English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
suite اتاق مجلل هتل قطعه موسیقی
suites اتاق مجلل هتل قطعه موسیقی
Other Matches
stateroom اتاق ویژه تختخواب دارو مجلل
MIDI file فایل ذخیره شده روی PC که حاوی نتهای موسیقی و اطلاعات صوتی است که توسط کارت وسط MIDI به قطعه موسیقی ارسال میشود
opuses قطعه موسیقی
concertos قطعه موسیقی
concerto قطعه موسیقی
opus قطعه موسیقی
intermezzo قطعه موسیقی کوتاه
serenading قطعه موسیقی عاشقانه
serenades قطعه موسیقی عاشقانه
serenaded قطعه موسیقی عاشقانه
serenade قطعه موسیقی عاشقانه
postlude قطعه موسیقی پایان
duet قطعه موسیقی یا اوازدونفری
medleys قطعه موسیقی مختلط
medley قطعه موسیقی مختلط
symphony قطعه طولانی موسیقی
symphonies قطعه طولانی موسیقی
duets قطعه موسیقی یا اوازدونفری
rhapsody قطعه موسیقی ممزوج و احساساتی
rhapsodies قطعه موسیقی ممزوج و احساساتی
offbeat قطعه موسیقی ناهماهنگ مغایر
nocturnes قطعه موسیقی دل انگیزو رویایی
nocturne قطعه موسیقی دل انگیزو رویایی
wood block قاب چوبی سقف و کف اتاق قطعه چوب
oratorio قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
set piece قطعه ادبی ویا موسیقی منفردومشخص
oratorios قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
set pieces قطعه ادبی ویا موسیقی منفردومشخص
theme song ملودی یا قطعه موسیقی تکرار شونده
pianos ارام بنوازید قطعه موسیقی اهسته وارام
pasticcqo قطعه موسیقی که ازچندین جاگرفته شده باشد
capriccio قطعه موسیقی ازاد با ضرب نشاط اور
trio قطعه موسیقی مخصوص نواختن یاخواندن سه نفر
piano ارام بنوازید قطعه موسیقی اهسته وارام
trios قطعه موسیقی مخصوص نواختن یاخواندن سه نفر
to perform a piece of music قطعه موسیقی رادرست درساز ادا کردن
quintet قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
imbroglios قطعه موسیقی درهم امیخته و نامرتب مسئله غامض
quintette قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
quintets قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
imbroglio قطعه موسیقی درهم امیخته و نامرتب مسئله غامض
fugues قطعه موسیقی که دران چند تن پشت سرهم دنباله اواز را میگیرند
fugue قطعه موسیقی که دران چند تن پشت سرهم دنباله اواز را میگیرند
montage قطعه ادبی یا موسیقی مرکب از قسمتهای گوناگون تهیه عکسهای بهم پیوسته
montages قطعه ادبی یا موسیقی مرکب از قسمتهای گوناگون تهیه عکسهای بهم پیوسته
quartet قطعه موسیقی مخصوص چهارتن خواننده یا نوازنده گروه چهارتنی که قطعهای رابسرایند.
quartette قطعه موسیقی مخصوص چهارتن خواننده یا نوازنده گروه چهارتنی که قطعهای رابسرایند.
quartets قطعه موسیقی مخصوص چهارتن خواننده یا نوازنده گروه چهارتنی که قطعهای رابسرایند.
segmentation تقسیم بچند قسمت یا قطعه قطعه قطعه سازی
play by ear <idiom> توانایی اجرای موسیقی تنها با گوش وبدون خواندن موسیقی
to sight-read something از روی ورقه [نت موسیقی] آلت موسیقی بازی کردن
melody مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
melodies مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
musicom یک زبان برنامه نویسی تصنیفی که روش هایی برای تولید تصنیفهای موسیقی اصیل بعلاوه موسیقی ترکیبی ارائه میدهد
MIDI Mapper برنامه پشتیبانی شده با windows که به کاربران MIDI با تجربه امکان تغییر نحوه ارسال نت موسیقی به دستگاههای موسیقی به PC را بیان میکند
lobation قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
companion part لنگه قطعه متقابل قطعه راهنما
grand مجلل
de luxe مجلل
grander مجلل
grandest مجلل
costliness مجلل
palatial مجلل
stately مجلل
luxurious مجلل
splendorous مجلل
glorified مجلل
royalty مجلل
luxuriant مجلل
sumptuous مجلل
magnificent مجلل
glorious مجلل
illustrious مجلل
royalties مجلل
slap-up مجلل
taffeta مجلل
celebrated مجلل
gorgeous مجلل
plushier مجلل
plushiest مجلل
plushy مجلل
compartmentalised اتاق اتاق کردن
compartmentalising اتاق اتاق کردن
compartmentalize اتاق اتاق کردن
compartmentalises اتاق اتاق کردن
compartmentalizing اتاق اتاق کردن
compartmentalized اتاق اتاق کردن
compartmentalizes اتاق اتاق کردن
gloriously بطور مجلل
imperial مجلل همایون
plush مجلل باشکوه
pageants مراسم مجلل
deluxe مجلل گران
splendrous باشکوه مجلل
pageant مراسم مجلل
gala جشن و سرور مجلل
pageant نمایش مجلل وتاریخی
galas جشن و سرور مجلل
sumptuously بطور مجلل یا پرخرج
princeliness زندگی مجلل اسراف
pageants نمایش مجلل وتاریخی
planar روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
fasted قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fast قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasts قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fastest قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
palating مجلل امیری که دارای امتیازات سلطنتی بوده
segment قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
dismantling shot تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
segments قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
fritters قطعه قطعه کردن
fritter قطعه قطعه کردن
mainland قطعه اصلی قطعه
segment قطعه قطعه کردن
fragmenting قطعه قطعه کردن
sectional قطعه قطعه بخشی
fragments قطعه قطعه کردن
segments قطعه قطعه کردن
fragmentation قطعه قطعه شدن
fragment قطعه قطعه کردن
anatomize قطعه قطعه کردن تجزیه کردن
room اتاق
rooms اتاق
room mate هم اتاق
chambers اتاق
chamber اتاق
semilustrous نیمه درخشان نیمه مجلل
reception rooms اتاق انتظار
reception rooms اتاق پذیرایی
a sinlge room یک اتاق یک نفره
a double room یک اتاق دو نفره
reception room اتاق انتظار
studio اتاق کار
linoleum مشمع کف اتاق
Get out of the room. از اتاق بروبیرون
Room 123 اتاق 123
distorted room اتاق خطاانگیز
chamber of trade اتاق تجارت
roomfuls بقدر یک اتاق پر
chamber of commerce اتاق بازرگانی
clearing house اتاق تهاتر
clearing houses اتاق تهاتر
vestibular اتاق کوچک بدن
Elephant in the living room فیل در اتاق نشیمن
roomful بقدر یک اتاق پر
chamber of trade اتاق بازرگانی
studios اتاق کار
chamber of shipping اتاق کشتیرانی
sickroom اتاق بیمار
sickrooms اتاق بیمار
waiting-room اتاق انتظار
chamber of commerce اتاق تجارت
reception room اتاق پذیرایی
undercroft اتاق کلیسا
room temperature دمای اتاق
long gallery اتاق طویل
keeping-room اتاق نشیمن
houseroom اتاق خانه
newsroom اتاق خبر
a single room یک اتاق یک نفره
dortour اتاق خواب
dorter اتاق خواب
common joist تیر کف اتاق
snow cave اتاق برفی
spence اتاق ناهارخوری
spense اتاق ناهارخوری
vacuum chamber اتاق خلاء
war room اتاق جنگ
tearoom اتاق چای
war room اتاق عملیات
studding ارتفاع اتاق
bed and breakfast اتاق و صبحانه
wheelhouses اتاق سکان
wheelhouse اتاق سکان
toolroom اتاق ابزار
common room اتاق استادان
common rooms اتاق استادان
living rooms اتاق نشیمن
living room اتاق نشیمن
newsrooms اتاق خبر
newsrooms اتاق نودادنگاری
assmbly-room اتاق همایش
ante-chamber اتاق انتظار
surgery اتاق جراحی
surgeries اتاق جراحی
newsroom اتاق نودادنگاری
operations room اتاق عملیات
reading room اتاق قرائت
batten [تخته ی کف اتاق ]
reading rooms اتاق قرائت
sitting-room اتاق نشیمن
sitting room اتاق نشیمن
sitting-rooms اتاق نشیمن
workroom اتاق کار کارگاه
stokehold اتاق اتشخانه کشتی
playrooms اتاق بازی کودکان
chamber اتاق خواب خوابگاه
chambers اتاق خواب خوابگاه
vestibular مربوط به اتاق کوچک
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com