| Total search result: 201 (17 milliseconds) | 
			 | 
		
		
			 | 
			 | 
		
		
			| English | 
			Persian | 
		
		
		| T junction     | 
		اتصال با زاویه درست با سیگنال اصلی یا کابل حمل توان   | 
		
	
		| 
 | 
	
	
		| 	
 | 
	
				
				
					| Other Matches | 
				
				
					 | 
				
		
		| T connector     | 
		اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند   | 
		
	
		
		| time     | 
		آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند   | 
		
	
		
		| timed     | 
		آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند   | 
		
	
		
		| times     | 
		آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند   | 
		
	
		
		| TDR     | 
		آزمایش برای یافتن محل خطای کابل , ارسال یک سیگنال روی کابل و بررسی مدت زمان برگشت آن   | 
		
	
		
		| drop cable     | 
		بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند.   | 
		
	
		
		| patch     | 
		کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو   | 
		
	
		
		| patches     | 
		کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو   | 
		
	
		
		| fibres     | 
		نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود   | 
		
	
		
		| fibre     | 
		نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود   | 
		
	
		
		| fiber     | 
		نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود   | 
		
	
		
		| ethernet     | 
		شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور   | 
		
	
		
		| sensitivity     | 
		کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است   | 
		
	
		
		| sensitivities     | 
		کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است   | 
		
	
		
		| RJ connector     | 
		نام عمومی برای اتصال هشت سوزنی که درشبکههای BuneT برای اتصال کابل UTP به کار می رود   | 
		
	
		
		| BNC connector     | 
		متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود   | 
		
	
		
		| wireless network     | 
		شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند   | 
		
	
		
		| otters     | 
		زاویه دهنده کابل مین جمع کن   | 
		
	
		
		| otter     | 
		زاویه دهنده کابل مین جمع کن   | 
		
	
		
		| connection cable     | 
		کابل اتصال   | 
		
	
		
		| subscriber's cable     | 
		کابل اتصال   | 
		
	
		
		| junction cable     | 
		کابل اتصال   | 
		
	
		
		| amplify     | 
		افزایش توان سیگنال یا نوسان آن   | 
		
	
		
		| amplified     | 
		افزایش توان سیگنال یا نوسان آن   | 
		
	
		
		| amplifies     | 
		افزایش توان سیگنال یا نوسان آن   | 
		
	
		
		| amplifying     | 
		افزایش توان سیگنال یا نوسان آن   | 
		
	
		
		socket         | 
		[محل اتصال کابل]   | 
		
	
		
		| cable joint     | 
		مفصل اتصال کابل   | 
		
	
		
		| fades     | 
		از سیگنال رادیویی یا لکتریکی کم توان تر شدن   | 
		
	
		
		| fade     | 
		از سیگنال رادیویی یا لکتریکی کم توان تر شدن   | 
		
	
		
		| strop     | 
		ریل اتصال کابل چترنجات   | 
		
	
		
		| multiple cable joint     | 
		اتصال کابل چند رشتهای   | 
		
	
		
		| junction     | 
		اتصال بین سیم ها و کابل ها   | 
		
	
		
		| junctions     | 
		اتصال بین سیم ها و کابل ها   | 
		
	
		
		| connected load     | 
		توان اتصال   | 
		
	
		
		| main cable     | 
		کابل اصلی   | 
		
	
		
		| physical     | 
		توان و رسانه ارسال سیگنال را بیان میکند   | 
		
	
		
		| hook cable     | 
		کابل قلاب اتصال مهار هواپیما   | 
		
	
		
		| sockets     | 
		فیش برق محل اتصال کابل   | 
		
	
		
		| signalled     | 
		اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط   | 
		
	
		
		| signal     | 
		اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط   | 
		
	
		
		| signaled     | 
		اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط   | 
		
	
		
		| expansion slots     | 
		شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند   | 
		
	
		
		| in band signalling     | 
		ارسال داده که سیگنال حمل آن در پهنای باند کابل یا رسانه ارسالی است   | 
		
	
		
		| scanned     | 
		فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB   | 
		
	
		
		| scans     | 
		فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB   | 
		
	
		
		| scan     | 
		فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB   | 
		
	
		
		| segments     | 
		اتصال الکتریکی یک کابل 2-بخش از شبکه که توسط bridge   | 
		
	
		
		| punch down block     | 
		وسیلهای که در شبکه محلی برای اتصال کابل UTP   | 
		
	
		
		| segment     | 
		اتصال الکتریکی یک کابل 2-بخش از شبکه که توسط bridge   | 
		
	
		
		branch       | 
		کابلی که از یک کابل اصلی به گره می رود   | 
		
	
		
		| branches     | 
		کابلی که از یک کابل اصلی به گره می رود   | 
		
	
		
		| landline     | 
		خط وط ارتباطی که از کابل برای اتصال فیزیکی و الکتریکی دو وسیله استفاده می کنند   | 
		
	
		
		| strop     | 
		ریل بندیهای داخل هواپیمابرای اتصال کابل چتر حامل بار   | 
		
	
		
		| main signal     | 
		سیگنال اصلی   | 
		
	
		
		| base band     | 
		روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت   | 
		
	
		
		| baseband     | 
		روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت   | 
		
	
		
		| mark     | 
		سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است   | 
		
	
		
		| marks     | 
		سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است   | 
		
	
		
		| plugs     | 
		قطعهای که با سیستم دیگر کار میکند وقتی به آن وصل شود توسط اتصال یا کابل   | 
		
	
		
		| plugging     | 
		قطعهای که با سیستم دیگر کار میکند وقتی به آن وصل شود توسط اتصال یا کابل   | 
		
	
		
		plug       | 
		قطعهای که با سیستم دیگر کار میکند وقتی به آن وصل شود توسط اتصال یا کابل   | 
		
	
		
		| timed     | 
		روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد   | 
		
	
		
		| time     | 
		روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد   | 
		
	
		
		| times     | 
		روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد   | 
		
	
		
		| layers     | 
		لایه شبکه استاندارد ISO/OSI که قوانین نرخ بیت . توان و رسانه ارسال سیگنال را معرفی میکند   | 
		
	
		
		| layer     | 
		لایه شبکه استاندارد ISO/OSI که قوانین نرخ بیت . توان و رسانه ارسال سیگنال را معرفی میکند   | 
		
	
		
		| main connection     | 
		اتصال اصلی   | 
		
	
		
		| interfaces     | 
		استاندارد بیان کننده سیگنالهای واسط نرخ ارسال و توان برای اتصال ترمینال به مودم   | 
		
	
		
		| interface     | 
		استاندارد بیان کننده سیگنالهای واسط نرخ ارسال و توان برای اتصال ترمینال به مودم   | 
		
	
		
		| main circuit connection     | 
		اتصال مدار اصلی   | 
		
	
		
		| chips     | 
		اتصال به یک قطعه که در صورت فهور یک سیگنال دیگر قادر به انجام عمل نیست   | 
		
	
		
		| chip     | 
		اتصال به یک قطعه که در صورت فهور یک سیگنال دیگر قادر به انجام عمل نیست   | 
		
	
		
		| outlets     | 
		اتصال یا نقط های در مدار یا شبکه که سیگنال یا داده قابل دستیابی است   | 
		
	
		
		| outlet     | 
		اتصال یا نقط های در مدار یا شبکه که سیگنال یا داده قابل دستیابی است   | 
		
	
		
		| micro to mainframe link     | 
		اتصال ریزکامپیوتر به کامپیوتر اصلی   | 
		
	
		
		| synchronous     | 
		سیستمی که در آن تمام وسایل با سیگنال ساعت اصلی همان هستند   | 
		
	
		
		| tdm     | 
		روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ارسال سریع . هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود. گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد   | 
		
	
		
		| interactive video     | 
		سیستمی که از اتصال کامپیوتری به دیسک خوان اسفاده میکند تا توان پردازش و تصاویر واقعی و متحرک را ایجاد کند   | 
		
	
		
		| wiring     | 
		ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها   | 
		
	
		
		| exchange cable     | 
		کابل اتصال بین مرکز تلفنی ومشترک تلفنی   | 
		
	
		
		| daisy chain     | 
		روش اتصال یک وسیله با یک کابل از یک ماشین یا وسیله به دیگر   | 
		
	
		
		| main topmast     | 
		دگلی که درست بالای دگل اصلی قرار دارد   | 
		
	
		
		| composite video     | 
		سیگنال تصویری که سیگنال تک رنگ و رنگی را در یک سیگنال ترکیب میکند   | 
		
	
		
		| azimuth     | 
		زاویه افقی درست نوک نوار نسبت به نوار مغناطیسی   | 
		
	
		
		| tabbed flap     | 
		فلپی که لبه فرار ان لولا شده و تا زاویهای بزرگتراز زاویه اصلی بطرف پایین منحرف میشود   | 
		
	
		
		| grey matter     | 
		بافته خاکستری رنگ که جرم اصلی مخ ومغزتیره ازان درست شده است   | 
		
	
		
		| IEC connector     | 
		استانداردی برای اتصال سر سوزنه در سوکتی که الکتریسیته اصلی را به کامپیوتر منتقل میکند   | 
		
	
		
		| mush     | 
		افزایش ناگهانی زاویه حمله بدون شتاب قائم انی متعاقب که از اندازه حرکت در امتدادمسیر اصلی ناشی میشود   | 
		
	
		
		| emptier     | 
		یچ بسته که هیچ اطلاعی ندارد. 2-اتصال لبه استفاده نشده روی تخته اصلی   | 
		
	
		
		| emptied     | 
		یچ بسته که هیچ اطلاعی ندارد. 2-اتصال لبه استفاده نشده روی تخته اصلی   | 
		
	
		
		empty       | 
		یچ بسته که هیچ اطلاعی ندارد. 2-اتصال لبه استفاده نشده روی تخته اصلی   | 
		
	
		
		| emptiest     | 
		یچ بسته که هیچ اطلاعی ندارد. 2-اتصال لبه استفاده نشده روی تخته اصلی   | 
		
	
		
		| empties     | 
		یچ بسته که هیچ اطلاعی ندارد. 2-اتصال لبه استفاده نشده روی تخته اصلی   | 
		
	
		
		| meter  power supply     | 
		امکان ای در ویندوز که میزان توان باتری را در laptop نشان میدهد و نیز می گوید آیا از طریق بالا اجرا میشود یا منبع اصلی الکتریسیته   | 
		
	
		
		| DSR     | 
		سیگنال از وسیلهای که آماده دریافت داده است , این سیگنال پس از دریافت سیگنال DTR رخ میدهد   | 
		
	
		
		| fail     | 
		سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد   | 
		
	
		
		| fails     | 
		سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد   | 
		
	
		
		| failed     | 
		سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد   | 
		
	
		
		| remote     | 
		کاربری که به بسته الکترونیکی دستیابی دارد بدوون نیاز به اتصال به سرور اصلی شبکه محلی   | 
		
	
		
		| remoter     | 
		کاربری که به بسته الکترونیکی دستیابی دارد بدوون نیاز به اتصال به سرور اصلی شبکه محلی   | 
		
	
		
		| remotest     | 
		کاربری که به بسته الکترونیکی دستیابی دارد بدوون نیاز به اتصال به سرور اصلی شبکه محلی   | 
		
	
		
		| demodulation     | 
		ترسیم سیگنال اصلی از موج تقسیم شده دریافت شده   | 
		
	
		
		| male connector     | 
		ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند   | 
		
	
		
		| adapter     | 
		کارت جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. این کارت داده کامپیوتری را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند تا قابل ارسال در کابل شبکه باشد   | 
		
	
		
		| isolation     | 
		مبدلی که برای جدا کردن قط عات از اتصال مستقیم با منبع تغذیه الکتریسیته اصلی به کار می رود   | 
		
	
		
		| duct     | 
		لولهای که حاوی کابل هایی است که اطراف یک گروه کابل یک پوشش محافظ قرار دارد   | 
		
	
		
		| charactristics     | 
		مشخصات مقدماتی یا اصلی که عبارتند از ضریب براضریب پسا نسبت برا به پساموقعیت مرکز فشار و ضریب گشتاور برای هر زاویه حمله   | 
		
	
		
		| an fitting     | 
		رابطهایی برای اتصال لولههای پخدار یا قیفی شکل که دارای زاویه 73 درجه میباشند و فاصلهای بین تمام شدن دندانه ها و شروع قسمت پخدار وجود دارد   | 
		
	
		
		| transphasor     | 
		ترانزیستور نوری که از کریستال ساخته شده است که قادر به تنظیم اشعه اصلی نور طبق سیگنال ورودی کوچکتر است   | 
		
	
		
		| NIC     | 
		تخته جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. تخته داده کامپیوتر را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند که در امتداد در کابل شبکه ارسال خواهد شد   | 
		
	
		
		| eight bit system     | 
		کم توان که CPU آن می توان کلمات هشت بیتی را پردازش کند   | 
		
	
		
		| power meter     | 
		دستگاه اندازه گیری توان توان سنج وات متر   | 
		
	
		
		| synchronous     | 
		فناوری حافظه سریع جدید که قط عات حافظه آن با همان سیگنال ساعتی کار می کنند که پردازنده اصلی , بنابراین همان هستند   | 
		
	
		
		| dma     | 
		اتصال سریع و مستقیم بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی کامپیوتر که مانع دستیابی به توابع خواندن داده میشود   | 
		
	
		
		| graduated circle of an alidade     | 
		دایره مدرج زاویه یاب صفحه درجه دار زاویه سنج   | 
		
	
		
		| plug compatible     | 
		دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال   | 
		
	
		
		| modulator     | 
		مدار الکترونیکی که سیگنال را طبق سیگنال اعمال شده تغییر میدهد   | 
		
	
		
		| auctioneering device     | 
		وسیلهای که بیشترین یا کمترین سیگنال را از تعدادی سیگنال ورودی انتخاب میکند   | 
		
	
		
		| longitudinal dihedral     | 
		اختلاف زاویهای بین زاویه برخورد بال و زاویه برخوردسکانهای افقی که دومی معمولا کمتر است   | 
		
	
		
		| grivation     | 
		زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف دستگاه   | 
		
	
		
		| ADPCM     | 
		استاندارد CCITT برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتالی   | 
		
	
		
		| DCD     | 
		سیگنال RSC ازمودم به کامپیوتر برای بیان اینکه سیگنال دریافت شده است   | 
		
	
		
		| degradation     | 
		کمبود کیفیت تصویه به علت اختلال در سیگنال یا کپی گرفتن نامناسب از سیگنال ویدیویی   | 
		
	
		
		| noise     | 
		سیگنال تصادفی آماده اضافه بر هر سیگنال درخواستی   | 
		
	
		
		| noises     | 
		سیگنال تصادفی آماده اضافه بر هر سیگنال درخواستی   | 
		
	
		
		| rating     | 
		توان نامی توان قدرت   | 
		
	
		
		| ratings     | 
		توان نامی توان قدرت   | 
		
	
		
		| sample size     | 
		بیتی استفاده میشود. بدست آوردن اندازهای از سیگنال که برای تامین اطلاعات درباره سیگنال به کار می رود   | 
		
	
		
		| adaptive channel allocation     | 
		استاندارد CCITT که بیان کننده یک روش برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتال است   | 
		
	
		
		| lsb     | 
		رقم دودویی که محل سمت راست کلمه را اشغال میکند و کمترین توان دو را در کلمه دارد که معمولا معادل رو به توان صفر است   | 
		
	
		
		| coincidence circuit     | 
		یک مدارالکترونیکی که تنهادرصورت دریافت سیگنال درهمه ورودیها بصورت همزمان یا بسیار نزدیک بهم دارای سیگنال خروجی خواهدبود   | 
		
	
		
		| cards     | 
		کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن   | 
		
	
		
		| card     | 
		کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن   | 
		
	
		
		| watts     | 
		واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود   | 
		
	
		
		| watt     | 
		واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود   | 
		
	
		
		| inverts     | 
		معماری شبکه در آن hub مرکز شبکه است و تمام زیر شبکه ها به hub متصل اند. در شبکه قدیمی backbore زیر شبکه ها به کابل اصلی شبکه وصل بودند   | 
		
	
		
		| invert     | 
		معماری شبکه در آن hub مرکز شبکه است و تمام زیر شبکه ها به hub متصل اند. در شبکه قدیمی backbore زیر شبکه ها به کابل اصلی شبکه وصل بودند   | 
		
	
		
		| inverting     | 
		معماری شبکه در آن hub مرکز شبکه است و تمام زیر شبکه ها به hub متصل اند. در شبکه قدیمی backbore زیر شبکه ها به کابل اصلی شبکه وصل بودند   | 
		
	
		
		| quadruplex     | 
		چهار سیگنال ترکیب شده در یک سیگنال   | 
		
	
		
		| A jars mouth may be stopped ,a mans cannot. <proverb>     | 
		در کوزه را مى توان بست اما دهان آدمى را نمى توان بست.   | 
		
	
		
		| carriers     | 
		سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است   | 
		
	
		
		| carrier     | 
		سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است   | 
		
	
		
		| VL bus     | 
		مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده   | 
		
	
		
		| VL local bus     | 
		مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده   | 
		
	
		
		| volt ampere meter     | 
		دستگاه اندازه گیری توان فاهری توان فاهری سنج   | 
		
	
		
		| mini     | 
		کامپیوتر کوچک با محدوده توان پردازش و دستورات بیشتر از یک ریز کامپیوتر ولی قابل رقابت با سرعت یا توان کنترل داده کامپیوتر mainframe نیست   | 
		
	
		
		| coincidence function     | 
		تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد   | 
		
	
		
		| OR function     | 
		تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد   | 
		
	
		
		| joined     | 
		تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد   | 
		
	
		
		join       | 
		تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد   | 
		
	
		
		| intersections     | 
		تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند   | 
		
	
		
		| meets     | 
		تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند   | 
		
	
		
		| and     | 
		تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد   | 
		
	
		
		| joins     | 
		تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد   | 
		
	
		
		| intersection     | 
		تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند   | 
		
	
		
		| meet     | 
		تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند   | 
		
	
		
		| angle of rotation     | 
		زاویه دوران زاویه چرخش   | 
		
	
		
		| entering angle     | 
		زاویه ورودی زاویه دخول   | 
		
	
		
		| angle of repose     | 
		زاویه تعادل زاویه ارامش   | 
		
	
		
		| loss angle     | 
		زاویه تلف زاویه تلفات   | 
		
	
		
		| declination     | 
		زاویه انحراف زاویه میل   | 
		
	
		
		| angle of convergence     | 
		زاویه تقرب زاویه پارالاکس   | 
		
	
		
		| unions     | 
		تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود   | 
		
	
		
		| false     | 
		1-اشتباه نه درست و نه صحیح . 2-اصط لاح منط قی معادل دودویی مخالف درست   | 
		
	
		
		| either or operation     | 
		تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد   | 
		
	
		
		| disjunction     | 
		تابع منط قی که در صورتی که ورودی درست باشد خروجی درست تولید میکند   | 
		
	
		
		| conjunctions     | 
		تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود   | 
		
	
		
		| alternation     | 
		تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند   | 
		
	
		
		| conjunction     | 
		تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود   | 
		
	
		
		| union     | 
		تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود   | 
		
	
		
		| assertion     | 
		1-عبارت برنامه از یک قاعده یا قانون 2-قاعدهای که درست است یا درست فرض میشود   | 
		
	
		
		| asynchronous     | 
		ارسال داده با استفاده از سیگنال hadshaking به جای سیگنال ساعت برای یکنواخت کردن باسهای داده   | 
		
	
		
		| localtalk     | 
		استاندارد شبکه سافت Apple که لایه فیزیکی مثل سیستم کابل یا اتصالات را که در شبکه Apple Talk استفاده میشود را ساخته است . شبکه داده را روی کابل unshield pair-tuisted منتقل میکند   | 
		
	
		
		| bombing angle     | 
		زاویه پرتاب بمب زاویه پروازهواپیما در هنگام رها کردن بمب   | 
		
	
		
		| layer     | 
		لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند   | 
		
	
		
		| layers     | 
		لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند   | 
		
	
		
		| PPP     | 
		پروتکل تامین کننده اتصال شبکه روی اتصال آسنکرون   | 
		
	
		
		| connector     | 
		وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند   | 
		
	
		
		| contacts     | 
		یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند   | 
		
	
		
		| contacting     | 
		یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند   | 
		
	
		
		| contact     | 
		یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند   | 
		
	
		
		| contacted     | 
		یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند   | 
		
	
		
		| moorings     | 
		سیمهای اتصال مسلح کننده مین سیم اتصال   | 
		
	
		
		| DB connector     | 
		اتصال به شکل D که معمولاگ به صورت دو ردیف سوزن است برای اتصال وسایل ارسال داده   | 
		
	
		
		| distance angle     | 
		زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف   | 
		
	
		
		| tempers     | 
		درست ساختن درست خمیر کردن   | 
		
	
		
		| tempered     | 
		درست ساختن درست خمیر کردن   | 
		
	
		
		| temper     | 
		درست ساختن درست خمیر کردن   | 
		
	
		
		| swivels     | 
		اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن   | 
		
	
		
		| swivel     | 
		اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن   | 
		
	
		
		| drawbar     | 
		بازوی اتصال سهم اهرم اتصال   | 
		
	
		
		| swivelled     | 
		اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن   | 
		
	
		
		| linkages     | 
		مجموعه اتصال اتصال متصل کردن   | 
		
	
		
		| linkage     | 
		مجموعه اتصال اتصال متصل کردن   | 
		
	
		
		| constant angle arch dam     | 
		بند قوسی با زاویه یکسان سد کمانی با زاویه یکسان   | 
		
	
		
		| fm     | 
		فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation   | 
		
	
		
		| bra     | 
		سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند   | 
		
	
		
		| bras     | 
		سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند   | 
		
	
		
		| modem     | 
		وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند   |