English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
cumulus mammatus ابرهای متراکمی با برامدگی اونگ مانند در سطح زمین
Other Matches
cirro cumulus لایهای از ابرهای کروی یاگوی مانند در ارتفاع تقریبی 0006 متری از سطح زمین
cumuli ابرهای سفید متراکمی که باقائده تقریبا افقی وارتفاع قائم زیاد با راس گنبدی شکل که در مسیر جریانهای بالارونده قوی شکل میگیرند
cumulus ابرهای سفید متراکمی که باقائده تقریبا افقی وارتفاع قائم زیاد با راس گنبدی شکل که در مسیر جریانهای بالارونده قوی شکل میگیرند
cumulous مانند ابرهای متراکم
papillary مانند برامدگی دارای برامدگی
frost heave برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
cirrus لایهای از ابرهای سفیدرنگ منفصل و رشتهای در ارتفاع تقریبی 0057 متری از سطح زمین
cirro status ابرهای لایهای خاکستری رنگ یا سفید شیری در ارتفاع تقریبی 0007 متری از سطح زمین
boll برامدگی مانند
tuber سیبک برامدگی زگیل مانند برجستگی
tubers سیبک برامدگی زگیل مانند برجستگی
hummock برامدگی زمین در مرداب
nook قطعه زمین پیش امده برامدگی
moppy مانند زمین پاک کن
terrestrial planets سیارههای زمین مانند
geomorphic مانند کره زمین
pendulums اونگ
penoulum اونگ
pendulum اونگ
vacillation اونگ نوسان
poise اونگ یا وزنه ساعت
swing اونگ نوعی رقص واهنگ ان
swings اونگ نوعی رقص واهنگ ان
medium cloud ابرهای متوسط
high cloud ابرهای مرتفع
magellanic clouds ابرهای ماژلانی
reflecting nebulas ابرهای بازتابنده
low cloud ابرهای کم ارتفاع
scattered clouds ابرهای پراکنده [هواشناسی]
butt ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
nimbostratus ابرهای گسترده ضخیم و تیرهای با ارتفاع کم
tortoise shell پوست ابرهای لاک پشت دریایی
mammatus ابرهای کومولوس بابرجستگیهای اونگی در سطح تحتانی
loury دارای ابرهای تیره وپر رعد وبرق
lowery دارای ابرهای تیره وپر رعد وبرق
cirrocumulus قطعات ابرهای کوچک وسفیدی که در ارتفاعات زیاد قراردارد
cumulo nimbus ابرهای بسیار بزرگ متراکم که قسمتهای فوقانی انها به استراتوسفر میرسد
fracto cumulus ابرهای ناهموار کومولوس که در انها تکههای مختلف تغییرات پیوستهای را نشان میدهد
bushbabies گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
fossiliferous فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate لایه مانند ورقه مانند
clown دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
ground return انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowned دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
center field قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
pancake در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
geotaxis گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
hercules نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
pancakes در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
inductive earthing زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
regulus نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
off side سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
honest john نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
nap of the earth از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
fracto stratus ابرهای تکه تکه و نامنظم استراتوس
tellurian ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
geognosy زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
to break up از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
perelotok زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
styx نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeant گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeants گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
mound برامدگی
bumpier پر از برامدگی
ganglion برامدگی
bulged برامدگی
bump برامدگی
gibbous برامدگی
granulation برامدگی
turgescence برامدگی
tuberosity برامدگی
nub برامدگی
nibs برامدگی
nib برامدگی
bulging برامدگی
knop برامدگی
knosp برامدگی
nub or nubble برامدگی
nurl برامدگی
knob برامدگی
overhangs برامدگی
overhang برامدگی
mounds برامدگی
whaleback برامدگی
bulge برامدگی
neuroma برامدگی پی
knobs برامدگی
knur برامدگی
knurl برامدگی
knurr برامدگی
bumpiest پر از برامدگی
bumpy پر از برامدگی
ledge برامدگی
ridges برامدگی
ridge برامدگی
ledges برامدگی
bulges برامدگی
dome برامدگی
heaved برامدگی
burr برامدگی
burred برامدگی
burrs برامدگی
burring برامدگی
entasis برامدگی
extuberance برامدگی
domes برامدگی
antinode برامدگی
heave برامدگی
cusp برامدگی
bluging برامدگی
convexity برامدگی
covenant runing with land شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
tumour تومور برامدگی
node دشواری برامدگی
tumours تومور برامدگی
hump برامدگی گرد
protruding برامدگی داشتن
protrudes برامدگی داشتن
protruded برامدگی داشتن
tumors تومور برامدگی
bridged برامدگی بینی
midrib خط یا برامدگی حد فاصل
boss برامدگی تزیینی
bossed برامدگی تزیینی
tubercle برامدگی گرد
bulging test ازمایش برامدگی
bosses برامدگی تزیینی
bossing برامدگی تزیینی
papilla برامدگی کوچک
sill برامدگی دریایی
sills برامدگی دریایی
bulginess برامدگی شکم
mezzo rillievo نیم برامدگی
protrude برامدگی داشتن
bridges برامدگی بینی
tumidity برامدگی [تورم]
knobby دارای برامدگی
bulge برامدگی [تورم]
annular projection برامدگی حلقوی
bumpiness دارای برامدگی
phantom tumour برامدگی موقتی
protuberancy برامدگی قلنبگی
bunchout برامدگی یافتن
phyma برامدگی پوست
protuberance برامدگی [تورم]
eminency برامدگی بزرگی
swelling برامدگی [تورم]
tumescence برامدگی [تورم]
nodes دشواری برامدگی
exostosis برامدگی استخوان
thenar برامدگی کف دست
bowing of bed برامدگی کف نهر
papillose دارای برامدگی
humps برامدگی گرد
humping برامدگی گرد
knar برامدگی درچوب
cuspidal دارای برامدگی
lumped غلنبه برامدگی
jag برامدگی تیز
protuberances برامدگی قلنبگی
verruca گندمه برامدگی
nodules برامدگی عقده
nodule برامدگی کوچک
eminence برامدگی بزرگی
villus برامدگی مویی
nodule برامدگی عقده
promontories پرتگاه برامدگی
promontory پرتگاه برامدگی
lumps غلنبه برامدگی
hyperostosis برامدگی استخوان
lump غلنبه برامدگی
splint برامدگی کوچک
protuberance برامدگی قلنبگی
turgor برامدگی [تورم]
circular projection برامدگی گرد
nodules برامدگی کوچک
bridge برامدگی بینی
verrucas گندمه برامدگی
tumor تومور برامدگی
knuckle bone برامدگی بندانگشت
lump برامدگی [تورم]
caput نوک برامدگی
knarred دارای برامدگی
no man's land زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
lacrosse نوعی موشک زمین به زمین
pershing موشک زمین به زمین پرشینگ
redstone موشک زمین به زمین رداستون
pervious ground زمین تراوا زمین نفوذپذیر
stigma لکه ننگ برامدگی
papula برامدگی خارش دار
tubercular برامدگی دار سلی
stigmas لکه ننگ برامدگی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com