Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
hand tool
ابزار دستی
Search result with all words
portable electric tool
ابزار الکتریکی دستی
Other Matches
manual
دستور رزمی دستی سیستم دستی
tool
دارای ابزار کردن بصورت ابزار دراوردن
craft revolving fund
حساب اعتبار مربوط به امادهنرهای دستی اعتبار خریدوسایل صنایع دستی
control equipment
ابزار وارسی ابزار پایش
craft reimbursable supply
اماد قابل جایگزین مربوط به هنرهای دستی اماد مصرف شدنی هنرهای دستی
broached
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaching
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaches
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broach
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
three handed
سه دستی
single-handed
یک دستی
hand made
دستی
palmar
کف دستی
handy
دستی
bellows
دم دستی
handmade
دستی
handiest
دستی
levorotation
چپ دستی
handier
دستی
hand held
دستی
left handedness
چپ دستی
ready use
دم دستی
manual
دستی
portable
دستی
hand reamer
کوبه دستی
hand operated chuck
سه نظام دستی
hand molding shop
قالبریزی دستی
gimlets
مته دستی
hand organ
ارگ دستی
concertinaing
ارغنون دستی
handicraft
صنعت دستی
concertinaed
ارغنون دستی
concertina
ارغنون دستی
hand lade
پاتیل دستی
guns
تلمبه دستی
gun
تلمبه دستی
hand mill
اسیاب دستی
hand molding
قالبریزی دستی
handicraft
کار دستی
gimlet
مته دستی
hand receipt
رسید دستی
handbag
کیف دستی
clumsiness
خام دستی
bungling
خام دستی
handcart
ارابه دستی
handcart
چرخ دستی
bungles
خام دستی
bungled
خام دستی
bungle
خام دستی
handcarts
ارابه دستی
handbags
کیف دستی
inexperience
خام دستی
hand roller
غلطک دستی
hand saw
اره دستی
pushcarts
ارابه دستی
pushcart
ارابه دستی
handicraft
هنر دستی
Jim Crow
ریل خم کن دستی
handicrafts
صنایع دستی
handcarts
چرخ دستی
concertinas
ارغنون دستی
dump barrow
حرخ دستی
sub-machine gun
تیربار دستی
sub-machine guns
مسلسل دستی
sub-machine guns
تیربار دستی
egg beater
همزن دستی
crank handle
اهرم دستی
fly sheet
اعلانات دستی
manual focusing knob
دکمهزوم دستی
foozle
خام دستی
trial balloon
<idiom>
یک دستی زدن
sub-machine gun
مسلسل دستی
stick shifts
دندهی دستی
dug well
چاه دستی
hang-gliding
گلایدر دستی
eye glass
عینک دستی
string hand
دستی که زه را می کشد
drawing hand
دستی که زه را می کشد
fly bill
اعلان دستی
end table
میزکوچک دم دستی
door bundle
بارهای دستی
fly bill
اگهی دستی
stick shift
دندهی دستی
desk checking
بررسی دستی
gaucherie
خام دستی
cold link
پیوند دستی
hand compaction
تراکم دستی
hand knot
گره دستی
hand crane
جرثقیل دستی
alggardness
کند دستی
adeptness
زبر دستی
adeptly
زبر دستی
hand crane
بارانگیز دستی
hand drill
مته دستی
hand lever
اهرم دستی
portable drill
مته دستی
hand grenade
نارنجک دستی
attache case
کیف دستی
hand compaction
توپرسازی دستی
close fistedness
خشک دستی
go devil
ارابه دستی
carpenter's clamp
پیچ دستی
hand augger
مته دستی
bull horn
بلندگوی دستی
hand brake
ترمز دستی
hand cable winch
جراثقال دستی
hand power winch
جراثقال دستی
bitstock
مته دستی
hand cart
ارابه دستی
hand cart
چرخ دستی
hand held computer
کامپیوتر دستی
manually
بصورت دستی
cane
چوب دستی
caned
چوب دستی
canes
چوب دستی
caning
چوب دستی
nattiness
زبر دستی
nimble fingers
چابک دستی
handbills
اگهی دستی
handbill
اگهی دستی
manual operation
عملیات دستی
manual cutout
افتامات دستی
manual pinion shift
استارت دستی
manual controller
نافم دستی
manual control
کنترل دستی
paving beetle
تخماق دستی
manual exchange
مرکز دستی
manual input
ورودی دستی
side board
میز دم دستی
smacks
کف دستی زدن
mill file
سوهان دستی
manual adjustment
تنطیم دستی
smacked
کف دستی زدن
staff gauge
اشل دستی
submachinegun
مسلسل دستی
smack
کف دستی زدن
manula shifting
اتصال دستی
manual skills
مهارتهای دستی
manual skill
مهارت دستی
manual ringing
زنگ دستی
manual override
القای دستی
manual operation
عمل دستی
manual labour
امضای دستی
right handedness
راست دستی
hand torch
مشعل دستی
handwheel
چرخ دستی
push cart
چرخ دستی
sideboards
میز دم دستی
handwork
دستی دستکاری
portable weir
سرریز دستی
portable receiver
رادیوی دستی
portable instrument
سنجه دستی
handsaw
اره دستی
handlist
فهرست دستی
hand vise
گیره دستی
handbell
زنگ دستی
handbooks
کتاب دستی
handbook
کتاب دستی
handicraft
پیشه دستی
handhold
گیره دستی
sideboard
میز دم دستی
tommy gun
مسلسل دستی
light fingers
چابک دستی
hand wheel
چرخ دستی
post hole auger
مته دستی
tin snips
قیچی دستی
quern
اسیاب دستی
long bow
کمان دستی
skill
چیره دستی
made ground
خاک دستی
line hand
دستی که نخ را می کشد
wood auger
مته دستی چوب
hand advance
میزان کردن دستی
free head grinding
سنگ زنی دستی
paracaisson
گاری مهمات کش دستی
javelin
نیزه دستی سبک
pilot's trace
کالک دستی خلبان
go devil
ماشین بذرپاش دستی
trolly
چرخ دستی مامورتنظیف
handicraft
صنعت دستی حرفه
skill
استادی زبر دستی
portable appliance
وسیله برقی دستی
down hand welding
جوشکاری پایین دستی
manual
کتاب دستی نظامنامه
commodes
چارپایه زیرمستراح دستی
commode
چارپایه زیرمستراح دستی
bear hugs
دو دستی بغل کردن
foozle
باخام دستی زدن
nattily
ازروی زبر دستی
palmograph
خستگی نگار دستی
bear hug
دو دستی بغل کردن
naivete
بی ریایی خام دستی
get round
پیش دستی کردن بر
equipment bag
ساک دستی بازیگر
cramps
پیچ دستی درودگری
lubber
خام دستی کردن
mahlstick
زیر دستی دستگیره
maulstick
زیر دستی دستگیره
throttle hand lever
اهرم دستی گازی
hand plane
رنده کردن دستی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com