحه کلید که به کاربر امکان وارد کردن کد espace را میدهد برای کنترل حالت ابتدایی یا عملیات کامپیوتر |
escapement |
تنظیم ابتدایی حرکات عمودی یک ورق کاغذ در چاپگر |
eyespot |
چشم ابتدایی چشم رشدنکرده و ناقص |
flexowriter |
علامت تجارتی نوعی ماشین ابتدایی که برای تولید نوارکاغذی منگنه شده از داده هایی که از یک صفحه کلیدوارد شده اند استفاده می کرده است |
gastraea |
رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دوقشر سلول تشکیل یافته |
gastrea |
رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دو قشر سلول تشکیل یافته |
germ layer |
یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا |
Other Matches |
|
primo |
ابتدایی |
rudiment |
اولیه ابتدایی |
lower courts |
محاکم ابتدایی |
primary position |
موضع ابتدایی |
prime color |
رنگ ابتدایی |
primitive society |
جامعه ابتدایی |
prime impression |
دعوی ابتدایی |
protopathic sensitivity |
حساسیت ابتدایی |
initial pressure |
فشار ابتدایی |
initial velocity |
سرعت ابتدایی توپ |
initial fire request |
درخواست ابتدایی اتش |
early German history |
تاریخ ابتدایی آلمان |
muzzle velocity |
سرعت ابتدایی توپ |
prep |
مدرسه ابتدایی دبستان |
incipincy |
وضع مقدماتی ابتدایی |
incipience |
وضع مقدماتی ابتدایی |
low-tech |
دارای فنآوری ابتدایی |
prototaxic mode |
شیوه ادراکی ابتدایی |
primitive cell |
سلول واحد ابتدایی |
high velocity |
با سرعت ابتدایی زیاد |
twopenny |
کتاب اول ابتدایی بچه ها |
triploblastic |
دارای سه غشاء سلولی ابتدایی |
initiator |
چاشنی اولیه خرج ابتدایی |
skeletal code |
برنامه ناکامل با کدگذاری در ساختار ابتدایی |
preprocess |
اجرای سازمان ابتدایی و پردازش ساده داده |
supercharge |
خرجی که حداکثر سرعت ابتدایی با ان بدست می اید |
grader |
جاده صاف کن شاگرد مدرسه ابتدایی یامتوسطه |
microprogram |
مجموعه کامل ریز دستورات ابتدایی آماده در CPU |
limit velocity |
حداقل سرعت ابتدایی توپ یاخمپاره که بتوان با ان نفوذلازم را به دست اورد |
NetBIOS |
که به برنامههای کاربردی امکان انجام عملیات ابتدایی روی شبکه میدهد. |
hypervelocity |
سرعت دهانهای و ابتدایی توپی که از 0001 متر درثانیه بیشتر باشد |
MDA |
استاندارد آداپتور ویدیو که در سیستمهای PC ابتدایی به کار می رفت و متن را خط وطی از ستون ها نمایش میدهد |
tweening |
محاسبه تصاویر میانی که از تصویر ابتدایی شروع تا تصویر دیگر برسد |
splash screen |
صفحه نمایش ابتدایی که در زمان شروع برنامه برای مدت کوتاهی نمایش داده میشود |
preprocessor |
کامپیوتر کوچک که برخی پردازشهای ابتدایی روی داده خام انجام میدهد پیش از ارسال آن به کامپیوتر اصلی |
original equipment manufacturer |
شرکتی که قط عاتی ایجاد میکند با استفاده از قط عات ابتدایی سایر تولیدکنندگان و محصول را برای برنامه خاصی طراحی میکند |
V format |
ساختار داده که درآن دکوردهای با طول مختلف ذخیره شده اند با یک مشخصات ابتدایی که طول آنها را نوشته است |
microcomputer |
کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند |
Windows Explorer |
گونهای از ویندوز که حاوی توابع ابتدایی اشتراک فایل peer-to-Peer است و نیز پست الکترونیکی , فکس و امکان زمان بندی |
Sound Recorder |
امکانی در ویندوز ماکروسافت که به کاربر امکان اجرای فایلهای صورت ای دیجیتالی یا ضبط صوت روی دیسک و اجرای ویرایش ابتدایی میدهد |
UA |
نرم افزاری که اطمینان حاصل میکند که پیام پستی اطلاعات ابتدایی صحیح دارد و سپس آنرا به عامل ارسال می فرستدتا پیام را به مقصد بفرستد |
local area network |
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند. تمام ایستگاههای کاری شبکه محلی به سرور شبکه مرکزی وصل هستند و کاربران وارد آن می شوند |
lan |
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند تمام ایستگاههای کار شبکه محلی به سرور شبکه اصلی متصل هستند و کاربران به آن سرور وارد می شوند |