Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 85 (5 milliseconds)
English
Persian
actate silk
ابریشم استاتی
Other Matches
acetate fibers
الیاف استاتی
acetate film
فیلم استاتی
acetate film
پوسته استاتی
acetate rayon process
فرایند تهیه الیاف استاتی
kakemono
تصویر یا نوشته روی ابریشم نقاشی روی ابریشم
silk tasseled
گل ابریشم
silk
نخ ابریشم
silk
ابریشم
filoselle
ابریشم پست
natural silk
ابریشم طبیعی
floss silk
ابریشم خام
mimosa
درخت گل ابریشم
organzine
ابریشم تابیده
organzine
ابریشم باقی
silky
ابریشم نما
silk cocoon
پیله ابریشم
natural silk
ابریشم طبیعی
coccon
پیله ابریشم
caterpillar
کرم ابریشم
sleave silk
ابریشم نتابیده
sleave silk
ابریشم خام
sleave
ابریشم خامه
sericeous
ابریشم نما
raw silk
ابریشم خام
filature
ابریشم پیچی
silkworms
کرم ابریشم
rayon
ابریشم مصنوعی
silkworm
کرم ابریشم
aigrette
کرک یا ابریشم
artifical silk
ابریشم مصنوعی
silk worm
کرم ابریشم
silken
ابریشم نماکردن
floss
ابریشم خام
artificial silk
ابریشم مصنوعی
floss
نخاله ابریشم
tussah
کرم ابریشم شرقی
slub
ابریشم نیم تاب
silk covered
سیم ابریشم پوش
tussore
کرم ابریشم شرقی
silken
ابریشم پوش حریری
spun rayon
ابریشم مصنوعی تابیده
tusseh
کرم ابریشم شرقی
ser
پرورش کرم ابریشم
silk
نخ ابریشم مخصوص طراحی
caseworm
نوعی کرم ابریشم
flossy
شبیه ابریشم خام
gypsy moth
کرم ابریشم ناجور
marabou
نوعی ابریشم خام
marabout
نوعی ابریشم خام
cocoon
پیله کرم ابریشم
silk accents
فرش های گل ابریشم
cocoons
پیله کرم ابریشم
degumming
صمغ گیری
[از پیله ابریشم]
kakemone
[تصویر و نقاشی روی ابریشم]
sericultural
وابسته به پرورش کرم ابریشم
fuji
پارچه ابریشم طبیعی یا مصنوعی
sericulturist
پرورش دهنده کرم ابریشم
serigraph
استحکام سنج تار ابریشم
serigraphy
ازمایش استحکام تار ابریشم
lansdowne
یکجور پارچه پشم و ابریشم
protein fiber
الیاف پروتئینی
[مانند ابریشم و پشم]
tricolette
پارچه ابریشم مصنوعی لباس زنانه
fibroin
جرم شیمیایی ابریشم وتارعنکبوت ومانندانها
kapok
الیاف ابریشمی درخت پنبه یادرخت ابریشم
natural fiber
الیاف طبیعی
[مثل پشم، پنبه و ابریشم]
surah
نوعی پارچه ابریشمی زنانه ابریشم مصنوعی
raw silk
ابریشم خام
[ابریشمی که صمغ آن گرفته نشده است.]
paramatta
پارچه سبک وزن پشم و ابریشم لباسی زنانه
tusser or sur orsore
یکجور کرم ابریشم که ازدرخت بلوط تغذیه میکند
to reel off silk
ابریشم را ازپیله کشیدن وبه نخ پیچ یا چرخک پیچیدن
parramatta
پارچه سبک وزن پشم و ابریشم لباسی زنانه
You cannot make a silk purse out of a sows ear .
<proverb>
هیچکس نمى تواند از گوش ماده خو,ابریشم خالص بگیرد .
pebrine
یکجور ناخوشی درکرم ابریشم که نشان ان دانههای فلفلی سیاه است
processed silk
ابریشم پخته
[ابریشمی که صمغ آن گرفته شده و آماده ریسندگی و یا رنگرزی است.]
denier
دنیر
[واحد اندازه گیری الیاف فیلامنت مثل ابریشم که هر نهصد متر طول آن معادل یک گرم است.]
filament
الیاف
[بلند و ممتد مثل ابریشم و یا الیاف مصنوعی]
waste silk
ابریشم گجین
[ابریشمی که از تفاله پیله سوراخ شده بدست می آید و دارای طول های متغیر است و کیفیت مطلوبی ندارد.]
ceiba
درخت گل ابریشم گرمسیری درخت پنبه هندی
sericulture
پرورش کرم ابریشم پرورش نوغان
log wood
درخت بقم
[در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
goat hair
موی بز
[الیاف نازک و پشمی بز که بیشتر در قسمت های ظریف و تزئینی بافت بدلیل ظرافت آن بکار می رود. بهترین نوع آن مربوط به بز کشمیری هندوستان است که از لحاظ ظرافت و لطافت سبیه ابریشم است.]
direct dyes
رنگینه های مستقیم
[که بدون نیاز به دندانه بصورت مستقیم با آب و الیاف پنبه، ابریشم و پشم ترکیب داده شده و رنگ های روشن و براقی را بوجود می آورد ولی در عین حال در برابر شستشو، پایداری خوبی ندارد.]
vase structure
بافت سه پوده گلدانی
[در بعضی از فرش های قرن دهم و یازدهم طرح های گلدانی را بصورت سه پوده می بافتند که دو پود آن پشمی و پود سوم پنبه یا ابریشم بوده است.]
monofilament
الیاف تک رشته بلند
[این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com