Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 58 (5 milliseconds)
English
Persian
struma
اتساع و گشادشدن هر عضوی
Other Matches
emphysema
اتساع و بزرگی عضوی در اثر گاز یا هوا باد
stretch
گشادشدن
stretched
گشادشدن
stretches
گشادشدن
dilatancy
اتساع
dilatation
اتساع
dilation
اتساع
stretches
اتساع
stretched
اتساع
stretch
اتساع
dilatable
قابل اتساع
dilatable
اتساع پذیر
dilation of time
اتساع زمان
aneurysm
اتساع عروقی
aneurism
اتساع شریان
vasodilatation
اتساع عروق
dilate
اتساع دادن
mydriasis
اتساع مردمک
tractile
قابل اتساع
dilating
اتساع دادن
dilates
اتساع دادن
dilatability
قابلیت انبساط یا اتساع
mydriasis
اتساع زیاد مردمک چشم
turgor
اتساع غشاء پروتوپلاسم گیاهی
organic
عضوی
memberless
بی عضوی
diad
گروه دو عضوی
organic deafness
کری عضوی
organic disorder
اختلال عضوی
organic sensations
احساسهای عضوی
organic set
امایه عضوی
organicism
عضوی نگری
six membered ring
حلقه شش عضوی
dyad
گروه دو عضوی
octamerous
هشت عضوی
dyadic unit
واحد دو عضوی
monoplegia
فلج یک عضوی
inorganic
غیر عضوی
dysarthria
نارساگویی عضوی
maiming
اختلال یا از کارافتادگی عضوی
maimed
اختلال یا از کارافتادگی عضوی
amputation
قطع عضوی از بدن
maim
اختلال یا از کارافتادگی عضوی
brachium
هر عضوی شبیه بازو
psychalgia
درد غیر عضوی
organic mental disorder
اختلال روانی عضوی
ablation
قطع عضوی از بدن
organic psychosis
روان پریشی عضوی
maims
اختلال یا از کارافتادگی عضوی
hypertrophy
بزرگ شدن عضوی بیش از حد لزوم
viscus
عضوی که دراحشاء واقع شده است
tranillumination
انقال نور از خلال عضوی بعضو دیگری
play footsie
<idiom>
از زیرمیز با پا عضوی از بدن شخص مقابل را لمس کردن
prolotherapy
اصلاح وتر یا عضوی بوسیله کاهش رویش وتکثیر سلولی
Internet
انجمنی که عضوی از IAB است و استانداردهای اینترنت را تشخیص میدهد
Internet
انجمنی که عضوی از IAB است و استانداردهای جدید اینترنت را پیش از اینکه به IETF مراجعه کنند بررسی میکند
qyaternary
چهار واحدی چهار عضوی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com