Dictiornary-Farsi | ابشار قائم | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
vertical drop	ابشار قائم


Other Matches

cataract	مه ابشار
dunk	ابشار
dunked	ابشار
overhand	ابشار
dunking	ابشار
cascading	ابشار
cascades	ابشار
dunks	ابشار
waterfalls	ابشار
waterfall	ابشار
cataracts	مه ابشار
cascaded	ابشار
cascade	ابشار
falls	ابشار
fall	ابشار
overhead	ابشار
cascaded	ابشار کوچک
linn	ابشار پرتگاه
niagara nexus	ابشار سیل
lin	ابشار پرتگاه
barrel drop	ابشار لولهای
cascades	ابشار کوچک
cataracts	ابشار بزرگ
electron cascade	ابشار الکترونی
submerged fall	ابشار مستغرق
cascading	ابشار کوچک
icefall	ابشار یخی
stepped fall	ابشار پلکانی
cascade	ابشار کوچک
inclined fall	ابشار شیبدار
cataract	ابشار بزرگ
cascaded	بشکل ابشار ریختن
cascades	بشکل ابشار ریختن
glasic type drop	ابشار شیب دار
cascading	بشکل ابشار ریختن
toss ball against a wall	تمرین ابشار با دیوار
syphon well drop	ابشار با چاهک و لوله
stuff	ابشار در حلقه بسکتبال
impluse voltage cascade	ابشار فشار ضربهای
spike over the block	ابشار از بالای دفاع
stuffs	ابشار در حلقه بسکتبال
stuffed	ابشار در حلقه بسکتبال
check and drop structure	ابشار تنظیم سطح اب
blocked	دفاع در مقابل ابشار
block	دفاع در مقابل ابشار
blocks	دفاع در مقابل ابشار
niagara	رودخانه و ابشار نیاگارا
cascade	بشکل ابشار ریختن
pierce the block	ابشار محکم غیرقابل دفاع
smacks	ضربه محکم در هنگام ابشار
smack	ضربه محکم در هنگام ابشار
smacked	ضربه محکم در هنگام ابشار
smashes	ضربه پرقدرت از بالای سر ابشار زدن
spike past the block	ابشار را پشت پای مدافعان کوبیدن
smash	ضربه پرقدرت از بالای سر ابشار زدن
put away	ابشار پرتاب به خارج رینگ بوکس
upright	قائم
erects	قائم
erecting	قائم
erected	قائم
erect	قائم
normal	قائم
plumb line	خط قائم
plumb lines	خط قائم
vertical	قائم
righting	قائم
upstanding	قائم
perpendecular	قائم
right	قائم
vertical tail	دم قائم
orthogonal	قائم
righted	قائم
increate	قائم بالذات
vertical cut	برش قائم
vertical envelopement	احاطه قائم
vertical creep	وارفتگی قائم
vertical force	نیروی قائم
vertical circle	دایره قائم
vertical photograph	عکس قائم
apeak	عمودی قائم
abeam	قائم بر مسیرحرکت
vertical speed	سرعت قائم
vice-chancellors	قائم مقام
vice-chancellor	قائم مقام
vice chancellor	قائم مقام
stakes	قائم کردن
staked	قائم کردن
vertical bulking	کمانش قائم
vertical axis	محور قائم
local vertical	قائم محلی
normal acceleration	شتاب قائم
normal axis	محور قائم
normal plane	صفحه قائم
normal vector	بردار قائم
locumtenens	قائم مقام
quadratic	منشور قائم
perpendecular	خط عمودی یا قائم
subrogation	قائم مقامی
self consistent	قائم بالذات
high angle	تیر قائم
subsitute	قائم مقام
semierect	نیمه قائم
self perpetuation	قائم بذات
true vertical	قائم واقعی
ordinate	بعد قائم
stake	قائم کردن
vicars	قائم مقام
surrogates	قائم مقام
righting	قائم نگاهداشتن
righted	قائم نگاهداشتن
right	قائم نگاهداشتن
enveloped	احاطه قائم
enveloping	احاطه قائم
envelops	احاطه قائم
substituting	قائم مقام
deputy	قائم مقام
deputies	قائم مقام
surreptitiously	قائم مقام
locum	قائم مقام
locums	قائم مقام
vicar	قائم مقام
envelop	احاطه قائم
substantive	قائم بذات
rectangular	قائم الزاویه
prop	تقویت قائم
propped	تقویت قائم
substituted	قائم مقام
propping	تقویت قائم
envelopment	احاطه قائم
surrogate	قائم مقام
right-angled	قائم الزاویه
substitute	قائم مقام
successor	قائم مقام
zenith	نقطه قائم بر نافر
prime vertical circle	دایره قائم اصلی
wedged	اسکنه کولاس قائم
plane of departure	سطح قائم تیر
right angled triangle	مثلث قائم الزاویه
recoil pit	چاله تیر قائم
wedge	اسکنه کولاس قائم
upload	همنه قائم نیرو
wedges	اسکنه کولاس قائم
wedging	اسکنه کولاس قائم
short scope buoy	بویه شناور قائم
procousul	قائم مقام کنسول
right cone	مخروط قائم [ریاضی]
surrogates	قائم مقام شدن
vertical envelopement	حرکت دورانی قائم
surrogate	قائم مقام شدن
vertical photograph	عکس هوایی قائم
deputy minister	قائم مقام وزیر
consular agent	قائم مقام کنسول
commercial representative	قائم مقام تجارتی
commercial procuration	قائم مقام تجارتی
vertical probable error	اشتباه احتمالی قائم
deputy	نایب قائم مقام
vertical deformation	تغییر شکل قائم
mercator chart	نقشه قائم الزاویه
vicegerent	جانشین قائم مقام
deputies	نایب قائم مقام
deputies	قائم مقام جانشین
deputy	قائم مقام جانشین
sheathing	تخته بندی قائم
vertical center line illusion	خطای خط قائم مرکزی
ablique coordinates	دستگاه مختصات قائم
vicarial	وابسته به خلیفه قائم مقامی
substituted	قائم مقام جایگزین کردن
hypotenuse	وتر مثلث قائم الزاویه
subrogate	قائم مقام تعیین کردن
hypotenuses	وتر مثلث قائم الزاویه
substitute	قائم مقام جایگزین کردن
substituting	قائم مقام جایگزین کردن
leg	ساق مثلث قائم الزاویه
plumb	سطح قائم صفحه شاغول
plane of departure	سطح قائم مسیر گلوله
vertical probable error	خطای اصابت قائم گلوله
deputy primeminister	قائم مقام نخست وزیر
legs	ساق مثلث قائم الزاویه
plane of site	سطح قائم مار بر سکوی تیر
universal transverse mercator	سیستم مختصات نقشهای قائم الزاویه
zenith	اوج محور قائم بر افق نقاط
rake	زاویه بین قائم محل و محورچرخ دم هواپیما
x plate	صفحات قائم موازی در لوله اشعه کاتدی
rakes	زاویه بین قائم محل و محورچرخ دم هواپیما
raking	زاویه بین قائم محل و محورچرخ دم هواپیما
upload	نیروئی که به صورت قائم بطرف بالا عمل میکند
buttock lines	نیمرخ تلاقی صفحات قائم باسطح اجسام صلب
z correction	تصحیح انحراف محور قائم دوربین در عکس هوایی
theodolite	دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
theodolites	دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
ventral	تیغه قائم یا مایل بصورت ثابت یا لولایی در زیر یا عقب هواپیما
webs	جزء قائم اصلی تیر یا تیرک که در طول بال یا بدنه امتدادمیابد
web	جزء قائم اصلی تیر یا تیرک که در طول بال یا بدنه امتدادمیابد
gust alleviation	سیستم دینامیکی برای کاهش اثر تندبادهای قائم روی هواپیما
fan marker	نوعی برج مراقبت مخابراتی که تشعشعات امواج ان به صورت دایره قائم است
ride control	سیستم کنترل ایرودینامیکی اتوماتیک که شتاب قائم ناشی از تندبادها را کاهش میدهد
compounding a felony	سازش کردن در دعوی ناشی از جنایت با پرداخت مبلغی به عنوان غرامت به مجنی علیه یا قائم مقام او
nibbler	ابزاری برای بریدن ورقههای فلزی توسط برشهای متعدد و پیاپی موضعی قائم بکمک مته
real representative	قائم مقامی حقیقی یا واقعی سمت وراث یا مدیر ترکه نسبت به اموال غیر منقول متوفی
h engine	موتور پیستونی با دو ردیف سیلندر روبروی قائم دوتایی و با دو میل لنگ که به خروجی مرکزی متصل شده اند

vertical drop

ابشار قائم