Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
helmcloud
ابری که هنگام طوفان یاپیش ازان درسرکوه پدیدمی اید ابرقله
Other Matches
post diluvian
زیست کننده پس از طوفان پس از طوفان رخ داده
antediluvian
وابسته به پیش از طوفان پیش از طوفان نوح
away
پس ازان
thereof=of that
ازان
therefter
ازان پس
therefter
پس ازان
afterwards
پس ازان
thence
پس ازان
piezoelectric
ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
clouded
ابری
heavier
ابری
nebula
ابری
nebulose
ابری
heavies
ابری
nubilous
ابری
nedula
ابری
overcast
ابری
cloudy
ابری
reeky
ابری
flossflower
گل ابری
heaviest
ابری
heavy
ابری
acloud
ابری
this is inferior to that
این ازان
eftsoon
اندکی پس ازان
therein
ازان حیث
it is all greek to me
ازان سودرنمیاورم
long a
مدتهاپس ازان
subsequent to that event
پس ازان رویداد
thereafter
بعد ازان
flooded
طوفان
storms
طوفان
gales
طوفان
hurricanes
طوفان
hurricane
طوفان
the stom raged itself out
طوفان
floods
طوفان
gale
طوفان
toucan
طوفان
flood
طوفان
toucans
طوفان
storm
طوفان
stormed
طوفان
storming
طوفان
sandstorms
طوفان شن
sandstorm
طوفان شن
flooding
طوفان
deluging
طوفان
deluged
طوفان
deluge
طوفان
deluges
طوفان
cataclysms
طوفان
cataclysm
طوفان
orion nebula
ابری جبار
emission nebula
ابری تشعشعی
gloom
ابری بودن
planetary nebula
ابری سیارهای
owl nebula
ابری جعد
veil nebula
ابری پرده
star cloud
ابری ستارهای
sponginess
حالت ابری
tarantula nebula
ابری طلاماهی
horsehead nebula
ابری سراسب
aquarius nebula
ابری دلو
lagoon nebula
ابری مرداب
flecker
ابری کردن
star nebula
ابری ستارهای
obnubilate
ابری کردن
thickest
تیره ابری
ring nebula
ابری حلقوی
dapple
لکه ابری
thick
تیره ابری
nebulosity
حالت ابری
dummbbell nebula
ابری دمبل
crab nebula
ابری خرچنگی
thicker
تیره ابری
this is better than that
این ازان بهتراست
he is not of that stamp
ازان جنس نیست
next
نزدیک ترین پس ازان
it is pervious to light
روشنایی ازان می گذرد
thunderstorms
طوفان تندری
adrift
دستخوش طوفان
stormproof window
پنجره ضد طوفان
cyclones
طوفان موسمی
rainstorm
طوفان باران
hurricanes
طوفان دریایی
weathering
طوفان هوا
hail storm
طوفان تگرگ
hurricane
طوفان دریایی
cyclone
طوفان موسمی
storm smear
پراکندگی طوفان
storm lane
گذرگاه طوفان
tornadoes
طوفان پیچنده
tornados
طوفان پیچنده
petrel
مرغ طوفان
sand storm
طوفان ریگ
mother cary's chicken
مرغ طوفان
magnetic strom
طوفان مغناطیسی
rainstorms
طوفان باران
squalls
طوفان باد
thunderstorm
طوفان تندری
wester
طوفان غربی
tornado
طوفان پیچنده
line storm
طوفان مستقیم
squall
طوفان باد
extragalactic nebula
ابری برون کهکشانی
to cloud over
ابری شدن
[هوشناسی]
marbleize
رنگ ابری کردن
It is cloudy.
هوا ابری است.
overcloud
ابری یا تیره شدن
lyraring nebula
ابری حلقوی شلیاق
heavily overcast
ابری پوشیده
[ هواشناسی]
heavily overcast
ابری متراکم
[هواشناسی]
to overcloud
ابری شدن
[هوشناسی]
horsehead nebula
ابری کله اسبی
to gut a book
مواداصلی کتابیرا ازان دراوردن
he is not of that type
ازان قبیل اشخاص نیست
dye wood
چوبی که ازان رنگ میگیرند
wellŠwhat of it?
چه نتیجهای ازان بدست می اید
i am impatient for it
ازان بابت بیطاقت هستم
dice box
پیالهای که طاس را ازان میریزند
clear one's ears
متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
maelstrom
طوفان یا گرداب شدید
storm card
طوفان نمای دریایی
the storm raved itself out
طوفان غریدوغریدتا فرونشست
northwester
طوفان شمال غربی
hailstorms
طوفان یا رگبار تگرگ
hailstorm
طوفان یا رگبار تگرگ
storm clcud
ابر طوفان دار
postdiluvian
بعد از طوفان نوح
ice storm
طوفان همراه باتگرگ
procellarian
جنس مرغ طوفان
emission nebula
ابری نشری سحابی گسیلشی
marbles
رنگ ابری زدن مرمرنماکردن
marble
رنگ ابری زدن مرمرنماکردن
i gave up the idea
ازان خیال صرف نظر کردم
it came to my knowledge
من ازان اگاهی یافتم مرامعلوم گردید
feed door
دری که ازان سوخت درکوره میریزند
it is not d.
نمیتوان ازان صرف نظر کرد
mofette
دهانهای که ازان دمه بد بو بیرون اید
fitch
موی راسویاقلم مویی که ازان بسازند
secernent
اندامی که چیزی ازان تراوش کند
diluvian
وابسته به طوفان نوح طوفانی
diluvial
وابسته به طوفان نوح طوفانی
ship fever
طوفان سخت در دریای چین
fulmar
مرغی مانند مرغ طوفان
snifter
طوفان شدید وزش سخت
to slit hide into thongs
پوستی را بریده تسمههای باریک ازان دراوردن
castle
میله هایی که توپزن ازان دفاع میکند
one's pet aversion
چیزی که شخص مخصوصا ازان بیزار است
it savours of revenge
بوی انتقام یاکینه جویی ازان می اید
ten yard
خط شکسته در طرفین خط نیمه به فاصله 01 یارد ازان
castles
میله هایی که توپزن ازان دفاع میکند
fustic
یکجورچوب زردکه رنگ پستهای ازان میگیرند
fly bane
یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
fly agaric
یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
fly amanita
یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
mallemuck
مرغ طوفان اقیانوس منجمد شمالی
The massive storm has moved across Iceland.
این طوفان بزرگ از روی ایسلند رد شد.
pete cock
شیر کوچک که ازان هوا یابخار بیرون می اید
chock
قطعه فلزی 2 شاخه که طنای مهار ازان میگذرد
giants stride
تیری که قسمت بالای ان گردنده وطنابهایی ازان اویخته اس
redan
استحکامات دوپهلو که گوشه برجستهای ازان بیرون می ایستد
to say grace
دعای سپاسگزاری کردن پیش ازخوراک یاپس ازان
wind shake
تکان سخت درختان جنگل در اثر طوفان
sferics
دستگاه الکترونی کشف طوفان هوا شناسی
gopher wood
چوبی که کشتی نوح ازان ساخته شدوحدس میزنندسرویاکاج باشد
special vertict
رایی که وقوع قضیهای راثابت میکندولی نتیجهای ازان نمیگیرد
soever
واژهای که انراپس صفتی که what or how پیش ازان امده باشد میاورند
outride
دربرابر طوفان ایستادگی کردن در مسابقه چیره شدن
dead line
خطی که تجاوز ازان زندانیان نظامی رامحکوم به تیرباران فوری میکند
ballast
وزنه یاباری که جهت تعادل کشتی یاهواپیما ازان استفاده میشود
On Thursday it will be variably cloudy
[cloudy with sunny intervals]
.
پنجشنبه هوا بطور متغیر ابری و مدتی صاف خواهد بود.
mulches
که بعنوان پوشش اولیه درمهار کردن شنهای روان ازان استفاده میشود
grey matter
بافته خاکستری رنگ که جرم اصلی مخ ومغزتیره ازان درست شده است
mulch
که بعنوان پوشش اولیه درمهار کردن شنهای روان ازان استفاده میشود
muslin
یکجور پارچه پشت نما که ازان جامههای زنانه و پرده درست میکنند
rain box
صندوق یا اسباب بازی دیگری که درتماشاخانه صدای باران ازان درمی اورند
thunderhead
توده ابری که حاشیه اش سفیداست وقبل از رعد وبرق دراسمان فاهر میشود
pliantly polonica
یکجور ناخوشی که ازان موی سر کرک شده بهم گره میخوردناخوشی لهستانی است
calibrated orifice
سوراخ یا تنگنایی با قطرداخلی مشخص جهت اندازه گیری یا کنترل جریانی که ازان عبور میکند
cycle stealing
ناتوان سازد و پس ازان حافظه داخلی کامپیوتر دراختیار دستگاه قرار گیرد چرخه دزدی
floating fender
زنجیر شناوری که به فاصلههای معینی از یک کانال نصب میشود تا در موقع حوادث ازان استفاده شود
edge detection
اشکارسازی لبه ها الگوریتمی که با استفاده ازان یک کامپیوتر یا ادم مصنوعی میتواند بفهمد که چه اشیایی را می بیند
cloud design
طرح ابری که بیشتر در فرش های چینی دیده می شود و حالتی از ابر را نشان می دهد
logogram
چیستان یامعمایی متشکل ازکلماتی که باید باهم جمع شوند وکلمه دیگری ازان ساخته شود
logograph
چیستان یامعمایی متشکل ازکلماتی که باید باهم جمع شوند وکلمه دیگری ازان ساخته شود
reentrant subroutine
زیرروالی که فقط یک نسخه ازان در حافظه اصلی قرار می گیرد و تگسط چندین برنامه دیگر به طور مشترک استفاده میشود
it is not t.
برای این نیست که من این یکی را ازان بیشتردوست دارم
gemmule
یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
producer's goods
هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
bedim
با ابر پوشاندن ابری یا مانند ابر کردن
procellarian
وابسته به جنس مرغ طوفان یا مرغ باران
groundhog day
روز دوم فوریه که بعقیده عوام اگرافتابی باشدنشانه انستکه اززمستان شش هفته مانده است و اگر ابری باشد نشانه اوایل بهار استwoodchuck
cloud
ابری شدن سایه افکن شدن
clouding
ابری شدن سایه افکن شدن
clouds
ابری شدن سایه افکن شدن
cloud lattice design
طرح ابری شبکه ای که بیشتر بصورت بندی و در فرش چین دیده می شود . زمینه معمولا زرد و شبکه ها آبی رنگ می باشد .
at night
شب هنگام
at dark
هنگام شب
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com