English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
undercroft اتاق کلیسا
Other Matches
exonarthex [هشتی ورودی کلیسا خارج از نمای اصلی کلیسا]
prebendary دریافت مقرری از کلیسا وفیفه خوار کلیسا
elder ارشد کلیسا شیخ کلیسا
compartmentalizing اتاق اتاق کردن
compartmentalized اتاق اتاق کردن
compartmentalize اتاق اتاق کردن
compartmentalizes اتاق اتاق کردن
compartmentalises اتاق اتاق کردن
compartmentalising اتاق اتاق کردن
compartmentalised اتاق اتاق کردن
stair towers turrets کلیسا
churchgoers کلیسا رو
churchgoer کلیسا رو
churches کلیسا
church کلیسا
bethel کلیسا
kirk کلیسا
sexton خادم کلیسا
crowd سرداب کلیسا
crowde سرداب کلیسا
double church کلیسا دو طبقه
Ecclesilogy کلیسا شناسی
kirk به کلیسا رفتن
croude سرداب کلیسا
sextons خادم کلیسا
congregations حضاردر کلیسا
tympanum جبهه کلیسا
chapelry حوزه کلیسا
facing the church روبروی کلیسا
god's acre محوطه کلیسا
kirkman عضو کلیسا
lay reader قاری کلیسا
nave portal مدخل کلیسا
ostiary دربان کلیسا
congregation حضاردر کلیسا
presbyter شیخ کلیسا
territorialism کلیسا سالاری
territoriality کلیسا سالاری
tympan جبهه کلیسا
tympanon جبهه کلیسا
churchly مربوط به کلیسا
crypts سرداب کلیسا
churchyards حصار کلیسا
churchman نگهبان کلیسا
transepts بازویی کلیسا
transept جناح کلیسا
churchyards حیاط کلیسا
ecclesiastical منسوب به کلیسا
churchmen نگهبان کلیسا
chancel محراب کلیسا
camarin معبد در کلیسا
transept بازویی کلیسا
nave رواق کلیسا
ambulacrum صحن کلیسا
churchyard حیاط کلیسا
blind storey تریبون کلیسا
steeple مناره کلیسا
croud سرداب کلیسا
steeple برج کلیسا
steeples مناره کلیسا
steeples برج کلیسا
crypt سرداب کلیسا
transepts جناح کلیسا
naves رواق کلیسا
churchyard حصار کلیسا
ante-church پیش ناو کلیسا
presbyter کشیش سرپرست کلیسا
the church e. سازمان قانونی کلیسا
pastorium مقر شبان کلیسا
tazza سنگاب بزرگ کلیسا
altar-table میز مقدس در کلیسا
chanter سرود خوان کلیسا
crossing tower برج تقاطع در کلیسا
lay clerk سرود خوان کلیسا
campanile محل ناقوس کلیسا
campanile برج کلیسا منار
narthex هشتی ورودی کلیسا
almonry صدقه خانه کلیسا
narthex ایوان غربی کلیسا
parament تزئینات اویختنی کلیسا
parvis حیاط یا دیوارجلو کلیسا
pastorate مقام شبانی کلیسا
church warden متصدی دارایی کلیسا
banning اعلان ازدواج در کلیسا
chancel-rail نرده مشبک [کلیسا]
Dean رئیس کلیسا یادانشکده
Deans رئیس کلیسا یادانشکده
helm [تاج مخروطی کلیسا]
cathedra [صندلی اسقف در کلیسا]
belfries برج ناقوس کلیسا
esonarthex [هشتی ورودی کلیسا]
epi [مناره مخروطی کلیسا]
chancel-rail دیواره مشبک [کلیسا]
ban اعلان ازدواج در کلیسا
chancelor جداره مشبک [کلیسا]
spires تاجک مخروطی کلیسا
cross-aisle [گوشواره عرضی کلیسا]
bans اعلان ازدواج در کلیسا
chancel-arch قوسی شبستان کلیسا
shepherdesses شبان کلیسا که زن باشد
belfry برج ناقوس کلیسا
aumbry [تورفتگی در دیوار کلیسا]
spire تاجک مخروطی کلیسا
back-aisle راهرو پشت کلیسا
shepherdess شبان کلیسا که زن باشد
auditory [نام قدیمی شبستان کلیسا]
deanship مقام ریاست دانشکده یا کلیسا
churchgoers کسی که مرتب به کلیسا میرود
bema [بلندترین قسمت شبستان کلیسا]
hagioscope [گشادگی اریب در دیوار کلیسا]
impropriator تفریط کننده دارایی کلیسا
deambulatory [راهرو یا گردشی در صدر کلیسا]
piscina حوض شنا سنگاب کلیسا
Gospel side [قسمت شمالی محراب یا کلیسا]
feretory [صندوق آثار مقدس کلیسا]
epistle side [محراب در گوشه جنوبی کلیسا]
churchgoer کسی که مرتب به کلیسا میرود
beadle مستخدم جزء کلیسا یادانشگاه
choir loft جای مخصوص خواندن کلیسا
disestablish کلیسا را از ازادی محروم کردن
disestablished کلیسا را از ازادی محروم کردن
disestablishes کلیسا را از ازادی محروم کردن
disestablishing کلیسا را از ازادی محروم کردن
lichgate طاق نمای مشرف بحیاط کلیسا
anthems سرودی که دسته جمعی در کلیسا میخوانند
mninster دیر عبادتگاه رئیس راهبان کلیسا
chancel-screen [پرده ای که محراب را از کلیسا جدا می کند.]
antechoir جایگاه مخصوص روحانیون وسرایندگان در کلیسا
sedilia یکی از سه صندلی محراب یاصدر کلیسا
credence [قفسه یا میز در حرم مقدس کلیسا]
parish بخش یا ناحیه قلمرو کشیش کلیسا
fore [جایگاه مخصوص روحانیون و سرایندگان در کلیسا]
ecclesiastics علم ادارهء کلیساها مربوط به کلیسا
ecclesiastic علم ادارهء کلیساها مربوط به کلیسا
quirister دسته سرودخوانان کلیسا باهم خواندن
sacristan متصدی حفافت فروف مقدسه کلیسا
sacristy محل نگاهداری فروف مقدسه کلیسا
nave سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
inquisition تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
naves سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
sacrist متصدی نگهداری فروف مقدسه کلیسا
acrus choralis [جدار بین گروه کر و شبستان کلیسا]
abbeys کلیسا نام کلیسای وست مینستر
abbey کلیسا نام کلیسای وست مینستر
agape غذای سبک پس ار جشنی در کلیسا [دین]
inquisitions تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
bridal door [مدخل مزین در گوشه های کلیسا]
parishes بخش یا ناحیه قلمرو کشیش کلیسا
anthem سرودی که دسته جمعی در کلیسا میخوانند
poppy head خشخاش ارایش گلدسته واردربالای صندلیهای کلیسا
cellure [قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
ceilure [قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
celure [قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
advowson حق تعیین مقام برای تصدی اموروقفی کلیسا
parishes قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
the churach built him up کلیسا اورا تربیت یا تهذیب اخلاق کرد
parish قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
impropriation دادنی دارایی کلیسا و مانند ان بغیر روحانیون
to i. any one into abenefice کسیرابرای دریافت درامد کلیسا معرفی کردن
chambers اتاق
chamber اتاق
rooms اتاق
room اتاق
room mate هم اتاق
ampullae niche [طاقچه ای در کلیسا برای نگه داشتن ظروف آب مقدس]
Doom [نمایش تصویری از آخرین قضاوت عیسی مسیح در کلیسا]
arch-rib [قوسی زیر طاق که از شبستان یا دالان کلیسا می گذرد.]
ante-choir [فضای خالی جلوی تریبون دسته همسرایان در کلیسا]
verger متصدی نشان دادن محل جلوس مردم در کلیسا
altar-niche [تو رفتگی در محراب کلیسا که اغلب نیایشگاه کوچکی است.]
prebend محل پرداخت موقوف یا عواید کلیسا موقوفه کلیسایی
prebendal محل پرداخت موقوف یا عواید کلیسا موقوفه کلیسایی
encaenia جشن سالیانه تاسیس شهر یاتقدیر کلیسا یا معبدی
dortour اتاق خواب
common joist تیر کف اتاق
studios اتاق کار
studio اتاق کار
a single room یک اتاق یک نفره
waiting-room اتاق انتظار
chamber of commerce اتاق بازرگانی
a sinlge room یک اتاق یک نفره
dorter اتاق خواب
Room 123 اتاق 123
roomful بقدر یک اتاق پر
roomfuls بقدر یک اتاق پر
sickrooms اتاق بیمار
a double room یک اتاق دو نفره
clearing houses اتاق تهاتر
sickroom اتاق بیمار
operations room اتاق عملیات
ante-chamber اتاق انتظار
distorted room اتاق خطاانگیز
clearing house اتاق تهاتر
chamber of commerce اتاق تجارت
vestibular اتاق کوچک بدن
batten [تخته ی کف اتاق ]
chamber of shipping اتاق کشتیرانی
chamber of trade اتاق بازرگانی
chamber of trade اتاق تجارت
assmbly-room اتاق همایش
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com