Total search result: 201 (13 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
fasteners |
اتصالات اتصال دهنده |
|
|
Other Matches |
|
edges |
اتصال طولانی که حاوی اتصالات فلزی است و اجازه تماس الکتریکی به کارت لبه میدهد |
edge |
اتصال طولانی که حاوی اتصالات فلزی است و اجازه تماس الکتریکی به کارت لبه میدهد |
transports |
لایه چهارم در مدل شبکه ISO/ OSI که حاوی اتصال و بررسی و کنترل های مط لوب کیفیت اتصالات است |
transporting |
لایه چهارم در مدل شبکه ISO/ OSI که حاوی اتصال و بررسی و کنترل های مط لوب کیفیت اتصالات است |
port |
سوکت یا اتصال فیزیکی که امکان ارسال داده بین اتصالات داخلی کامپیوتر و وسیله خارجی دیگر فراهم میکند |
transport |
لایه چهارم در مدل شبکه ISO/ OSI که حاوی اتصال و بررسی و کنترل های مط لوب کیفیت اتصالات است |
transported |
لایه چهارم در مدل شبکه ISO/ OSI که حاوی اتصال و بررسی و کنترل های مط لوب کیفیت اتصالات است |
connector |
اتصال دهنده |
connecting |
اتصال دهنده |
jointer |
دستگاه اتصال دهنده |
connection fuse |
ماسوره اتصال دهنده |
connector |
وسیله اتصال دهنده |
coupling base |
اتصال دهنده چاشنی به کلاهک |
off page connector |
اتصال دهنده برون صفحهای |
ISP |
شرکتی که حاوی یکی از اتصالات داغی است که اتصالات اینترنت و فروش را ممکن می سازد تا کاربران خصوصی از طریق آن به اینترنت دستیابی داشته باشند |
earths |
اتصال سیم بین وسیله الکتریکی و زمین که نشان دهنده پتانسیل صفر است |
earth |
اتصال سیم بین وسیله الکتریکی و زمین که نشان دهنده پتانسیل صفر است |
male connector |
ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند |
plug compatible |
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال |
layers |
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند |
layer |
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند |
patch |
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو |
patches |
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو |
PPP |
پروتکل تامین کننده اتصال شبکه روی اتصال آسنکرون |
connector |
وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند |
fibres |
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود |
fibre |
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود |
fiber |
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود |
trimmer |
زینت دهنده تغییر عقیده دهنده بنابمصالح روز |
contact |
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند |
contacts |
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند |
contacting |
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند |
contacted |
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند |
moorings |
سیمهای اتصال مسلح کننده مین سیم اتصال |
DB connector |
اتصال به شکل D که معمولاگ به صورت دو ردیف سوزن است برای اتصال وسایل ارسال داده |
fittings |
اتصالات |
connections |
اتصالات |
lashings |
اتصالات |
moorings |
اتصالات |
fitting |
اتصالات |
linkage |
مجموعه اتصال اتصال متصل کردن |
linkages |
مجموعه اتصال اتصال متصل کردن |
drawbar |
بازوی اتصال سهم اهرم اتصال |
swivelled |
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن |
swivel |
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن |
swivels |
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن |
pads |
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت |
pad |
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت |
shear connections |
اتصالات برشی |
distribution board |
تابلوی اتصالات |
electrical connections |
اتصالات الکتریکی |
gold contacts |
اتصالات الکتریکی |
accumulator switchboard |
تابلوی اتصالات اکومولاتور |
grout |
ملاط پرکننده اتصالات |
telephone switching technique |
اصول اتصالات تلفنی |
top hamper |
اتصالات فوقانی ناو |
RJ connector |
نام عمومی برای اتصال هشت سوزنی که درشبکههای BuneT برای اتصال کابل UTP به کار می رود |
exhibiter |
نمایش دهنده ارائه دهنده |
conglutinative |
التیام دهنده جوش دهنده |
bailor |
امانت دهنده کفیل دهنده |
bailer |
امانت دهنده کفیل دهنده |
exhibitor |
نمایش دهنده ارائه دهنده |
catalysts |
تشکیلات دهنده سازمان دهنده |
catalyst |
تشکیلات دهنده سازمان دهنده |
extender |
توسعه دهنده ادامه دهنده |
exhibitors |
نمایش دهنده ارائه دهنده |
slip road |
سینه کش اتصال فراز اتصال |
ramps |
سینه کش اتصال فراز اتصال |
cascade connection |
اتصال کاسکاد اتصال پلهای |
ramp |
سینه کش اتصال فراز اتصال |
terminal |
محل اتصال پیچ اتصال |
lead |
قطب اتصال سیم اتصال |
leads |
قطب اتصال سیم اتصال |
terminals |
محل اتصال پیچ اتصال |
telephone switchboard |
قفسه اتصالات مراکز تلفن خودکار |
ieee |
استاندارد بیان کننده اتصالات داده با......... و........ |
pins |
اتصالات فلزی کوچک روی یک DIP |
cable |
تمام کابلها اتصالات و تابلو ها در یک اداره یا ساختمان |
inductive coupling |
شفت مکانیکی که توسط اتصالات مغناطیسی میچرخد |
brake rigging |
اتصالات ترمز لوکوموتیو تقویت کنندههای ترمزلوکوموتیو |
cabled |
تمام کابلها اتصالات و تابلو ها در یک اداره یا ساختمان |
networking |
اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند |
networks |
اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند |
network |
اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند |
motherboard |
که حاوی بیشتر قط عات و اتصالات برای تختههای دیگر است |
breakout box |
وسیلهای وضیعت خط وط بین واسط ه ها یا کابل ها یا اتصالات را نشان میدهد |
bsc |
استاندارد برای اتصالات ارتباطی رسانههای با سرعت متوسط / بالا |
jumpers |
مدار یا وسیلهای که وضعیتهای آن با اعمال اتصالات مختلف قابل انتخاب است |
panel |
تابلوی عقب کامپیوتر که اتصالات به رسانههای جانبی مثل صفحه کلید |
panels |
تابلوی عقب کامپیوتر که اتصالات به رسانههای جانبی مثل صفحه کلید |
jumper |
مدار یا وسیلهای که وضعیتهای آن با اعمال اتصالات مختلف قابل انتخاب است |
synchronous |
شبکهای که تمام اتصالات آن با یک سیگنال زمان بندی همان شده است |
microsoft |
اتصالات پایگاه داده به اینترنت و پست الکترونیکی به ویژه برای کاربران ویندوز |
BACS |
سیستم حمل پول بین بانکها با استفاده از اتصالات کامپیوتری در یک شبکه امن |
architecture |
فاهر و اتصالات سخت افزار داخلی کامپیوتر و ارتباطات منط قی بین CPU |
matrixes |
روشی که کلیدهای صفحه کلید به صورت آرایه اتصالات قرار گرفته اند |
redundancy |
اتصالات اضافی بین نقاط که امکان ادامه عملیات در حین خرابی میدهد |
matrix |
روشی که کلیدهای صفحه کلید به صورت آرایه اتصالات قرار گرفته اند |
redundancies |
اتصالات اضافی بین نقاط که امکان ادامه عملیات در حین خرابی میدهد |
T connector |
اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند |
bankers automated clearance system |
سیستم انتقال پول بین بانکها با استفاده از اتصالات کامپیوتری دریک شبکه امن |
teleconferencing |
بحث بین کاربران راه دور با استفاده از اتصالات کامپیوتری توسط مودم یا شبکه |
fusible read only memory |
MORP که از ماتریسی از اتصالات موجود تشکیل شده که به طور انتخابی به برنامه وصل می شوند |
Internet |
می را می سازد که اینترنت و اتصالات فروش را آماده میکند تا کاربران خصوصی به آنها دسترسی داشته باشند |
microcomputer |
تخته مدار چاپی اصی سیستم که بیشتر قط عات و اتصالات برای تختههای جانبی و... را دارد |
interfaces |
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط |
interface |
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط |
HSSI |
اتصالات سری که داده را تا نرخ مگابایت در ثانیه ارسال میکند. که در برخی شبکههای گسترده به کار می رود |
MNP 0 |
پروتکل تصحیح خطای ارتباطی که میتواند داده راحتی روی اتصالات تلفن ضعیف منتقل کند |
thin Ethernet |
شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل loaxial و اتصالات BNC و محدود به چند متری میشود |
ecl |
طراحی مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از منتشر کننده ترانزیستورها به عنوان اتصالات خروجی به مراحل دیگر |
rat's nest |
یک ویژگی در سیستمهای طراحی مدار چاپی که به استفاده کننده اجازه میدهدتا تمام اتصالات میان مولفه ها را ببیند |
micros |
تخته مدار چاپ شده اصلی سیستم که حاوی اغلب قط عات و اتصالات برای گفتههای گسترده و... است |
micro |
تخته مدار چاپ شده اصلی سیستم که حاوی اغلب قط عات و اتصالات برای گفتههای گسترده و... است |
subscriber's line |
اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک |
buses |
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند |
busing |
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند |
bussed |
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند |
busses |
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند |
backs |
تابلویی در پشت کامپیوتر که اتصالات را به وسایل جانبی مثل کلید و چاپگر و واحد نمایش تصویر و mouse نگه می دارد |
bussing |
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند |
back |
تابلویی در پشت کامپیوتر که اتصالات را به وسایل جانبی مثل کلید و چاپگر و واحد نمایش تصویر و mouse نگه می دارد |
highways |
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه و وسایل جانبی منتقل میکند |
bused |
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند |
highway |
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه و وسایل جانبی منتقل میکند |
bus |
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند |
selectable |
مدار یا وسیلهای که انتخابهای مختلف آن با قرار دادن اتصالات سیم مختلف انتخاب می شوند |
matrixes |
آرایه اتصالات بین دروازههای منط قی که تولید تعدادی تابع منط قی ممکن میکند |
matrix |
آرایه اتصالات بین دروازههای منط قی که تولید تعدادی تابع منط قی ممکن میکند |
board |
تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها |
boarded |
تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها |
surf |
جستجوی وب سایت با نگاه کردن به صفحات وب به صورت نا مرتب ولی حرکت ساده بین صفحات با استفاده از اتصالات |
Web page |
فایل ذخیره شده در وب سرور که حاوی متن فرمت شده , گرافیک و اتصالات در متنهای با کلمات کلیدی به صفحات دیگر اینترنت یا وب سایت است |
indicator |
نشان دهنده دستگاه نشان دهنده |
altitude azimuth |
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما |
localtalk |
استاندارد شبکه سافت Apple که لایه فیزیکی مثل سیستم کابل یا اتصالات را که در شبکه Apple Talk استفاده میشود را ساخته است . شبکه داده را روی کابل unshield pair-tuisted منتقل میکند |
irriguous |
اب دهنده |
donar |
دهنده |
donor |
دهنده |
transferor |
دهنده |
pusher |
هل دهنده |
pushers |
هل دهنده |
donors |
دهنده |
jogger |
هل دهنده |
giver |
دهنده |
shover |
هل دهنده |
trimestr |
رخ دهنده |
joggers |
هل دهنده |
contact |
اتصال |
contacted |
اتصال |
bonding |
اتصال |
connect node |
کد اتصال |
contacting |
اتصال |
hitch |
اتصال |
attaching |
اتصال |
joint |
اتصال |
fusion |
اتصال |
attach |
اتصال |
butt joint riveting |
اتصال لب به لب |
jump joint |
اتصال لب به لب |
butt joint |
اتصال لب به لب |
abjoint |
بی اتصال |
incorporation |
اتصال |
clutch dog |
فک اتصال |
abutment |
اتصال |
colligation |
اتصال |
union |
اتصال |
attaches |
اتصال |
lap joint |
اتصال لب به لب |
hitching |
اتصال |
connector |
اتصال |
conjuncture |
اتصال |
hitched |
اتصال |
hitches |
اتصال |
interconnetion |
اتصال |
fusions |
اتصال |
network |
اتصال |
law of continvity |
اتصال |
connectivity |
اتصال |
concatenate |
اتصال |
networks |
اتصال |
seam |
خط اتصال |
inosculation |
اتصال |
unions |
اتصال |
contacts |
اتصال |
connection line |
خط اتصال |
lead wire |
خط اتصال |
seams |
خط اتصال |
interconnection |
اتصال |
cutter link |
اتصال |
bounding |
اتصال |
junction |
اتصال |
scarfs |
اتصال |
scarf |
اتصال |
single u butt joint |
اتصال لب به لب "یو" |
symphysis |
اتصال |
suspensions |
اتصال |
suspension |
اتصال |
coitus |
اتصال |
connection |
اتصال |