Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
control panel device
ابزار تابلوی کنترل
Other Matches
control pannel
تابلوی کنترل
control panel
تابلوی کنترل
central control panel
تابلوی مرکزی کنترل
cdev
دستگاه تابلوی کنترل
simulators
برنامه کامپیوتری که کاربر امکان هدایت هواپیما را میدهد. با نشان داده یک تابلوی کنترل واقعی و صحنههای متحرک .
simulator
برنامه کامپیوتری که کاربر امکان هدایت هواپیما را میدهد. با نشان داده یک تابلوی کنترل واقعی و صحنههای متحرک .
casualty board
تابلوی نمودار ضایعات یکان تابلوی تلفات
interactive
ابزار توسعه یافته نرم افزاری که به کاربر امکان میدهد برنامه را تحت کنترل اجرا کند
communism
کمونیسم نظام اقتصادی مبتنی براندیشههای مارکسیستی که مالکیت و ابزار تولید عمومی و در کنترل دولت قرار دارد
LCD
چاپگر کاغذ که از تابلوی CCD در مقابل نور روشن استفاده میکند تا تصاویری را روی رسانه حساس به عکس نشان دهد. تابلوی CCD عبور نور را متوقف میکند بجز در پیکس هایی که تصور را شرح می دهند
tool
دارای ابزار کردن بصورت ابزار دراوردن
cascade control
چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
control equipment
ابزار وارسی ابزار پایش
control point
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
notice board
تابلوی خبری
built in panel
تابلوی نصب
demonstration chessboard
تابلوی نمایش
status board
تابلوی وضعیت
board
تابلوی امتیازات
maintenance panel
تابلوی نگهداشت
boarded
تابلوی امتیازات
scoreboards
تابلوی امتیازات
scoreboard
تابلوی امتیازات
fuse panel
تابلوی فیوز
switch board
تابلوی برق
control panel
تابلوی فرمان
panel board
تابلوی برق
operating panel
تابلوی عملکرد
feeder panel
تابلوی تغذیه
switchboards
تابلوی برق
distribution pannel
تابلوی تقسیم
control pannel
تابلوی دستگاهها
control pannel
تابلوی فرمان
distribution panel
تابلوی توزیع
distribution board
تابلوی اتصالات
bulletin board
تابلوی اعلانات
panel
تابلوی برق
bulletin boards
تابلوی اعلانات
switchboard
تابلوی برق
panels
تابلوی برق
front panel
تابلوی جلو دار
maneuvering board
تابلوی حرکات ناوها
accumulator switchboard
تابلوی اتصالات اکومولاتور
switchboards
تابلوی کلید برق
patch panel
تابلوی سرهم بندی
switchboard
تابلوی کلید برق
fascia plate
تابلوی مقابل دریک وسیله
instrument board
تابلوی وسائل اندازه گیری
status board
تابلوی نشان دهنده وضعیت
maneuvering board
تابلوی نمایش مانور ناوها
To fake an oil – painting .
یک تابلوی نقاشی قلابی درست کردن
task
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
tasks
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
tokens
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
electronic
مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
token
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
apt
زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
processor
پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
control panel
صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
executives
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
loop
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
control and reporting center
تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
looped
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loops
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
real time
سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
executive
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
circulation control
کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
radio control
کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
rolleron
کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
broached
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaches
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaching
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broach
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
flexible
کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
sense
روشن کردن تابلوی مقابل کامپیوتر قابل بررسی است
senses
روشن کردن تابلوی مقابل کامپیوتر قابل بررسی است
sensed
روشن کردن تابلوی مقابل کامپیوتر قابل بررسی است
sysop
فردی که تابلوی اعلانات الکترونیکی را راه اندازی میکند سیساپ
IRQ
سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
alerts
تابلوی اخطار روی صفحه نمایش برای آگاهی دادن به کاربر
alerted
تابلوی اخطار روی صفحه نمایش برای آگاهی دادن به کاربر
alert
تابلوی اخطار روی صفحه نمایش برای آگاهی دادن به کاربر
acoustic
تابلوی صوتی که پشت رسانه برای کاهش صدا قرار دارد
panel
تابلوی عقب کامپیوتر که اتصالات به رسانههای جانبی مثل صفحه کلید
panels
تابلوی عقب کامپیوتر که اتصالات به رسانههای جانبی مثل صفحه کلید
controls
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controlling
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control
کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
ctrl
کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt
یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control statement
حکم کنترل دستور کنترل
control sheet
صفحه کنترل چارت کنترل
block plot
صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
control stick
سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
controlled fragmentation
مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
tactical air controler
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
subroutine
تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
control officer
افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
climb mode
روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
remote control
کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
simple network management protocol
سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
anti-
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
basics
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
go around mode
روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
quality control tests
ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
flight control
دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
implements
ابزار
devices
ابزار
tool
ابزار
tools
ابزار
gadget
ابزار
doodads
ابزار
gadgets
ابزار
locking device
ابزار
implementing
ابزار
doodad
ابزار
instrument
ابزار
implement
ابزار
double meter stick
[American]
خط کش
[ابزار]
folding ruler
خط کش
[ابزار]
yard stick
خط کش
[ابزار]
folding rule
خط کش
[ابزار]
folding meter stick
خط کش
[ابزار]
implemented
ابزار
carpenter's rule
خط کش
[ابزار]
device
ابزار
hardware
ابزار
yardstick
خط کش
[ابزار]
instrumentation
ابزار
airlift control element
عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
machine shop tool
ابزار ماشینی
head
دهنه ابزار
astragulus
ابزار فیتیله ای
gosseneck tool
ابزار دوخمی
tool kits
جعبه ابزار
groupware
گروه ابزار
groupware
ابزار گروهی
calipers
کولیس
[ابزار]
firmware
استوار- ابزار
diamond-fret
ابزار لوزی
vernier calliper
[British]
کولیس
[ابزار]
lathe tool
ابزار تراش
common round
ابزار فیتیله
metal cutting
فلزبری
[ابزار]
hand tool
ابزار دستی
calliper
[British]
کولیس
[ابزار]
furniture
ابزار اهنی
operandum
ابزار پاسخ
bird's-break
ابزار رخ منقاری
sliding caliper
کولیس
[ابزار]
bench
میز ابزار
manipulandum
ابزار پاسخ
machine tool
ابزار ماشینی
generating tool
ابزار تولید
tool kit
جعبه ابزار
joiner's hardware
ابزار نجاری
angle-roll
ابزار گرد
machine tools
ابزار ماشینی
vernier calliper
[British]
قطرسنج
[ابزار]
clone
ابزار همگن
cloned
ابزار همگن
cloned
ابزار همزاد
clones
ابزار همگن
clones
ابزار همزاد
cloning
ابزار همگن
brick workers tool
ابزار بنایی
knurled tool
ابزار اج کاری
calipers
قطرسنج
[ابزار]
calliper
[British]
قطرسنج
[ابزار]
vernier caliper
قطرسنج
[ابزار]
physical device
ابزار مادی
sliding caliper
قطرسنج
[ابزار]
floating tool
ابزار متحرک
astragal
ابزار فیتیله ای
flexible drive tool
ابزار گردان
assembly tools
ابزار مونتاژ
tool boxes
جعبه ابزار
tool box
جعبه ابزار
clone
ابزار همزاد
bumping tool
ابزار خم کاری
cloning
ابزار همزاد
metal cutting tool
ماشین ابزار
tax instrument
ابزار مالیاتی
drills
دریل ها
[ابزار]
electric drills
دریل ها
[ابزار]
folding metre stick
[British]
خط کش جیبی
[ابزار]
pocket rule
خط کش جیبی
[ابزار]
folding ruler
خط کش جیبی
[ابزار]
folding yardstick
[metric]
خط کش جیبی
[ابزار]
folding meter stick
[American]
خط کش تاشو
[ابزار]
drilling machines
دریل ها
[ابزار]
boring machines
دریل ها
[ابزار]
planishing tool
ابزار پرداخت
boring machine
دریل
[ابزار]
drilling machine
دریل
[ابزار]
drill
دریل
[ابزار]
electric drill
دریل
[ابزار]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com