Dictiornary-Farsi | ابیای پشت قرمز | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (9 milliseconds)

English	Persian
dunlin	ابیای پشت قرمز
plover page	ابیای پشت قرمز


Other Matches

storm warning	پرچم قرمز با مرکز سیاه یا 2چراغ قرمز بعلامت باد شدید
carminic acid	اسید کارمینیک [عامل اصلی رنگ قرمز حاصل از شیره کشی حشره دانه قرمز]
infrared line scan	ردیابی خطی با اشعه مادون قرمز ردیابی مستقیم بامادون قرمز
infrared imagery	عکسبرداری مادون قرمز عکاسی با استفاده از اشعه مادون قرمز
natural dyes	رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
Turkaman rugs	فرش های ترکمن [اینگونه فرش ها دارای طرح های ساده و هندسی شکل می باشند و غالبا زمینه قرمز یا قهوه ای ته قرمز با لبه ها و نوارهای سفید رنگ بافته می شوند.]
infrared ray	اشعه مادون قرمز پرتو مادون قرمز پرتو فرو سرخ
red line	خط قرمز
laky a	قرمز
sanguineous	قرمز
vermillion	قرمز
rubrics	خط قرمز
erythrean	قرمز
erythroid	قرمز
rubric	خط قرمز
gules	قرمز
ponceau	قرمز
bloodshot	قرمز
raddle	گل قرمز
vermilion	قرمز
vermeil	قرمز
vinaceous	قرمز
red <adj.>	قرمز
redhead	مو قرمز
aka	قرمز
redheads	مو قرمز
reds	قرمز
reddest	قرمز
redder	قرمز
coralline	قرمز
cramoisy	قرمز
ladyfinger	فلفل قرمز
methyl red	قرمز متیل
red card	کارت قرمز
kidney bean	لوبیا قرمز
martagon	سوسن قرمز
infrared	مادون قرمز
body brick	اجر قرمز
bright red	قرمز روشن
Cayenne	فلفل قرمز
cresol red	قرمز کرزول
dressed inred	قرمز پوش
congo red	قرمز کنگو
encrimson	قرمز کردن
chlorophennol red	قرمز کلروفنول
first class brick	اجر قرمز
gorcock	با قرقره قرمز
hot pepper	فلفل قرمز
infera red	مادون قرمز
infrared	زیر قرمز
minium	شنجرف قرمز
minium	اکسید قرمز
murrey	قرمز ارغوانی
rubious	قرمز یاقوتی
ruby of arsenic	زرنیخ قرمز
ruffous	قرمز کم رنگ
rufous	قرمز کم رنگ
safflower carmine	قرمز کافیشه
staring red	قرمز زننده
hot line	تلفن قرمز
hot lines	تلفن قرمز
red pepper	فلفل قرمز
red peppers	فلفل قرمز
kidney beans	لوبیا قرمز
crimson	قرمز روناسی
scarlet	قرمز لاکی
scarlet	قرمز جگری
rubescent	قرمز شونده
rubefy	قرمز کردن
rubefaction	قرمز سازی
nacarat	قرمز روشن
neutral red	قرمز خنثی
oxide of copper	توتیای قرمز
phenol red	قرمز فنول
red brick	اجر قرمز
red lead	سرب قرمز
red letter	با حروف قرمز
red lips	لبهای قرمز
red nucleus	هسته قرمز
redlining	خط قرمز کشیدن
rel pole	قطب قرمز
ripe lips	لبهای قرمز
rosily	برنگ قرمز
roucou	قرمز بویا
rubefacient	قرمز کننده
chilli pepper	فلفل قرمز
flushes	قرمز کردن
caramels	مایل به قرمز
redden	قرمز شدن
redden	قرمز کردن
crimson	قرمز سیر
ruddy	قرمز رنگ
gold fish	ماهی قرمز
goldfish	ماهی قرمز
reddens	قرمز کردن
Red chilli	فلفل قرمز
flush	قرمز کردن
cochineal	قرمز شراب کش
flushing	قرمز کردن
caramel	مایل به قرمز
reddened	قرمز کردن
angry	قرمز شده
cochineal	قرمز دانه
red lights	چراغ قرمز
red light	چراغ قرمز
reddens	قرمز شدن
elm	نارون قرمز
angrier	قرمز شده
infra red	زیر قرمز
reddening	قرمز شدن
infra-red	زیر قرمز
reddened	قرمز شدن
elms	نارون قرمز
angriest	قرمز شده
reddening	قرمز کردن
red tape	نوار باریک قرمز
light red	رنگ قرمز روشن
rubicund	رنگ مایل به قرمز
scarlet	قرمز مایل به زرد
pyrope	لعل قرمز سیر
purple red	قرمز مایل به ارغوانی
pharaoh ant	مورچه قرمز کوچک
near infrared	زیر قرمز نزدیک
ochreish	قرمز چون گل اخری
bloody	خون الود قرمز
red clause credit	اعتبار با ماده قرمز
red oxide of zinc	اکسید قرمز روی
red shift	جابجایی به سوی قرمز
strawberry roan	اسب قرمز رنگ
thermal imagery	عکاسی مادون قرمز
to tinge with red	کمی قرمز کردن
ultrared	انطرف اشعه قرمز
vermeil	لعل قرمز رنگ
zincite	اکسید قرمز روی
auburn	قهوهای مایل به قرمز
rubella	قرمز کننده پوست
Indianred <adj.> <noun>	نوعی رنگ قرمز
rudd	ماهی گول قرمز
rubricize	قرمز نشان دادن
red zinc ore	اکسید قرمز روی
ruby zinc	اکسید قرمز روی
spatalite	اکسید قرمز روی
redshank	مرغ پا قرمز کرانه زی
redstart	بلبل دم قرمز اروپایی
bloodiest	خون الود قرمز
roset	رنگ نفاشی قرمز
bloodier	خون الود قرمز
magenta	یکجور رنگ قرمز
rubiginous	برنگ قرمز اجری
rubricate	قرمز نشان دادن
carmine	نوعی رنگ قرمز
kermes	قرمزدانه :کرم قرمز
hubble effect	جابجایی به سوی قرمز
hot pepper	بوته فلفل قرمز
far infrared	زیر قرمز دور
bays	سرخ مایل به قرمز
fireback	قرقاول پشت قرمز
crimson	لاکی قرمز کردن
clarets	نوعی شراب قرمز
claret	نوعی شراب قرمز
farouche	یونجه گل قرمز کمرو
hemolysis	تحلیل گویچههای قرمز
carbuncled	مزین به یاقوت قرمز
baying	سرخ مایل به قرمز
bayed	سرخ مایل به قرمز
infrared viewer	دوربین مادون قرمز
infrared spectrum	طیف زیر قرمز
incarnadine	رنگ قرمز گوشتی
infrared absorption	جذب زیر قرمز
chianti	نوعی شراب قرمز
sepia	رنگ قرمز قهوه ای
bay	سرخ مایل به قرمز
sanguine	قرمز برنگ خون
ruddle	گل اخری زدن به قرمز کردن
sangaree	باده قرمز ادویه زده
mahogany	رنگ قهوهای مایل به قرمز
carbuncle	رنگ نارنجی مایل به قرمز
carbuncles	رنگ نارنجی مایل به قرمز
raisin	رنگ قرمز مایل به ابی
rust	رنگ قرمز مایل به قهوه ای
raisins	رنگ قرمز مایل به ابی
fez	کلاه قرمز منگوله دار فس
fezzes	کلاه قرمز منگوله دار فس
rubrication	خط یا چاپ یا نشان قرمز تذهیب
carrots	زردک مانند موی قرمز
rubrication	نشان گذاری برنگ قرمز
carrot	زردک مانند موی قرمز
sard	نوعی عقیق قرمز سیر
scaup duck	اردک قرمز اسیاواروپا وامریکا
auburn	رنگ قرمز مایل به زرد
luridly	رنگ زرد مایل به قرمز
lurid	رنگ زرد مایل به قرمز
apricot color	رنگ زرد و قرمز روشن
cardinals	سهره کاکل قرمز امریکایی
cardinal	سهره کاکل قرمز امریکایی
redorange <adj.> <noun>	رنگی میان قرمز و نارنجی
cedar	رنگ قرمز مایل به زرد
see red <idiom>	ازشدت خشم قرمز شدن
shell pink	رنگ قرمز مایل به زرد
glow	تاب امدن قرمز شدن