Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
English
Persian
surgeries
اتاق جراحی
surgery
اتاق جراحی
Other Matches
compartmentalizing
اتاق اتاق کردن
compartmentalizes
اتاق اتاق کردن
compartmentalized
اتاق اتاق کردن
compartmentalize
اتاق اتاق کردن
compartmentalising
اتاق اتاق کردن
compartmentalises
اتاق اتاق کردن
compartmentalised
اتاق اتاق کردن
surgery
جراحی
surgeries
جراحی
surgery
عمل جراحی
aciurgy
عمل جراحی
surgically
از لحاظ جراحی
the knife
چاقوی جراحی
surgical
عمل جراحی
surgical
مربوط به جراحی
plastic surgery
جراحی پلاستیک
surgeries
عمل جراحی
A surgical operation .
عمل جراحی
operation
عمل جراحی
surgical
وابسته به جراحی
bougie
میل جراحی
orthopedics
جراحی استخوان
surgical operation
عمل جراحی
raspatory
سوهان جراحی
psychosurgery
جراحی روانی
postoperative
پس از عمل جراحی
surgical instruments
الات جراحی
canula
لوله جراحی
forceps
انبر جراحی
the knife
الت جراحی
hysterotomy
جراحی رحم
neurosurgery
جراحی اعصاب
operating theatre
نمایشگاه عمل جراحی
bistoury
چاقوی کوچک جراحی
operating theatres
نمایشگاه عمل جراحی
surgeon's knot
گره بخیه جراحی
rhinoplasty
جراحی پیوندی بینی
plastic surgery
جراحی ترمیمی و زیبایی
abaptiston
اره جراحی مغز
abaptistum
اره جراحی مغز
ablator
الت بریدن در جراحی
gouging
اسکنه جراحی بزورستانی
gouges
اسکنه جراحی بزورستانی
forceps
انبر جراحی انبرک
operate
عمل جراحی کردن
operates
عمل جراحی کردن
scalpel
چاقوی کوچک جراحی
scalpel
باچاقوی جراحی بریدن
scalpels
چاقوی کوچک جراحی
gouged
اسکنه جراحی بزورستانی
gouge
اسکنه جراحی بزورستانی
inoperable
غیر قابل جراحی
scalpels
باچاقوی جراحی بریدن
catheter
میل جراحی بول
operated
عمل جراحی کردن
scrubbed
ضد عفونی برای عمل جراحی
scrubbing
ضد عفونی برای عمل جراحی
surgical
مربوط به امور پزشکی جراحی
swab
سنبه جراحی گردوخاک گرفتن
swabs
سنبه جراحی گردوخاک گرفتن
scrub
ضد عفونی برای عمل جراحی
scrubs
ضد عفونی برای عمل جراحی
probang
میله گلو پاک کن جراحی
interne
یا جراحی که در بیمارستان اقامت دارد
thoracotomy
عمل جراحی شکافتن جدارسینه
emboly
یکنوع عمل جراحی مخصوص فتق
osteoplastic
وابسته به روش جراحی ترمیمی استخوان
pneumectomy
عمل جراحی وبرداشتن نسج ریه
tonsillectomy
در اوردن لوزتین بوسیله عمل جراحی
hysterectomize
بوسیله عمل جراحی زهدان رادر اوردن
face lifting
جراحی و از بین بردن چین وچرک صورت
psychosurgery
جراحی مغز جهت درمان بیماری روانی
embolectomy
عمل جراحی برای دراوردن مانع جریان خون
vasectomies
عمل جراحی و برداشتن مجرای ناقل منی برای عقیم کردن
vasectomy
عمل جراحی و برداشتن مجرای ناقل منی برای عقیم کردن
rooms
اتاق
chambers
اتاق
chamber
اتاق
room
اتاق
room mate
هم اتاق
common room
اتاق استادان
common rooms
اتاق استادان
war room
اتاق جنگ
undercroft
اتاق کلیسا
bed and breakfast
اتاق و صبحانه
vacuum chamber
اتاق خلاء
war room
اتاق عملیات
waiting-room
اتاق انتظار
reception room
اتاق انتظار
reception rooms
اتاق پذیرایی
reception rooms
اتاق انتظار
ante-chamber
اتاق انتظار
Room 123
اتاق 123
Get out of the room.
از اتاق بروبیرون
dortour
اتاق خواب
dorter
اتاق خواب
batten
[تخته ی کف اتاق ]
a double room
یک اتاق دو نفره
reception room
اتاق پذیرایی
reading rooms
اتاق قرائت
a single room
یک اتاق یک نفره
houseroom
اتاق خانه
newsroom
اتاق خبر
newsroom
اتاق نودادنگاری
newsrooms
اتاق خبر
newsrooms
اتاق نودادنگاری
long gallery
اتاق طویل
keeping-room
اتاق نشیمن
a sinlge room
یک اتاق یک نفره
common joist
تیر کف اتاق
reading room
اتاق قرائت
assmbly-room
اتاق همایش
toolroom
اتاق ابزار
Elephant in the living room
فیل در اتاق نشیمن
living room
اتاق نشیمن
living rooms
اتاق نشیمن
wheelhouse
اتاق سکان
wheelhouses
اتاق سکان
studios
اتاق کار
sitting-room
اتاق نشیمن
sitting room
اتاق نشیمن
vestibular
اتاق کوچک بدن
studio
اتاق کار
sickroom
اتاق بیمار
sickrooms
اتاق بیمار
roomful
بقدر یک اتاق پر
roomfuls
بقدر یک اتاق پر
clearing house
اتاق تهاتر
clearing houses
اتاق تهاتر
linoleum
مشمع کف اتاق
sitting-rooms
اتاق نشیمن
chamber of commerce
اتاق بازرگانی
tearoom
اتاق چای
operations room
اتاق عملیات
studding
ارتفاع اتاق
spense
اتاق ناهارخوری
room temperature
دمای اتاق
snow cave
اتاق برفی
chamber of commerce
اتاق تجارت
chamber of shipping
اتاق کشتیرانی
chamber of trade
اتاق بازرگانی
spence
اتاق ناهارخوری
chamber of trade
اتاق تجارت
distorted room
اتاق خطاانگیز
enclosure
اتاق راهبان
[دین]
calefactory
[اتاق گرم صومعه]
Accident and Emergency
اتاق عمل اورژانس
A+E unit
[British E]
اتاق عمل اورژانس
casuality department
[British E]
اتاق عمل اورژانس
cella
[اتاق مطالعه ی راهبها]
Casuality
[British E]
اتاق عمل اورژانس
emergency medical treatment room
اتاق عمل اورژانس
emergency room
[American E]
[e.r.]
[ER]
اتاق عمل اورژانس
I'd like a double room
من یک اتاق دو نفره میخواهم.
vestry
اتاق دعا رخت کن
stokehold
اتاق اتشخانه کشتی
chamber
اتاق خواب خوابگاه
cabin
اتاق کوچک قایق
chambers
اتاق خواب خوابگاه
lead chamber process
فرایند اتاق سربی
Operation room.
اتاق عمل ( بیمارستان )
Fine, I will take it.
خوب من اتاق را میخواهم.
I'd like a room with bath.
من یک اتاق با حمام میخواهم.
workshops
اتاق کار کارگاه
cabins
اتاق کوچک قایق
workshop
اتاق کار کارگاه
I'd like a sinlge room.
من یک اتاق یک نفره میخواهم.
I'd like a room with twin beds.
من یک اتاق با دو تخت میخواهم.
undercroft
اتاق زیر زمینی
vestibular
مربوط به اتاق کوچک
hall
اتاق بزرگ دالان
halls
اتاق بزرگ دالان
playrooms
اتاق بازی کودکان
vestries
اتاق دعا رخت کن
playroom
اتاق بازی کودکان
Br
مخفف اتاق خواب
workroom
اتاق کار کارگاه
deckhouse
اتاق روی عرشه کشتی
chamber of commerce
اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
tape library
اتاق مخصوص نگهداری نوار
Mary is in the next room.
ماری در اتاق پهلویی است.
She was sitting in the corner of the room .
گوشه اتاق نشسته بود
Egyptian hall
[اتاق عمومی مستطیل شکل]
cattle
[rooms]
of the worst description
دام
[اتاق]
در بدترین وضعیت
She entered the room as naked as the day she was born .
لخت وعور وارد اتاق شد
My room hasn't been prepared.
اتاق من آماده نشده است.
What is my room number?
شماره اتاق من چند است؟
international chamber of commerce
اتاق بازرگانی بین المللی
smoking room
اتاق ویژه سیگار کشیدن
May I see the room?
آیا میتوانم اتاق را ببینم؟
industries and mines
اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
I'd like a double bed room.
من یک اتاق با یک تخت دو نفره میخواهم.
Do you have any vacancies?
آیا اتاق خالی دارید؟
redo
دوباره اتاق را تزئین کرد
redid
دوباره اتاق را تزئین کرد
NO VACANCIES
اتاق خالی موجود نیست.
study
موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
studies
موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
redone
دوباره اتاق را تزئین کرد
redoing
دوباره اتاق را تزئین کرد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com