Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
furniture
ابزار اهنی
Other Matches
tool
دارای ابزار کردن بصورت ابزار دراوردن
control equipment
ابزار وارسی ابزار پایش
ferrugineous
اهنی
ferrous
اهنی
ferruginous
اهنی
gratling
کف اهنی
iron plate
ورق اهنی
helmets
کلاه اهنی
grating
چارچوب اهنی
gavelock
اهرم اهنی
ferreous
اهنی رنگ
hood
کلاه اهنی
hoods
کلاه اهنی
helmet
کلاه اهنی
an iron nail
میخ اهنی
an iron bar
میله اهنی
gratings
چارچوب اهنی
ironstone
کانی اهنی
grater
شبکه اهنی
grater
پنجره اهنی
graters
شبکه اهنی
grates
میلههای اهنی
graters
پنجره اهنی
grated
میلههای اهنی
grated
قفس اهنی
grate
میلههای اهنی
grate
قفس اهنی
girder iron
تیر اهنی
bar
میله اهنی
ironware
فروف اهنی
hoop iron
تسمه اهنی
steel helmet
کلاه اهنی
rand
تسمهء اهنی
iron barrel
بشکه اهنی
martel de fer
چکش اهنی
bars
میله اهنی
grates
قفس اهنی
broach
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaches
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaching
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broached
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
girder armature
ارمیچر تیر اهنی
steel helmet
کلاه خود اهنی
iron core transformer
مبدل با هسته اهنی
iron core coil
پیچک با هسته اهنی
surface plate
تراز فلزی یا اهنی
iron core choke
پیچک با هسته اهنی
nonferrous
بدون مواد اهنی
flitched beam
تیر چوب اهنی
ferriferous
دارای مواد اهنی
plowhead
میله اهنی گاواهن
truss bridge
پل دارای اسکلت اهنی
girth
بست اهنی وچرمی
girths
بست اهنی وچرمی
staple
گیره کاغذ بست اهنی
stapled
گیره کاغذ بست اهنی
stapling
گیره کاغذ بست اهنی
nonferrous
غیراهنی فلزات غیر اهنی
gauntlet
دستکش اهنی دعوت بمبارزه
to lay down a railway
ساختمان راه اهنی را اغازکردن
gauntlets
دستکش اهنی دعوت بمبارزه
graniteware
فروف اهنی لعاب داراشپزخانه
caliper
پرگار اهنی اندازه گیر
helmet liner
استرکلاه اهنی یا کلاه خود
skewering
سیخ اهنی یا چوب مخصوص کباب
wedging
چوب اهنی ویژه ضربه برشی
skewers
سیخ اهنی یا چوب مخصوص کباب
goffer
اهنی که باان توری راچین میدهند
skewered
سیخ اهنی یا چوب مخصوص کباب
centerboard
تیر یا صفحه اهنی میان قایق
wedged
چوب اهنی ویژه ضربه برشی
skewer
سیخ اهنی یا چوب مخصوص کباب
dumb bell
میله اهنی دوسرگلوله داربرای ورزش
wedges
چوب اهنی ویژه ضربه برشی
wedge
چوب اهنی ویژه ضربه برشی
iron boot
کفش اهنی تمرینی برای تقویت عضله پا
gangplow
گاو اهنی که شیارهای موازی ایجاد کند
club car
واگن راه اهنی که دارای میزناهارخوری باشد
jacob's staff
چوبی که نوک اهنی داردودرزمین پیمایی بکارمیرود
granger road
راه اهنی که ازایالات غربی غله بارکرده میاورد
waffle
کلوچه یا نان پخته شده درقالبهای دو پارچه اهنی
waffled
کلوچه یا نان پخته شده درقالبهای دو پارچه اهنی
waffles
کلوچه یا نان پخته شده درقالبهای دو پارچه اهنی
parliamentary train
قطار راه اهنی که میلی یک PENNY بیشتر از مسافرنمیگیرد
waffling
کلوچه یا نان پخته شده درقالبهای دو پارچه اهنی
quoit
نعل یا حلقه اهنی که در بازی پرت مینمایندتاروی میخی بیفتد
mashy
نام یکی از چوگانهای اهنی که در بازی گلف بکار میرود
quiot
حلقه یاصفحه اهنی که دربازی پرت میکنند تاروی میخی بیفتد
elevate railway
راه اهنی که روی پایه کارگذاشته اندواز تراز جاده بلندتراست
wrought
اهنی که کمتر از سه درصد ذغال دارد و خیلی سخت و چکش خور است
electro magnet
اهنی که در تحت تاثیر قوه برق خاصیت مغناطیسی پیداکند اهنربای الکتریکی
electromagnet
اهنی که بوسیله جریان برق خاصیت مغناطیسی پیدا میکند اهن ربای الکتریکی مغناطیس برقی
grate
باشبکه مجهز کردن شبکه دارکردن دارای نرده وپنجره اهنی کردن
grates
باشبکه مجهز کردن شبکه دارکردن دارای نرده وپنجره اهنی کردن
grated
باشبکه مجهز کردن شبکه دارکردن دارای نرده وپنجره اهنی کردن
iron
چوب سرباریک اهنی مثل چوب شماره 21 گلف
ironed
چوب سرباریک اهنی مثل چوب شماره 21 گلف
irons
چوب سرباریک اهنی مثل چوب شماره 21 گلف
instrumentation
ابزار
carpenter's rule
خط کش
[ابزار]
instrument
ابزار
folding ruler
خط کش
[ابزار]
double meter stick
[American]
خط کش
[ابزار]
folding meter stick
خط کش
[ابزار]
folding rule
خط کش
[ابزار]
doodad
ابزار
yardstick
خط کش
[ابزار]
yard stick
خط کش
[ابزار]
doodads
ابزار
implementing
ابزار
implements
ابزار
gadget
ابزار
tools
ابزار
tool
ابزار
implemented
ابزار
hardware
ابزار
locking device
ابزار
devices
ابزار
gadgets
ابزار
implement
ابزار
device
ابزار
turning tool
ابزار تراشکاری
carpenter's rule
خط کش تاشو
[ابزار]
toolroom
اتاق ابزار
instrument panels
پیشخوان ابزار
workbox
جعبه ابزار
fishing tackle
ابزار ماهیگیری
instrument panels
پهنهی ابزار
toolhouse
انبار ابزار
toll steel
فولاد ابزار
bag
کیف ابزار
tax instrument
ابزار مالیاتی
small tool
ابزار کوچک
skiving tool
ابزار تراش
plier
انبردست
[ابزار]
precision tool
ابزار دقیق
planishing tool
ابزار پرداخت
tool holder
ابزار گیر
tool maker
ابزار ساز
tool maker
ابزار مند
double meter stick
[American]
خط کش تاشو
[ابزار]
folding meter stick
خط کش تاشو
[ابزار]
folding rule
خط کش تاشو
[ابزار]
yardstick
خط کش تاشو
[ابزار]
yard stick
خط کش تاشو
[ابزار]
boring machines
دریل ها
[ابزار]
toolbox
جعبه ابزار
tool sharpener
ابزار چاق کن
tool set
دست ابزار
steelwork
ابزار پولادین
physical device
ابزار مادی
folding yardstick
[metric]
خط کش جیبی
[ابزار]
boring machine
دریل
[ابزار]
helve
دسته ابزار
knurled tool
ابزار آج دار
hawksbill
ابزار رخ منقاری
hawksbeak
ابزار رخ منقاری
folding metre stick
[British]
خط کش تاشو
[ابزار]
lifting device
ابزار بالا بر
spatula
[American]
]
کارتک
[ابزار]
scraper
[British
کارتک
[ابزار]
spackle knife
کارتک
[ابزار]
putty knife
کارتک
[ابزار]
folding meter stick
[American]
خط کش تاشو
[ابزار]
drilling machine
دریل
[ابزار]
folding ruler
خط کش جیبی
[ابزار]
pocket rule
خط کش جیبی
[ابزار]
folding metre stick
[British]
خط کش جیبی
[ابزار]
folding meter stick
[American]
خط کش جیبی
[ابزار]
electric drills
دریل ها
[ابزار]
drills
دریل ها
[ابزار]
drilling machines
دریل ها
[ابزار]
electric drill
دریل
[ابزار]
drill
دریل
[ابزار]
diamond-fret
ابزار لوزی
vernier caliper
قطرسنج
[ابزار]
calliper
[British]
قطرسنج
[ابزار]
calipers
قطرسنج
[ابزار]
vernier calliper
[British]
کولیس
[ابزار]
sliding caliper
کولیس
[ابزار]
vernier caliper
کولیس
[ابزار]
calliper
[British]
کولیس
[ابزار]
calipers
کولیس
[ابزار]
pocket rule
خط کش تاشو
[ابزار]
folding ruler
خط کش تاشو
[ابزار]
sliding caliper
قطرسنج
[ابزار]
vernier calliper
[British]
قطرسنج
[ابزار]
common round
ابزار فیتیله
bird's-break
ابزار رخ منقاری
bench
میز ابزار
astragulus
ابزار فیتیله ای
astragal
ابزار فیتیله ای
angle-roll
ابزار گرد
folding yardstick
[metric]
خط کش تاشو
[ابزار]
cold heading tool
ابزار سردکار
tool kit
جعبه ابزار
tool boxes
جعبه ابزار
groupware
گروه ابزار
hand tool
ابزار دستی
tool box
جعبه ابزار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com