English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 113 (8 milliseconds)
English Persian
organzine ابریشم تابیده
Search result with all words
spun rayon ابریشم مصنوعی تابیده
Other Matches
kakemono تصویر یا نوشته روی ابریشم نقاشی روی ابریشم
yarn نخ تابیده
twisty تابیده
spun yarn نخ تابیده
whipcord نخ تابیده
yarns نخ تابیده
lisle نخ تابیده
hard laid سفت تابیده
worsted پشم تابیده
twists نخ یا ریسمان تابیده
twisting نخ یا ریسمان تابیده
twist نخ یا ریسمان تابیده
soft laid نرم تابیده
cable suspension bridge پل معلق با سیم تابیده
hand spun نخ تابیده با دست [دستریس]
convoluted بهم تابیده حلقوی
crewel نخ تابیده مخصوص قلابدوزی
torsade یراق یا ریسمان تابیده
red coals زغال سرخ یا تابیده
stranded wire سیم بهم تابیده
reflected light نور باز تابیده
whipcord پارچه محکم ودارای نخ تابیده
pageboy موی بلند و نوک تابیده
whipping نخ تابیده مخصوص تازیانه پیچی
pageboys موی بلند و نوک تابیده
guilloche ارایشی که ماننداست به نوارهایاقیطانهای بهم تابیده
interlacing band [آرایشی با نوارها یا قیطان های به هم تابیده شده]
interlacement band [آرایشی با نوارها یا قیطان های به هم تابیده شده]
guilloche [تزئینات کلاسیک با نوار یا قیان به هم تابیده شده] [معماری]
cable suspension bridge پلی که از رشتههای سیمی بهم تابیده درست شده باشد
silk tasseled گل ابریشم
silk نخ ابریشم
silk ابریشم
sleave ابریشم خامه
raw silk ابریشم خام
caterpillar کرم ابریشم
coccon پیله ابریشم
sericeous ابریشم نما
sleave silk ابریشم نتابیده
silk cocoon پیله ابریشم
natural silk ابریشم طبیعی
sleave silk ابریشم خام
organzine ابریشم باقی
silk worm کرم ابریشم
silkworm کرم ابریشم
silken ابریشم نماکردن
silky ابریشم نما
silkworms کرم ابریشم
floss silk ابریشم خام
filoselle ابریشم پست
filature ابریشم پیچی
floss نخاله ابریشم
floss ابریشم خام
actate silk ابریشم استاتی
rayon ابریشم مصنوعی
natural silk ابریشم طبیعی
mimosa درخت گل ابریشم
artifical silk ابریشم مصنوعی
artificial silk ابریشم مصنوعی
aigrette کرک یا ابریشم
caseworm نوعی کرم ابریشم
tussah کرم ابریشم شرقی
tusseh کرم ابریشم شرقی
silk نخ ابریشم مخصوص طراحی
tussore کرم ابریشم شرقی
silk accents فرش های گل ابریشم
ser پرورش کرم ابریشم
marabou نوعی ابریشم خام
cocoons پیله کرم ابریشم
silken ابریشم پوش حریری
silk covered سیم ابریشم پوش
cocoon پیله کرم ابریشم
gypsy moth کرم ابریشم ناجور
flossy شبیه ابریشم خام
slub ابریشم نیم تاب
marabout نوعی ابریشم خام
degumming صمغ گیری [از پیله ابریشم]
sericultural وابسته به پرورش کرم ابریشم
kakemone [تصویر و نقاشی روی ابریشم]
serigraphy ازمایش استحکام تار ابریشم
fuji پارچه ابریشم طبیعی یا مصنوعی
serigraph استحکام سنج تار ابریشم
sericulturist پرورش دهنده کرم ابریشم
lansdowne یکجور پارچه پشم و ابریشم
single yarn نخ یک لا [این نخ از تابیده شدن الیاف در یک جهت بوجود می آید و قبل از مرحله چندلا تابی است.]
tricolette پارچه ابریشم مصنوعی لباس زنانه
fibroin جرم شیمیایی ابریشم وتارعنکبوت ومانندانها
protein fiber الیاف پروتئینی [مانند ابریشم و پشم]
surah نوعی پارچه ابریشمی زنانه ابریشم مصنوعی
natural fiber الیاف طبیعی [مثل پشم، پنبه و ابریشم]
kapok الیاف ابریشمی درخت پنبه یادرخت ابریشم
to reel off silk ابریشم را ازپیله کشیدن وبه نخ پیچ یا چرخک پیچیدن
parramatta پارچه سبک وزن پشم و ابریشم لباسی زنانه
raw silk ابریشم خام [ابریشمی که صمغ آن گرفته نشده است.]
tusser or sur orsore یکجور کرم ابریشم که ازدرخت بلوط تغذیه میکند
paramatta پارچه سبک وزن پشم و ابریشم لباسی زنانه
You cannot make a silk purse out of a sows ear . <proverb> هیچکس نمى تواند از گوش ماده خو,ابریشم خالص بگیرد .
pebrine یکجور ناخوشی درکرم ابریشم که نشان ان دانههای فلفلی سیاه است
processed silk ابریشم پخته [ابریشمی که صمغ آن گرفته شده و آماده ریسندگی و یا رنگرزی است.]
metallic thread نخ زربفت [اینگونه نخ ها که از تابیده شدن ورقه های نازک طلا، نقره و یا دیگر فلزات بدور نخ تهیه می شوند، جهت تزئین فرش بکار رفته.]
denier دنیر [واحد اندازه گیری الیاف فیلامنت مثل ابریشم که هر نهصد متر طول آن معادل یک گرم است.]
filament الیاف [بلند و ممتد مثل ابریشم و یا الیاف مصنوعی]
waste silk ابریشم گجین [ابریشمی که از تفاله پیله سوراخ شده بدست می آید و دارای طول های متغیر است و کیفیت مطلوبی ندارد.]
ceiba درخت گل ابریشم گرمسیری درخت پنبه هندی
jasey کلاه گیس کلاه گیس تهیه شده از پشم تابیده
sericulture پرورش کرم ابریشم پرورش نوغان
log wood درخت بقم [در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
goat hair موی بز [الیاف نازک و پشمی بز که بیشتر در قسمت های ظریف و تزئینی بافت بدلیل ظرافت آن بکار می رود. بهترین نوع آن مربوط به بز کشمیری هندوستان است که از لحاظ ظرافت و لطافت سبیه ابریشم است.]
direct dyes رنگینه های مستقیم [که بدون نیاز به دندانه بصورت مستقیم با آب و الیاف پنبه، ابریشم و پشم ترکیب داده شده و رنگ های روشن و براقی را بوجود می آورد ولی در عین حال در برابر شستشو، پایداری خوبی ندارد.]
vase structure بافت سه پوده گلدانی [در بعضی از فرش های قرن دهم و یازدهم طرح های گلدانی را بصورت سه پوده می بافتند که دو پود آن پشمی و پود سوم پنبه یا ابریشم بوده است.]
monofilament الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com