Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (11 milliseconds)
English
Persian
low cloud
ابرهای کم ارتفاع
Search result with all words
cirrus
لایهای از ابرهای سفیدرنگ منفصل و رشتهای در ارتفاع تقریبی 0057 متری از سطح زمین
cirro cumulus
لایهای از ابرهای کروی یاگوی مانند در ارتفاع تقریبی 0006 متری از سطح زمین
cirro status
ابرهای لایهای خاکستری رنگ یا سفید شیری در ارتفاع تقریبی 0007 متری از سطح زمین
nimbostratus
ابرهای گسترده ضخیم و تیرهای با ارتفاع کم
Other Matches
drop height
ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
descentheight
ارتفاع لازم از سطح زمین برای کم کردن از ارتفاع هواپیما
barometric altimeter
ارتفاع سنج بارومتری ارتفاع سنجی که با فشار جو کار میکند
terrain clearance
حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
flare dud
گلوله اتمی که در ارتفاع بیش از ارتفاع پیش بینی شده منفجر میشود
pressure altitude
ارتفاع از روی دستگاه فشارسنج هواپیما ارتفاع فشارسنجی
sextant altitude
ارتفاع اندازه گیری شده ستارگان ارتفاع سکستانتی
pile height
ارتفاع پرز
[این ارتفاع یکی از عوامل تعیین کننده قیمت و کیفیت فرش است.]
altitude separation
اختلاف ارتفاع سطوح مبنای ارتفاع
reflecting nebulas
ابرهای بازتابنده
high cloud
ابرهای مرتفع
magellanic clouds
ابرهای ماژلانی
medium cloud
ابرهای متوسط
absolute altimeter
ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
safe altitude
ارتفاع تامین ارتفاع بی خطر
scattered clouds
ابرهای پراکنده
[هواشناسی]
cumulous
مانند ابرهای متراکم
maximum ordinate
حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
transition altitude
ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
tortoise shell
پوست ابرهای لاک پشت دریایی
mammatus
ابرهای کومولوس بابرجستگیهای اونگی در سطح تحتانی
loury
دارای ابرهای تیره وپر رعد وبرق
lowery
دارای ابرهای تیره وپر رعد وبرق
cumulus mammatus
ابرهای متراکمی با برامدگی اونگ مانند در سطح زمین
cirrocumulus
قطعات ابرهای کوچک وسفیدی که در ارتفاعات زیاد قراردارد
ocant altitude
ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع
command altitude
ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
cumulo nimbus
ابرهای بسیار بزرگ متراکم که قسمتهای فوقانی انها به استراتوسفر میرسد
low altitude
ارتفاع کم ارتفاع پست
fracto cumulus
ابرهای ناهموار کومولوس که در انها تکههای مختلف تغییرات پیوستهای را نشان میدهد
altitude height
سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
low airburst
ترکش هوایی در ارتفاع کم ترکش در ارتفاع پایین
apparent altitude
ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
bombing height
ارتفاع رهایی بمب ارتفاع هواپیماتا هدف در موقع رهایی بمب
exmeridian altitude
ارتفاع فوق نصف النهاری هواپیما ارتفاع نصف النهاری
fracto stratus
ابرهای تکه تکه و نامنظم استراتوس
cumuli
ابرهای سفید متراکمی که باقائده تقریبا افقی وارتفاع قائم زیاد با راس گنبدی شکل که در مسیر جریانهای بالارونده قوی شکل میگیرند
cumulus
ابرهای سفید متراکمی که باقائده تقریبا افقی وارتفاع قائم زیاد با راس گنبدی شکل که در مسیر جریانهای بالارونده قوی شکل میگیرند
altitude azimuth
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
mean sea level
ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
height datum
سطح مبنای سنجش ارتفاع سطح مبنای ارتفاع
the clouds above
ابرهای بالا یا بالا سر
heights
ارتفاع
depths
ارتفاع
height
ارتفاع
line height
ارتفاع خط
low level
در ارتفاع کم
apparent celestiallatitude
ارتفاع
contour lines
خط هم ارتفاع
attack altitude
ارتفاع تک
sawed off
کم ارتفاع
apothem
ارتفاع
x height
ارتفاع x
low-rise
کم ارتفاع
low
کم ارتفاع کم
depth
ارتفاع
elevations
ارتفاع
altitudes
ارتفاع
altitude
ارتفاع
elevation
ارتفاع
hight of burst
ارتفاع ترکش
flyby
پرواز در ارتفاع کم
height of burst
ارتفاع ترکش
height clearance
ارتفاع مجاز
effective depth
ارتفاع مفید
effective length of strut
ارتفاع کمانش
head pressure
ارتفاع فشاری
cruising altitude
ارتفاع پرواز
elevator gear
گردونه در ارتفاع
high jump
پرش ارتفاع
flange depth
ارتفاع لبه
discharge head
ارتفاع تخلیه
cam throw
ارتفاع منحنی
cam throw
ارتفاع بادامک
humblest
بدون ارتفاع
humble
بدون ارتفاع
headroom
ارتفاع ساختمان
computed altitude
ارتفاع محسوب
critical altitude
ارتفاع بحرانی
critical height
ارتفاع بحرانی
flypasts
پرواز در ارتفاع کم
flypast
پرواز در ارتفاع کم
depth of abutting gap faces
ارتفاع شکاف
depth of tooth
ارتفاع دندانه
flybys
پرواز در ارتفاع کم
barometer
ارتفاع سنج
drop altitude
ارتفاع پرش
drop altitude
ارتفاع بارریزی
bombing height
ارتفاع بمباران
height of centers
ارتفاع مرکز
height of eye
ارتفاع راصد
percolation head
ارتفاع نفوذ
superelevation
ارتفاع زیاد
rise
ارتفاع پله
pressure head
ارتفاع فشار
quadrat
ارتفاع سنج
safe altitude
ارتفاع امن
studding
ارتفاع اتاق
suction lift
ارتفاع مکش
barometers
ارتفاع سنج
take a sight
ارتفاع گرفتن
total suction head
ارتفاع کل مکشی
vertical interval
اختلاف ارتفاع
height adjustment
میزان ارتفاع
optimum height
ارتفاع مطلوب
optimum height
حداکثر ارتفاع
height of fill
ارتفاع خاکریز
height of rise
ارتفاع ابگیر
height of rise
ارتفاع برجستگی
height of site
ارتفاع ایستگاه
height of site
ارتفاع پایگاه
height overall
ارتفاع ساختمان
high altitude
از ارتفاع زیاد
high altitude
ارتفاع زیاد
hypsometer
ارتفاع پیما
hypsometer
ارتفاع سنج
jump altitude
ارتفاع پرش
low altitude
ارتفاع پایین
hauteur
ارتفاع غرور
head
ارتفاع فشاری
net head
ارتفاع موثر
observed altitude
ارتفاع حقیقی
rises
ارتفاع پله
levelling
ارتفاع یابی
ceiling
ارتفاع ابر
barometric
ارتفاع سنجی
altimeters
ارتفاع یاب
altimeters
ارتفاع سنج
riser
ارتفاع پله
astro altitude
ارتفاع نجومی
altitudes
ارتفاع هواپیما
altitude
ارتفاع هواپیما
absolute altitude
ارتفاع مطلق
altimeter
ارتفاع سنج
ceilings
ارتفاع ابر
altitude sickness
ناخوشی ارتفاع
leveled
سطح ارتفاع
level
سطح ارتفاع
altimeter
ارتفاع یاب
levels
سطح ارتفاع
levelled
سطح ارتفاع
bankful
ارتفاع لبریزی
form line
خط بین نقاط هم ارتفاع
altimeter setting
تنظیم ارتفاع سنج
flight level
سطح ارتفاع پرواز
zenith distance
ارتفاع راس القدم
position angle
زاویه ارتفاع جسم
altitudes
ارتفاع از سطح دریا
elevating mechanism
دستگاه حرکت در ارتفاع
elevating mechanism
دستگاه حرکت ارتفاع
free board
عمق یا ارتفاع ازاد
free board
ارتفاع سطح اب تا تاج سد
hoverting
حفظ ارتفاع پرواز
high jumper
پرنده پرش ارتفاع
head
ارتفاع ریزش سر رولور سر
mean range of the tide
میانگین ارتفاع کشند
minimum elevation
حداقل ارتفاع لوله
negative altitude
ارتفاع غلط است
mean high water neaps
متوسط ارتفاع اب دریا
alpine
واقع در ارتفاع زیاد
optimum height
ارتفاع حداکثرقابل استفاده
elevating arc
قطاع حرکت ارتفاع
elavation tint
هاشور ارتفاع نقشه
calculated altitude
ارتفاع تنظیم شده
barometric altimeter
ارتفاع سنج فشاری
computed altitude
ارتفاع حساب شده
condenser height adjustment
تنظیم انقباض ارتفاع
altitude
ارتفاع از سطح دریا
zenith distance
فاصله ارتفاع نافر
cap height
ارتفاع حروف بزرگ
angle of elevation
زاویه ارتفاع لوله
very high
ارتفاع خیلی بالا
height adjustment scale
پایه تنظیم ارتفاع
closed height
حداکثر ارتفاع لیفتراک
height adjustment screw
پیچ تنظیم ارتفاع
calculated altitude
ارتفاع محاسبه شده
high water
حداکثر ارتفاع اب مد دریا
ceilometer
ارتفاع سنج ابر
barometric altitude
ارتفاع بارومتری هواپیما
datum plane
سطح مبنای ارتفاع
height adjustment foot
پایه تنظیم ارتفاع
dicing photography
عکاسی در ارتفاع کم باهواپیما
altitude separation
حد سطوح مبنای ارتفاع
altitude intercept
رهگیری در ارتفاع بالا
stato scope
ارتفاع سنج هواپیما
drawdown
ارتفاع افت اب در چاه
superelevation
بلندی بر اضافه ارتفاع
spot elevation
ارتفاع تعیین شده
altitude datum
ارتفاع از سطح دریا
pneumercator
شاغول سنجش ارتفاع مایعات
towered
برج شیرجه به ارتفاع 01متر
suction lift
ارتفاع نظیر مکش در پمپ
towers
برج شیرجه به ارتفاع 01متر
standing high jump
پرش ارتفاع بدون دورخیز
radar altimetry
ارتفاع سنجی به وسیله رادار
elevation
حرکت در ارتفاع زاویه درجه
radio altimeter
ارتفاع سنج راداری یاتشعشعی
bank
صخره زیرابی کم ارتفاع ساحل
mean higher high water
ارتفاع متوسط پیشرفت اب دریا
triathlon
پرش ارتفاع و پرتاب وزنه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com