Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
coalition
اتحاد موقتی
coalitions
اتحاد موقتی
Other Matches
slumps
کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی
slump
کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی
slumped
کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی
slumping
کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی
federal
اتحاد
togetherness
اتحاد
injunctions
اتحاد
consolidation
اتحاد
unity
اتحاد
union
اتحاد
injunction
اتحاد
alliances
اتحاد
alliance
اتحاد
league
اتحاد
leagues
اتحاد
federative
اتحاد
accretion
اتحاد
unions
اتحاد
conferderation
اتحاد
integrity
اتحاد
solidarity
اتحاد
confederation
اتحاد
identity
اتحاد
incorporation
اتحاد
confederations
اتحاد
identities
اتحاد
monetary convention
اتحاد ارزی
tie
اتحاد وابستگی
ties
اتحاد وابستگی
unions
اتحاد سازش
sodality
اتحاد یگانگی
unions
اتحاد اتحادیه
unifiable
قابل اتحاد
syneresis
اتحاد دو حرف
unitive
موجد اتحاد
association
معاشرت اتحاد
associations
معاشرت اتحاد
confederacies
اتحاد پیوند
confederacy
اتحاد پیوند
diphthong
اتحاد دو صوت
diphthongs
اتحاد دو صوت
unions
اتحاد واتفاق
union
اتحاد سازش
military convention
اتحاد نظامی
unison
اتحاد اتفاق
monetary convention
اتحاد پولی
marriage
یگانگی اتحاد
marriages
یگانگی اتحاد
disunity
عدم اتحاد
union
اتحاد اتحادیه
union
اتحاد واتفاق
consolidation
ترکیب اتحاد
defensive league
اتحاد دفاعی
mathematical identity
اتحاد ریاضی
Soviet Union
اتحاد شوروی
solidarity
بهم پیوستگی
[اتحاد]
league
اتحاد متحد کردن
unionist
هواخواه اتحاد و یگانگی
misalliance
اتحاد وائتلاف نامناسب
leagues
اتحاد متحد کردن
spirit de corps
روح یگانگی و اتحاد
unionists
هواخواه اتحاد و یگانگی
slurred
خط اتحاد لکه ننگ
bands
دستهء موسیقی اتحاد
pentarchy
اتحاد پنج حکومت
triumvir
عضو اتحاد سه گانه
band
دستهء موسیقی اتحاد
slurs
خط اتحاد لکه ننگ
slurring
خط اتحاد لکه ننگ
slur
خط اتحاد لکه ننگ
synoecy
اتحاد واتفاق الحاق
synoeky
اتحاد واتفاق الحاق
post union
اتحاد پستی بین المللی
pentarchy
اتحاد پنج نیرو یاپنج حس
pan americanism
طرفداری از اتحاد کشورهای امریکایی
Soviets
هیئت حاکمه اتحاد جماهیرشوروی
Soviet
هیئت حاکمه اتحاد جماهیرشوروی
block
اتحاد دو یاچند دسته بمنظور خاصی
integration
یکپارچگی اتحاد عناصر مختلف اجتماع
blocked
اتحاد دو یاچند دسته بمنظور خاصی
blocks
اتحاد دو یاچند دسته بمنظور خاصی
misjoinder
اتحاد ناصحیح وتبانی اصحاب دعوی
treadway
پل موقتی
pro forma
موقتی
provisionary
موقتی
tentative
<adj.>
موقتی
adinterim
موقتی
provisory
<adj.>
موقتی
makeshift
<adj.>
موقتی
extemporaneous
موقتی
flying bridge
پل موقتی
intrim
موقتی
jackleg
موقتی
make-shift
<adj.>
موقتی
interim
موقتی
provisional
<adj.>
موقتی
temporary
<adj.>
موقتی
bloc
جعبه قرقره اتحاد دو یاچند دسته بمنظورخاصی
blocs
جعبه قرقره اتحاد دو یاچند دسته بمنظورخاصی
bivouac
اردوی موقتی
phantom tumour
برامدگی موقتی
bivouacked
اردوگاه موقتی
dugout
پناهگاه موقتی
dugouts
پناهگاه موقتی
non resident
مقیم موقتی
make shift construction
طرح موقتی
make do
چاره موقتی
bivouacked
اردوی موقتی
bivouac
اردوگاه موقتی
bivouacking
اردوی موقتی
phantom tumour
باد موقتی
gleam
تظاهر موقتی
temporariness
موقتی بودن
temporary error
خطای موقتی
temporary gauge
اشل موقتی
temporary income
درامد موقتی
temporary storage
انباره موقتی
temporary structures
ساختمانهای موقتی
adjournments
تعطیل موقتی
gleamed
تظاهر موقتی
sojourner
ساکن موقتی
sojoiurn
اقامت موقتی
sojourns
اقامت موقتی
provisionality
موقتی بودن
provisionality
جنبه موقتی
sojourn
اقامت موقتی
gleams
تظاهر موقتی
scratch file
فایل موقتی
scrip
رسید موقتی
gleaming
تظاهر موقتی
adjournment
تعطیل موقتی
bivouacs
اردوگاه موقتی
temporal
موقتی زودگذرفانی
bastes
کوک موقتی
basted
کوک موقتی
barricading
سنگربندی موقتی
barricades
سنگربندی موقتی
barricaded
سنگربندی موقتی
barricade
سنگربندی موقتی
baste
کوک موقتی
corners
انحصار موقتی
cornering
انحصار موقتی
corner
انحصار موقتی
palliatives
مسکن موقتی
palliative
مسکن موقتی
non-residents
مقیم موقتی
non-resident
مقیم موقتی
faddle
سرگرمی موقتی
funk hole
پناهگاه موقتی
bivouacking
اردوگاه موقتی
floating bridge
پل متحرک موقتی
house of d.
زندان موقتی
bivouacs
اردوی موقتی
interim dividend
سود سهام موقتی
interim certificates
سند قرضه موقتی
interrex
رئیس حکومت موقتی
dump
انبار موقتی اشغالدان
temporary data set
مجموعه داده موقتی
brainstorms
اشفتگی فکری موقتی
Band-Aid
چارهی سطحی و موقتی
treadway bridge
پل عبور موقتی پیاده
Band-Aids
چارهی سطحی و موقتی
interim dividend
سود موقتی سهام
jury sturt
پایه اضافی یا موقتی
brainstorm
اشفتگی فکری موقتی
gasoline dump
مخزن موقتی بنزین
casual uplift
بالا رفتن موقتی
recesses
تعطیل موقتی تنفس
interregnum
دوره حکومت موقتی
interregnums
دوره حکومت موقتی
recess
تعطیل موقتی تنفس
frame
هیکل حالت موقتی
interlocutory
موقتی غیر قطعی
booths
پاسگاه یادکه موقتی
booth
پاسگاه یادکه موقتی
interregna
دوره حکومت موقتی
stop gap
وسیله یا چاره موقتی
casual uplift
بالا بردن موقتی
put someone up
به کسی بطور موقتی جا دادن
radar silence
خاموش کردن موقتی رادارها
makeshift
چاره موقتی ادم رذل
epaulement
استحکام موقتی جناحی مترس
casual water
تجمع موقتی اب روی زمین
hoardings
جمع اوری دیوار موقتی
hoarding
جمع اوری دیوار موقتی
corners
انحصار موقتی ازطریق خرید کلی
assembly of notables
مجلس بزرگان یا اعیان پارلمانی موقتی
retrench
دارای سنگر موقتی زیرزمینی کردن
blackout
فراموشی
[یا بیهوشی یا نابینایی]
موقتی
[پزشکی]
cornering
انحصار موقتی ازطریق خرید کلی
corner
انحصار موقتی ازطریق خرید کلی
to have a blackout
فراموشی
[یا بیهوشی یا نابینایی]
موقتی داشتن
[پزشکی]
strip
نوار مین گذاری باند فرود موقتی
barracked
منزل کارگران کلبه یا اطاقک موقتی انبارکاه
barrack
منزل کارگران کلبه یا اطاقک موقتی انبارکاه
surging
تغییر ناگهانی و موقتی ولتاژبا جریان در یک مدار
barracking
منزل کارگران کلبه یا اطاقک موقتی انبارکاه
jumper
سیم هادی برای ایجاد انشعاب فرعی موقتی
jumpers
سیم هادی برای ایجاد انشعاب فرعی موقتی
glitch
خرابی تصادفی یا موقتی در سخت افزار گیر در برنامه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com