English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
cable ابزار بررسی قط عی یا خرابی در سیم کشی
cabled ابزار بررسی قط عی یا خرابی در سیم کشی
Other Matches
posted بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post- بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
posts بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
odder روش بررسی صحت و عدم خرابی داده دودویی ارسالی
odd روش بررسی صحت و عدم خرابی داده دودویی ارسالی
oddest روش بررسی صحت و عدم خرابی داده دودویی ارسالی
calendar program ابزار نرم افزاری که به کاربر اجازه ورود و بررسی به قرار ملاقات ها میدهد
calendar program ابزار نرم افزاری که به چندین کاربر اجازه بررسی قرار ملاقات ها وزمان بندیهای سایرین را میدهد
cats استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
cat استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
tool دارای ابزار کردن بصورت ابزار دراوردن
control equipment ابزار وارسی ابزار پایش
analogues یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر یا ترمینال
analogue یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر یا ترمینال
feasibility بررسی هزینه ها و مزیت برای بررسی شروع مجدد پروژه
inference بررسی اطلاع بدست آمده بدون بررسی اطلاعات شخصی درباره کسی
analog یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر محلی یا ترمینال
inferences بررسی اطلاع بدست آمده بدون بررسی اطلاعات شخصی درباره کسی
link برنامههای بررسی کامپیوتری برای بررسی اینکه هر قطعه در ارتباط با دیگران خوب کار میکند یا نه
leap frog test و داده می نویسد و می خواندن و برای بررسی اختلاف مقایسه میکند تا تمام محل ها بررسی شوند
automatic کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
automatics کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
systems analysis 1-بررسی فرایند یا سیسیتم برای مشاهده اینکه آیا میتواند در حین اجرا کاراتر باشد. 2-بررسی سیستم موجود با هدف بهبود یا جایگزینی آن
edited فرآیندی که بررسی میکند آیا داده جدید نیازهای لازم را دارد پیش از اینکه کل داده و محتوای اطلاعی آن بررسی شود
edit فرآیندی که بررسی میکند آیا داده جدید نیازهای لازم را دارد پیش از اینکه کل داده و محتوای اطلاعی آن بررسی شود
analog یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم
analogue یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم
analogues یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم
monitor 1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitored 1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitors 1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
broach ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broached ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaches ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaching ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
residue check بررسی تشخیص خطا که در آن داده دریافتی با یک مجموعه اعداد تقسیم میشود و باقی مانده بررسی میشود با باقی مانده مورد نظر
vertical redundancy check بررسی عمودی اشتباهات بررسی افزونگی عمودی
malfunctions خرابی
wreckage خرابی
devastation خرابی
desolation خرابی
eversion خرابی
havoc خرابی
dilapidation خرابی
ruins خرابی
ruining خرابی
failures خرابی
ruin خرابی
failure خرابی
malfunctioned خرابی
rottenness خرابی
malfunction خرابی
smash خرابی
breakdowns خرابی
faulted خرابی
demolitions خرابی
destruction خرابی
faults خرابی
smashes خرابی
breakdown خرابی
godsend خرابی
demolition خرابی
wrecking خرابی
fault خرابی
disrepair خرابی
ruination خرابی
wreck خرابی
wrecks خرابی
echo check بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
insulation fault خرابی نارسانا
error description توضیح خرابی
description of error توضیح خرابی
fail softly با خرابی تدریجی
fail safe با خرابی امن
power failures خرابی برق
defect description توضیح خرابی
fault description توضیح خرابی
wrack خرابی بدبختی
disk crash خرابی دیسک
equipment failure خرابی تجهیزاتی
fail-safe با خرابی امن
fail soft با خرابی ملایم
fail soft با خرابی تدریجی
fail softly با خرابی ملایم
failure free بدون خرابی
car breakdown خرابی اتومبیل
failure rate نرخ خرابی
power failure خرابی برق
crashingly شکستگی خرابی
to do execution خرابی وارداوردن
crash شکستگی خرابی
transient failure خرابی گذرا
decaying خرابی تنزل
decays خرابی تنزل
catastrophic failure خرابی فجیع
crashed شکستگی خرابی
page fault خرابی صفحه
the mischief of it is that' خرابی ان اینست که
decay خرابی تنزل
decayed خرابی تنزل
crashing شکستگی خرابی
crashes شکستگی خرابی
collapse mechanism مکانیزم خرابی
failure rate میزان خرابی
reliability ایمنی در برابر خرابی
failure prediction پیش بینی خرابی
drinking was his ruin باعث خرابی اوشد
failure logcing ثبت وقوع خرابی
failure safety ایمنی در برابر خرابی
ravaged خرابی وارد اوردن
ravages خرابی وارد اوردن
ravaging خرابی وارد اوردن
non destructive test ازمایش بدون خرابی
ravage خرابی وارد اوردن
cyclic redundancy check بررسی افزونگی چرخهای کاراکتر بررسی و کنترل افزونگی چرخهای
machined خطای ناشی از خرابی قطعه
machines خطای ناشی از خرابی قطعه
machine خطای ناشی از خرابی قطعه
terminals خرابی که قابل تعمیر نیست
terminal خرابی که قابل تعمیر نیست
cleanest بدون کثیفی یا خرابی یا برنامه
wrackful خراب کننده مسبب خرابی
mean time between failures زمان میانگین بین دو خرابی
cleaned بدون کثیفی یا خرابی یا برنامه
clean بدون کثیفی یا خرابی یا برنامه
cleans بدون کثیفی یا خرابی یا برنامه
failure خرابی وسیله ناشی از اثرات جانبی
autos تا از خرابی در صورت قط ع برق جلوگیری شود
bombed out خرابی غیر عادی کامپیوتر crash
it spells ruin to the workmen متضمن خانه خرابی کارگران است
bent اسم رمز برای خرابی وسایل
bombed خرابی غیر عادی کامپیوتر crash
bomb خرابی غیر عادی کامپیوتر crash
auto تا از خرابی در صورت قط ع برق جلوگیری شود
failures خرابی وسیله ناشی از اثرات جانبی
bombs خرابی غیر عادی کامپیوتر crash
maintainability ویژگی مربوط به جداسازی وتعمیر یک خرابی
degradation کمبود توانایی پردازش به علت خرابی
on line fault tolerant system سیستم تحمل خرابی درون خطی
corrective maintenance جداسازی وتصحیح خرابی ها پس ازوقوع انها
destruct خرابی عمدی موشک قبل ازپرتاب ان
machine خطای ناشی خرابی سخت افزار
standby که در صورت خرابی آماده استفاده است
standbys که در صورت خرابی آماده استفاده است
machines خطای ناشی خرابی سخت افزار
detritus چیزی که در نتیجه خرابی بدست اید
machined خطای ناشی خرابی سخت افزار
fails سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
structural damage خسارت ناشی از خرابی یاترک خوردگی ساختمان
cacogenics رشتهای از علم درباره فسادو خرابی نژاد
fail سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
failed سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
mtbf زمان میانگین بین دو خرابی Failures Between eanTime
MTF متوسط زمانی که یک وسیله تا پیش از خرابی کار میکند
standbys قطعه پشتبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
redundancy تامین قط عات اضافی در سیستم در صورت بروز خرابی
maintenance مراقب مرتب از سیستم برای جلوگیری از رویداد خرابی
standby قطعه پشتبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
shut off mechanism وسیلهای که در صورت بروز خرابی فرایند را متوقف میکند
contingency plan برنامه دوم که در صورت خرابی اولی انجام خواهد شد
glitches خرابی تصادفی یا موقتی در سخت افزار گیر در برنامه
glitch خرابی تصادفی یا موقتی در سخت افزار گیر در برنامه
maintainability توانایی ترمیم سریع و کارا در صورت بروز خرابی
redundancies تامین قط عات اضافی در سیستم در صورت بروز خرابی
it tends to ruin him وسائل خانه خرابی یاهلاکت اورافراهم میکند منجرمیشودبهلاکت او
mean مدت زمان متوسط ی که یک قطعه بین دو خرابی کار میکند
hit دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
rerun محلی دربرنامه که اجرا ازآنجا شروع میشود پس از توقف یا خرابی
service توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
meaner مدت زمان متوسط ی که یک قطعه بین دو خرابی کار میکند
meanest مدت زمان متوسط ی که یک قطعه بین دو خرابی کار میکند
hitting دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
hits دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
serviced توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
carpenter's rule خط کش [ابزار]
tool ابزار
double meter stick [American] خط کش [ابزار]
folding rule خط کش [ابزار]
doodad ابزار
doodads ابزار
tools ابزار
devices ابزار
folding ruler خط کش [ابزار]
yard stick خط کش [ابزار]
yardstick خط کش [ابزار]
folding meter stick خط کش [ابزار]
instrument ابزار
implemented ابزار
implement ابزار
gadget ابزار
locking device ابزار
implements ابزار
instrumentation ابزار
implementing ابزار
device ابزار
gadgets ابزار
hardware ابزار
power منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
powered منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com