English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (15 milliseconds)
English Persian
earth اتصالی در مدار که نشان دهنده پتانسیل صفر است
earths اتصالی در مدار که نشان دهنده پتانسیل صفر است
Other Matches
earth اتصال سیم بین وسیله الکتریکی و زمین که نشان دهنده پتانسیل صفر است
earths اتصال سیم بین وسیله الکتریکی و زمین که نشان دهنده پتانسیل صفر است
marking current جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
short circuit اتصالی مدار
shortest اتصال مدار اتصالی پیدا کردن
short اتصال مدار اتصالی پیدا کردن
shorter اتصال مدار اتصالی پیدا کردن
joysticks مدار و اتصالی که برای واسط بین goystick و کامپیوتر است
joystick مدار و اتصالی که برای واسط بین goystick و کامپیوتر است
port مدار و اتصالی که امکان ارسال و دریافت داده موازی میدهد
inputted مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسیله خارجی میدهد
i/o مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی / خروجی به وسیله دیگر است
interface مدار کامپیوتری را اتصالی که به داده موازی امکان ارسال و دریافت میدهد.
interfaces مدار کامپیوتری را اتصالی که به داده موازی امکان ارسال و دریافت میدهد.
input مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسیله خارجی میدهد
input/output مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی /خروجی برای وسیله دیگر است
indicator نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
pad ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
discretionary خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
output مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان خروجی یا ارسال داده به وسیله یا ماشین دیگر میدهد
outputs مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان خروجی یا ارسال داده به وسیله یا ماشین دیگر میدهد
port [software] دریچه ای [مدار و اتصالی] که امکان ارسال و دریافت داده را میدهد [نرم افزار] [رایانه شناسی]
port مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان خارج کردن یا ارسال داده به ماشین دیگر یا وسیله دگر میدهد
altitude azimuth عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
poniter نشان دهنده نشان گیرنده
flags یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flag یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
universal joints اتصالی گردان چهارشاخه گاردان اتصالی ازاد یا هرزگرد
supervisory 1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
expansion orbit مدار نشان
indicator نشان دهنده
indicant نشان دهنده
demonstrator نشان دهنده
demonstrators نشان دهنده
indicative نشان دهنده
ended کد نشان دهنده انتهای خط
illustrators نشان دهنده تصویر کش
illustrator نشان دهنده تصویر کش
ring indicator نشان دهنده حلقه
end کد نشان دهنده انتهای خط
ends کد نشان دهنده انتهای خط
resilient نشان دهنده فنری
counting balance ترازوی نشان دهنده
episcope دستگاه نشان دهنده تصاویر
status board تابلوی نشان دهنده وضعیت
ends کد نشان دهنده انتهای رکورد
ended کد نشان دهنده انتهای رکورد
frequency indicator دستگاه نشان دهنده فرکانس
end کد نشان دهنده انتهای رکورد
control flag پرچم نشان دهنده دستورات
adumbrant نشان دهنده طرح مختصرازچیزی
taximeter نشان دهنده کرایه تاکسی
oscilloscope دستگاه نشان دهنده امواج
voltage indicator دستگاه نشان دهنده فشارالکتریکی
indicator عقربه یاصفحه نشان دهنده
oil gage عقربه نشان دهنده روغن
isobars خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
quasi- که نشان دهنده تعداد دستورات است
external indicator نشان دهنده وضع خارجی وسیله
oscilloscope دستگاه نشان دهنده نوسان امواج
situation map نقشه نشان دهنده وضعیت جنگ
station bill لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
attitude indicator دستگاه نشان دهنده زاویه تقرب
isobare خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
regulatory signs علایم نشان دهنده مقررات جاده ها
to feel on top of the world تو آسمون ها بودن [نشان دهنده خوشحالی]
gauges اندازه گیر عقربه نشان دهنده
gauged اندازه گیر عقربه نشان دهنده
air hose coupling دستگاه نشان دهنده ازدیاد باد
escape character حرفی که نشان دهنده کد espace باشد
gauge اندازه گیر عقربه نشان دهنده
boundary disclaimer نشان دهنده حدود جغرافیایی منطقه
isobar خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
to be on top of the world تو آسمون ها بودن [نشان دهنده خوشحالی]
radix عدد نشان دهنده اعشار صحیح
bathymetric contour میزان منحنیهای نشان دهنده عمق
gas indicator دستگاه نشان دهنده مقدار گاز
reverberation index دستگاه نشان دهنده میزان امواج برگشتی
arithmetic علامتی که نشان دهنده یک تابع محاسباتی است .
heads up display وسیله نشان دهنده وضعیت مسیر پیشروی
marker کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
colons که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
colon که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
azimuth micrometer وسیله نشان دهنده اجزای سمت هواپیما
azimuth equidistant projection وسیله نشان دهنده تعادل سمتی هواپیما
position buoy بویه نشان دهنده موقعیت کاروان دریایی
markers کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
drift signal علایم نشان دهنده انحراف مسیر ناو
plus که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
marks علامت روی صفحه که نشان دهنده چیزی است
mark سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است
plus sign که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
attitude gyro الت نشان دهنده پروازی که توسط ژایرو کارمیکند
zmarker beacon برج مراقبت نشان دهنده محل فرودگاه به هواپیماها
arrow head پیکان نشان دهنده محل پیاده شدن افراد
compliance index شاخص نشان دهنده قابلیت پیروی از علایم راهنمایی
plus signs که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
marks سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است
mark علامت روی صفحه که نشان دهنده چیزی است
end کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
ends کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
end کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
ended کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
ended کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
drift float علامت یا شاخص شناور نشان دهنده انحراف مسیر
deictic بطور مستقیم نشان دهنده مستقیما استدلال کننده
ends کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
look زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد
looked زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد
looks زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد
zeros نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
system indicator طبلک نشان دهنده کار دستگاه شاخص سیستم رمز
zero نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
zeroes نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
graphic داده ذخیره شده که نشان دهنده اطلاعات گرافیکی است .
fielded کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
fields کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
field کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
most significant bit بیتی در کلمه که نشان دهنده بزرگترین مقدار یا وزن است .
Manchester coding نیمه اول دوره زمانی نشان دهنده مقدار بیت
indicator نمایش گرافیکی محل و استفاده پرچمهای نشان دهنده در برنامه
scorecards کارت نشان دهنده تعداد ضربات بازیگر در هر بخش بازی گلف
ended کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
ends کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
colon علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست
scorecard کارت نشان دهنده تعداد ضربات بازیگر در هر بخش بازی گلف
colons علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست
layer tints هاشورهای نشان دهنده لایههای مختلف اب دریا هاشور لایه نما
end کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
duplex مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
duplexes مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
state مدار یا وسیله یا برنامهای که نشان میدهد هیچ عملی رخ نداده ولی ورودی می پذیرد
stating مدار یا وسیله یا برنامهای که نشان میدهد هیچ عملی رخ نداده ولی ورودی می پذیرد
states مدار یا وسیله یا برنامهای که نشان میدهد هیچ عملی رخ نداده ولی ورودی می پذیرد
stated مدار یا وسیله یا برنامهای که نشان میدهد هیچ عملی رخ نداده ولی ورودی می پذیرد
state- مدار یا وسیله یا برنامهای که نشان میدهد هیچ عملی رخ نداده ولی ورودی می پذیرد
boolean operation کلمه دودویی که در آن هر بیت نشان دهنده درست یا نادرست است با استفاده از اعداد 0 و 1
connective نشانه بین دو عملوند که نشان دهنده عملی است که باید انجام شود
paragraphs حرف چاپ نشده که نشان دهنده رفتن نشانه گر به ابتدای خط بعد است
paragraph حرف چاپ نشده که نشان دهنده رفتن نشانه گر به ابتدای خط بعد است
paged اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
page اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
pages اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
elevators نشانه دهنده کوچک گرد که در یک Scroll bar که محل شمارا در یک متن یا تصویر بزرگ نشان میدهد
elevator نشانه دهنده کوچک گرد که در یک Scroll bar که محل شمارا در یک متن یا تصویر بزرگ نشان میدهد
continuity light وسیله سادهای برای ازمایش پیوستگی یک مدار که پیوسته بودن مغئر الکتریکی را باروشن شدن یک لامپ نشان میدهد
cards روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
card روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
decimals نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است
decimal نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است
cabin pressure altimeter ارتفاع سنج نشان دهنده فشارکابین خلبان فشار سنج کابین
combined speed indicator عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
position light علایم نشان دهنده موضع چراغ راهنمای مسیر یا محل موضع
line route map نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
question mark " که نشان دهنده این است که یک حرفی در این محل تط ابق ایجاد میکند
question marks " که نشان دهنده این است که یک حرفی در این محل تط ابق ایجاد میکند
parts explosion رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابطه قطعات با یکدیگر را نشان میدهد
adder مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adders مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
languages زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
language زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
lool لول [تارهای نامتقارن] [این حالت بخاطر قرار گرفتن پود بین تارها بوجود آمده و در حقیقت نشان دهنده اختلاف سطح تارها با یکدیگر است.]
resilience درجه مقاومت فرش در برابر سایش [این عامل نشان دهنده مقاومت فرش بر اثر رفت و آمد و مستهلک شدن آن است.]
vertical scale عقربه نشان دهنده میزان صعود هواپیما عقربه صعود مقیاس ارتفاع
fallout contours خطوط میزان منحنی تشعشع اتمی یا نشان دهنده شدت تشعشع اتمی
drive حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
drives حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
azimuth indicator شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
landmark دستکهای نشان دهنده محل کاشتن مین علایم محل مین
landmarks دستکهای نشان دهنده محل کاشتن مین علایم محل مین
composite circuit مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است
switching مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند
inferior planet سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد
gravitational potential energy انرژی پتانسیل گرانشی پتانسیل گرانشی
quantity equation معادله مقداری . منظورمعادله مقداری پول است که در حقیقت نشان دهنده انگیزه معاملاتی برای پول است
pinned یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pin یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinning یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
trimmer زینت دهنده تغییر عقیده دهنده بنابمصالح روز
mask design اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
Afshan [all-over pattern] طرح افشان [با حالت های پیچشی و یا زوایای هندسی و ترکیبی از گل ها و شکوفه ها که نشان دهنده و عدم محدودیت در طرح است. گاه با طرح های دیگر مثل میناخانی، بوته، هراتی، بندی و گل و بته ترکیب می شود]
target indicator شاخص نشان دهنده هدف شاخص هدف
powder train مدار خرج مدار باروت
firing circuit مدار چاشنی مدار انفجار
short circuit اتصالی
joint اتصالی
symphyseal اتصالی
linkage اتصالی
linkages اتصالی
sling اتصالی
slinging اتصالی
connector اتصالی
syndetic اتصالی
slings اتصالی
tie down اتصالی
coupling capacity فرفیت اتصالی
tag line کابل اتصالی
shorter اتصالی پیداکردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com