English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
liquefaction ابگونه سازی
Other Matches
water ابگونه
waters ابگونه
liquids ابگونه
liquid ابگونه
watered ابگونه
watering ابگونه
liquidly ابگونه وار
the vitreoud humour ابگونه شیشهای
hydrometry ابگونه سنجی
the cardinal humours چهار ابگونه
nedula ابر ابگونه پاشیدنی
hydro statics علم تعادل ابگونه ها
hydrodynamics علم نیرو وجنبش ابگونه ها
hydatid کیسه ابگونه کیست هیداتیک
pressure gauge فشار سنج ابگونه وموادمنفجره
homogenate ابگونه یا ماده یک جنس یا یک جور شده
hydrometric وابسته به سنجش وزن ویژه ابگونه ها
stop bath ابگونه اسیدی که برای تثبیت عکس وفیلم بکار میرود
rectification یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
calculating دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
jagger الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
pre-treatment عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
imagery مجسمه سازی شبیه سازی
subjugation مقهور سازی مطیع سازی
irritancy پوچ سازی باطل سازی
frustrations خنثی سازی محروم سازی
frustration خنثی سازی محروم سازی
formularization کوتاه سازی ضابطه سازی
ouster بی بهره سازی محروم سازی
erasable 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
save ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sort الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hitting داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
Indeo فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
external روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
retortion خم سازی
pavement کف سازی
repk lection پر سازی
bridge building پل سازی
bridgework پل سازی
padding له سازی
flection خم سازی
truncation بی سر سازی
pavements کف سازی
flooring کف سازی
retortion کج سازی
individualised تک سازی
individualises تک سازی
individualising تک سازی
individualize تک سازی
deflexion خم سازی
individuation تک سازی
individualization تک سازی
stylization مد سازی
local anasthesia سر سازی
individualizes تک سازی
individualized تک سازی
individualizing تک سازی
compaction تو پر سازی
idolization بت سازی
evisceration تهی سازی
discolourment بدرنگ سازی
eversion واژگون سازی
decryption اشکار سازی
deep foundation پی سازی در عمق
defeasance باطل سازی
denudation برهنه سازی
oscillation نوسان سازی
oscillations نوسان سازی
denaturation مصنوعی سازی
deconditioning ناشرطی سازی
forging signatures امضا سازی
de energize بی برق سازی
flatting تنکه سازی
de escalation محدود سازی
forgeries صورت سازی
feminization مونث سازی
deactivation بی اثر سازی
resolving برطرف سازی
deallocation ازاد سازی
emulsification امولسیون سازی
debilitation ناتوان سازی
industrialization صنعتی سازی
equality gate برابر سازی
deprival بی بهره سازی
rejuvenation جوان سازی
duplexing مضاعف سازی
arching طاق سازی
smoothing صاف سازی
domestication اهلی سازی
milling ارد سازی
assimilation همگون سازی
assimilation درون سازی
divestiture بی بهره سازی
divestiture برهنه سازی
dilution رقیق سازی
die shop حدیده سازی
die making حدیده سازی
derichment رقیق سازی
enthralment بنده سازی
depletion تهی سازی
wording عبارت سازی
emulation نمونه سازی
elution پاکیزه سازی
dwelling construction اپارتمان سازی
packing فشرده سازی
displacement جانشین سازی
detersion پاک سازی
dwelling construction خانه سازی
divestment بی بهره سازی
stripping برهنه سازی
foliation برگ سازی
immortalization جاوید سازی
extinction خاموش سازی
impregnation ابستن سازی
incavation پوک سازی
inceration موم سازی
inculcation جایگیر سازی
individualization منفرد سازی
replacement جانشین سازی
replacements جانشین سازی
abbreviation کوته سازی
histogenesis بافت سازی
horology ساعت سازی
curtailment کوتاه سازی
hymnography سرود سازی
ichnography زمینه سازی
mutilation معیوب سازی
image formation تصویر سازی
separating جدا سازی
abbreviations کوته سازی
individualization فرد سازی
vaporization بخار سازی
lancination مجروح سازی
lancination پاره سازی
landscape painting منظره سازی
lapidation سنگسار سازی
lapidification سنگ سازی
latticing شبکه سازی
levigation نرم سازی
weaponry اسلحه سازی
machicolation مزغل سازی
lamponery هجونامه سازی
irreticence فاش سازی
wearisomeness کسل سازی
individuation جدا سازی
inebriation مست سازی
inflexion خم سازی خمیدگی
infuriation خشمگین سازی
inspissation غلیظ سازی
intensification پر قوت سازی
inurement معتاد سازی
invalidation باطل سازی
irksomeness کسل سازی
machine building ماشین سازی
solution چاره سازی
simulation فاهر سازی
simulation شبیه سازی
form work کاذب سازی
formularization فرمول سازی
notification اگاه سازی
relocation جابجا سازی
foundation materials مصالح پی سازی
fumigation ضد عفونی سازی
gaingiving مشتبه سازی
simulations همانند سازی
simulations فاهر سازی
simulations شبیه سازی
simulation همانند سازی
gelatination دلمه سازی
gemination جفت سازی
forgery صورت سازی
forgery سند سازی
haematogenesis خون سازی
forgeries سند سازی
harmonization هم اهنگ سازی
heterodyne reception زنه سازی
gunsmithery تفنگ سازی
grillwork سبد سازی
glasswork شیشه سازی
glycogenesis گلیکوژن سازی
gnomonics فن شاخص سازی
gold beating زرورق سازی
grillwork شبکه سازی
reductions ساده سازی
reduction ساده سازی
roofing سقف سازی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com