English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
overirrigation ابیاری اضافی
Other Matches
droppers قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
dropper قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
surcharges هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharge هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
over break خاکبرداری اضافی و کندن وجابجا شدن اضافی خاک یاقطعات سنگی که دراثر موارمنفجره بدون اینکه بخواهیم کنده شود
surcharge نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
surcharges نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
expanded memory system کارت اضافی برای افزودن حافظه اضافی به IBM PC. حافظه از استاندارد EMS پیروی میکند
extra duty وفیفه اضافی ماموریت اضافی
irrigation ابیاری
border check irrigation ابیاری نواری
surface irrigation ابیاری سطحی
acequia نهر ابیاری
irrigate ابیاری کردن
border ditch irrigation ابیاری نواری
sewage irrigation ابیاری فاضلاب
subbing ابیاری زیرزمینی
sprinkler irrigation ابیاری بارانی
irrigable قابل ابیاری
irrigation system شبکه ابیاری
catch feeder جوی ابیاری
subsoil irrigation ابیاری زیرزمینی
irrigation channel کانال ابیاری
irrigational schemes طرحهای ابیاری
irrigative ابیاری کننده
kharif irrigation ابیاری تابستانه
irrigating ابیاری کردن
water system سیستم ابیاری
over irrigation فزون ابیاری
systematic irrigation ابیاری منظم
irrigates ابیاری کردن
irrigated ابیاری کردن
irrigation consumption مصرف ابیاری
irrigational وابسته به ابیاری
ideal irrigation interval فاصله مطلوب ابیاری
over irrigation ابیاری بیش ازحد
irrigable area زمین قابل ابیاری
streamed جریان اب ابیاری جویبار
streams جریان اب ابیاری جویبار
stream جریان اب ابیاری جویبار
take out gate دریچه ابگیر ابیاری
aeration irrigation ابیاری برای تهویه خاک
tank irrigation شبکه ابیاری با مخازن کوچک
irrigationist کسیکه در مسائل وابسته به ابیاری علاقمند است
drainage system سیستم ابیاری سیستم تخلیه اب
unduly اضافی
surpluses اضافی
surplus اضافی
supplementary اضافی
excess اضافی
extensions اضافی
extension اضافی
overflows اضافی
overflowed اضافی
overflow اضافی
excesses اضافی
floating اضافی
redundant اضافی
de trop اضافی
overtime اضافی
accessed اضافی
paragogic اضافی
supernumerary اضافی
surplusage اضافی
accessional اضافی
access اضافی
accesses اضافی
accessing اضافی
plus اضافی
relative اضافی
supplemantary اضافی
additional اضافی
padding متن اضافی
beauty sleep خواب اضافی
surplus stock موجودی اضافی
additional outlet آبگیر اضافی
the intercalary month ماه اضافی
additional charges خرجهای اضافی
surplus water ابهای اضافی
surplus value ارزش اضافی
additional charges اتهامات اضافی
supplementary costs هزینههای اضافی
surplus material ماده اضافی
surplus production تولید اضافی
addition record رکورد اضافی
overcharge هزینه اضافی
sudden-death وقت اضافی
sudden death وقت اضافی
surtax مالیات اضافی
superimposed اتش اضافی
overcharging هزینه اضافی
flab گوشت اضافی
extra equipment تجهیزات اضافی
overcharges هزینه اضافی
overcharged هزینه اضافی
overhand knot گره اضافی
excess stock مواد اضافی
excess reserves ذخائر اضافی
excess profit سود اضافی
overvoltage ولتاژ اضافی
excess price قیمت اضافی
excess pressure فشار اضافی
extra duty خدمت اضافی
excess load بار اضافی
excess supply عرضه اضافی
overpayment پرداخت اضافی
extra cost هزینه اضافی
overhead costs هزینههای اضافی
additional <adj.> مکمل اضافی
intercalary اضافی افزوده
incremental cost هزینه اضافی
extra premium پاداش اضافی
extra time وقت اضافی
extra period وقت اضافی
extra current جریان اضافی
excess length طول اضافی
excess capacity فرفیت اضافی
an a.chapter یک باب اضافی
adscript یادداشت اضافی
aditional service سرویس اضافی
adduct ترکیب اضافی
additional score نمره اضافی
shootoff مسابقه اضافی
slip sheet صفحه اضافی
spill water ابهای اضافی
ancillary equipment تجهیزات اضافی
auxiliary work کارهای اضافی
boostes pump پمپ اضافی
regulating cell پیل اضافی
end cell پیل اضافی
overestimation براورد اضافی
days of grace مهلت اضافی
climbing lane خط اضافی در سر بالایی
postiche متن اضافی
poundage هزینه اضافی
redundant equation معادله اضافی
sunk cost هزینههای اضافی
surcharge مالیات اضافی
overload بار اضافی
overtime وقت اضافی
overtime ساعات اضافی
surcharges مالیات اضافی
over- گذشته اضافی
over گذشته اضافی
surcharge نرخ اضافی
surcharges هزینه اضافی
supplementary اضافی مکمل
barrage وقت اضافی
barrages وقت اضافی
surcharges نرخ اضافی
overloaded بار اضافی
overloads بار اضافی
furthered اضافی زائد
surcharge هزینه اضافی
furthers اضافی زائد
bonus پرداخت اضافی
furthering اضافی زائد
bonuses پرداخت اضافی
further اضافی زائد
overflowed ابهای اضافی لبریزی
overflows ابهای اضافی لبریزی
additionally بطور اضافی یا زائد
third brush generator دینام با زغال اضافی
extras فوق العاده اضافی
shootoff مسابقه اضافی تیراندازی
third brush regulation تنظیم با زغال اضافی
value added network ارزش اضافی شبکه
extra- فوق العاده اضافی
cumulative evidence قرائن یا مدارک اضافی
bonuses پرتاب پنالتی اضافی
jury sturt پایه اضافی یا موقتی
extrasystole ضربان اضافی قلب
motorcar accessories لوازم اضافی اتومبیل
plussage سرامد مقدار اضافی
addition اسم اضافی ضمیمه
bonus پرتاب پنالتی اضافی
extra فوق العاده اضافی
less than carload وزن بار اضافی
additions اسم اضافی ضمیمه
sudden victory پیروزی در وقت اضافی
supertax مالیات بر درامد اضافی
plusage سرامد مقدار اضافی
terret or rit حلقه یراق اضافی
overflow ابهای اضافی لبریزی
excess burden of taxation بار اضافی مالیات
surplus اقلام اضافی و مازاد
supplemented تکمیل کننده اضافی
supplementing تکمیل کننده اضافی
accrued expenditures هزینه های اضافی
supplements تکمیل کننده اضافی
overcharging اضافی هزینه کردن
additional costs [expenses] هزینه های اضافی
overcharges اضافی هزینه کردن
overcharged اضافی هزینه کردن
extra expenses هزینه های اضافی
surcharge درصد هزینههای اضافی
incremental cost هزینه های اضافی
overcharge اضافی هزینه کردن
surtax مالیات بر درامد اضافی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com