English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
base surge ابر غلطان اتمی در ترکش سطحی
Other Matches
impact burst ترکش سطحی
surface burst ترکش سطحی
exoatmosphere ترکش اتمی بالای جو
weapon debries بقایای ترکش اتمی
atomic underground burst ترکش زیرزمینی اتمی
atomic air burst ترکش هوایی اتمی
kopfring حلقه مخصوص ترکش سطحی بمب
desired ground zone نقطه ترکش اتمی مطلوب
flash burn سوختگی حاصله از برق ترکش اتمی
hard missile base سکوی پرتاب مستحکم ضد ترکش اتمی
hard base سکوی پرتاب موشک ضد ترکش اتمی
flash burns سوختگی حاصله از برق ترکش اتمی
troop safety حفافت عده ها در مقابل اثرات ترکش اتمی
flash blindness کوری حاصله از نگاه کردن به برق ترکش اتمی
triple point نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
pressure front جبهه موج ضربتی ترکش گلوله اتمی میدان موج ضربتی
high airburst ترکش هوایی در ارتفاع زیاد ترکش بالای افسر تیر
surficial swellings بادکردگی سطحی زمین در اثریخ زدن اب زیر سطحی خاک
minometer دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی وسیله اندازه گیری دوز اتمی
rainout ریزش ابر اتمی به علت رطوبت هوا بارش غبار اتمی
implosion weapon جنگ افزار اتمی حساس قابل انفجار با تجزیه اتمی
isotopy دارای تساوی در اعداد اتمی برابری عددی اتمی
proliferation سیستم گسترش اتمی یاگسترش تولید اتمی
low airburst ترکش هوایی در ارتفاع کم ترکش در ارتفاع پایین
searching fire سد غلطان
rolling barrage سد غلطان اتش
roller gate دریچه غلطان
rolling mass توده غلطان
glaciers توده یخ غلطان
glacier توده یخ غلطان
advancing fire آتش غلطان
creeper گوی غلطان و اهسته
rolling barrage سد اتش غلطان توپخانه
creepers گوی غلطان و اهسته
rolling reserve اماد ذخیره غلطان
unbalanced rolling masses بارهای غلطان نامتعادل
atomic weight وزن اتمی یک عنصر که برمبنای 61 وزن اتمی اکسیژن قرار داده شده است
clean weapon جنگ افزار اتمی کم ریزش جنگ اتمی که اثار باقیه کم داشته باشد
fallout contours خطوط میزان منحنی تشعشع اتمی یا نشان دهنده شدت تشعشع اتمی
european atomic energy community جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است
searching fire سداتش غلطان اتش درو در عمق
nucleon اجزای داخل هسته اتمی هستک هسته اتمی
nuclear stalemate گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
fission to yield ratio توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
atomic demolition munition خرج تخریب مهمات اتمی مهمات مخصوص تخریب جنگ افزار اتمی
cloud chamber effect اثرات حاصله از لایه خارجی قارچ اتمی اثرات پوسته قارچ اتمی
topsoil خاک سطحی خاک سطحی را برداشتن
blast ترکش
blasts ترکش
detonations ترکش
splash ترکش
splashes ترکش
splashing ترکش
detonation ترکش
splintering ترکش
splinters ترکش
splinter ترکش
quiver ترکش
splintered ترکش
bursts ترکش
quivered ترکش
burst ترکش
quivering ترکش
quivers ترکش
ricochet burst ترکش کمانهای
aerial burst ترکش هوایی
hight of burst ارتفاع ترکش
sonic booms ترکش اوا
impact action عمل ترکش
height of burst ارتفاع ترکش
sonic boom ترکش اوا
types of burst نوع ترکش
air burst ترکش هوایی
blasting machine دستگاه ترکش
burst range برد ترکش
burst range مسافت ترکش
burst center مرکز ترکش
high burst ترکش بالا
burst wave موج ترکش
graze burst ترکش زمینی
impact burst ترکش ضربتی
survey meter دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
early time زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
air adjustment تنظیم ترکش هوایی
airburst ranging تنظیم ترکش هوایی
graze burst ترکش روی زمین
splinterproof سنگر ضد ترکش گلوله
impact point نقطه ترکش گلوله
impact اثر ترکش انفجار
impacts اثر ترکش انفجار
exoatmosphere ترکش فوق جوی
center of burst مرکز ترکش گلوله
craters چاله ترکش گلوله ها
crater چاله ترکش گلوله ها
explosion ترکش منفجر کردن ترکیدن
explosions ترکش منفجر کردن ترکیدن
center of impact مرکز ترکش گلوله مرکزاصابت
impact action عمل انفجار نیروی ترکش
impact pressure نیروی اصابت فشار ترکش
surface burst ترکش روی سطح زمین
burst interval فاصله ترکش گلوله ها در یک رگبار
doubtful ترکش مشکوک مورد تردید
graze sensitive ماسوره مخصوص ترکش کمانهای
To play ones last card آخرین تیر ترکش رارها کردن
quicksand ماسه ناپای ماسه غلطان
variations اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
variation اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
splash scale طبلهای که انحراف ترکش گلوله را از هدف با ان اندازه گیری می کنند
acrotic سطحی
skin-deep <idiom> سطحی
surface سطحی
surfaces سطحی
sketchy سطحی
shallow کم اب سطحی
shallows کم اب سطحی
sketchily سطحی
shallower کم اب سطحی
surfaced سطحی
shallowest کم اب سطحی
shallow foundation پی سطحی
decahedral ده سطحی
skin deep سطحی
planar سطحی
sketchier سطحی
surface water اب سطحی
sketchiest سطحی
superficiality سطحی
superficial سطحی
low level سطحی
surface leakage نشت سطحی
statical moment لنگر سطحی
surface inflow اب سطحی ورودی
suface wind باد سطحی
surface irrigation ابیاری سطحی
surface contact rectifier یکسوکننده سطحی
surface moisture رطوبت سطحی
surface detection راداراکتشافی سطحی
surface creep خزیدن سطحی
surface dressing پوشش سطحی
surface corrosion خوردگی سطحی
surface erosion فرسایش سطحی
surface drains زهکشهای سطحی
surface evaporation تبخیر سطحی
surface charge بار سطحی
surface detection اکتشاف سطحی
surface burning احتراق سطحی
interfacial tension کشش سطحی
epilimnion اب لایه سطحی
hexahedral مکعب شش سطحی
heptahedral هفت سطحی
extensive agriculture کشاورزی سطحی
extensive cultivation زراعت سطحی
pentahedral پنج سطحی
one level memory حافظه یک سطحی
n level logic منطق N سطحی
floating mine مین سطحی
formal logic قضاوت سطحی
free moisture رطوبت سطحی
multilevel چند سطحی
multi level چند سطحی
polyhedral چند سطحی
hexahedron جسم شش سطحی
sorption جذب سطحی
skin effect اثر سطحی
interfacial force کشش سطحی
blanket grouting تزریق سطحی
bounding mine مین سطحی
sheet washing فرسایش سطحی
surface tensity کشش سطحی
ground swell موج سطحی
flesh wound زخم سطحی
horizontal curve پیچ سطحی
dodecahedron دوازده سطحی
low level winds بادهای سطحی
dodecahedral دوازده سطحی
surface ornament تزیینات سطحی
surfaces سطحی جلادادن
piers پایه و سطحی
two level store انباره دو سطحی
trihedral سه روی سه سطحی
pier پایه و سطحی
adsorption جذب سطحی
adsorption کشش سطحی
smattering دانش سطحی
evaporation تبخیر سطحی
surfaced سطحی جلادادن
surface سطحی جلادادن
singes سوختگی سطحی
singeing سوختگی سطحی
superficially بطور سطحی
singed سوختگی سطحی
singe سوختگی سطحی
adsorbent جاذب سطحی
split-level چند سطحی
adhesion جاذبه سطحی
topdress سطحی ریختن
surface tension کشش سطحی
surface treatment اسفالت سطحی
surface targets هدفهای سطحی
surface treatment عملیات سطحی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com