English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (12 milliseconds)
English Persian
outer connection اتصال خارجی
Search result with all words
port مدار یا اتصال که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسایل خارجی دیگر میدهد
port سوکت یا اتصال فیزیکی که امکان ارسال داده بین اتصالات داخلی کامپیوتر و وسیله خارجی دیگر فراهم میکند
interrupt اتصال به واحد پردازش مرکزی از خارج سیستم که به رسانههای خارجی امکان استفاده از امکانات وقفه CPU را میدهد
interrupting اتصال به واحد پردازش مرکزی از خارج سیستم که به رسانههای خارجی امکان استفاده از امکانات وقفه CPU را میدهد
interrupts اتصال به واحد پردازش مرکزی از خارج سیستم که به رسانههای خارجی امکان استفاده از امکانات وقفه CPU را میدهد
Other Matches
male connector ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند
positive externalities صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
exterior angle زاویهء خارجی کثیرالاضلاع زوایای خارجی حاصله ازتقاطع یک خط بادوخط موازی
impurity جزء تشکیل دهنده خارجی ناخالصی ماده خارجی
external symbol dictionary فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
plug compatible دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
foreign exchange پول خارجی ارز خارجی
outwork استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
patch کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
layer لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
patches کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
layers لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
PPP پروتکل تامین کننده اتصال شبکه روی اتصال آسنکرون
fiber نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fibre نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fibres نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
connector وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند
contact یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacting یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacts یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacted یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
moorings سیمهای اتصال مسلح کننده مین سیم اتصال
DB connector اتصال به شکل D که معمولاگ به صورت دو ردیف سوزن است برای اتصال وسایل ارسال داده
wilson پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
external diseconomies عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
drawbar بازوی اتصال سهم اهرم اتصال
swivelled اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivel اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
linkage مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
linkages مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
swivels اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
exchanged stabilization fund مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
RJ connector نام عمومی برای اتصال هشت سوزنی که درشبکههای BuneT برای اتصال کابل UTP به کار می رود
ramp سینه کش اتصال فراز اتصال
ramps سینه کش اتصال فراز اتصال
terminal محل اتصال پیچ اتصال
leads قطب اتصال سیم اتصال
lead قطب اتصال سیم اتصال
terminals محل اتصال پیچ اتصال
slip road سینه کش اتصال فراز اتصال
cascade connection اتصال کاسکاد اتصال پلهای
T connector اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
interfaces 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interface 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
subscriber's line اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
back berm سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
outsider خارجی
outsiders خارجی
external خارجی
exogenous خارجی
exosphere خارجی
international line خط خارجی
peripheral خارجی
outsides خارجی
oversea خارجی
aliens خارجی
extras خارجی
extra- خارجی
extra خارجی
outboard خارجی
extern خارجی
alien خارجی
exoteric خارجی
outside خارجی
gringos خارجی
outer خارجی
extraneous خارجی
abextra خارجی
outward خارجی
gringo خارجی
exotic خارجی
foreign خارجی
exterior خارجی
exteriors خارجی
externals خارجی
foreign exchange تعویض خارجی
foreign exchange پول خارجی
externalities اثرات خارجی
foreign exchange ارز خارجی
foreign exchange مبادله خارجی
extrinsic factor عامل خارجی
foreign national ملیت خارجی
apophyge منحنی خارجی
exteroceptive محرک خارجی
foreign national تبعه خارجی
extrinsic بیرونی خارجی
external memory حافظه خارجی
externalization خارجی کردن
foreign aid کمک خارجی
foreign bill برات خارجی
foreign trade بازرگانی خارجی
external load بار خارجی
foreign trade تجارت خارجی
load بار خارجی
imbody صورت خارجی
immission انتشار خارجی
loads بار خارجی
slough پوسته خارجی
guest انگل خارجی
inflow of foreign funds ورودسرمایههای خارجی
guests انگل خارجی
incarnations صورت خارجی
incarnation صورت خارجی
foreign currencies پولهای خارجی
foreign currency ارز خارجی
strange خارجی غریبه
foreign deposit سپرده خارجی
foreign law حقوق خارجی
foreign loan وام خارجی
foreign particle جسم خارجی
foreign policy سیاست خارجی
foreign reserves ذخائر خارجی
externalities پی امدهای خارجی
fanades نمای خارجی
exterior varnish جلای خارجی
exterior varnish لاک خارجی
acrotic بیرونی خارجی
external armature ارمیچر خارجی
external benefits فواید خارجی
external circuit مدار خارجی
external combustion احتراق خارجی
external command فرمان خارجی
external control کنترل خارجی
actine قسمت خارجی
exterior ballistics بالیستیک خارجی
adventitious خارجی الحاقی
facades نمای خارجی
facade نمای خارجی
concrete object عین خارجی
ectoparasite انگل خارجی
exosphere قسمت خارجی جو
arris زاویه خارجی
strangest خارجی غریبه
angle of emergence زاویه خارجی
alien enemy دشمن خارجی
external cost هزینه خارجی
external delay تاخیر خارجی
external docuhentation مستندات خارجی
landfall بویه خارجی
external sort جورکردن خارجی
external storage انباره خارجی
external storage حافظه خارجی
external store انباره خارجی
external symbol علامت خارجی
external thread دنده خارجی
external transaction معاملات خارجی
landfalls بویه خارجی
external security امنیت خارجی
impurity اتم خارجی
external force نیروی خارجی
external interrupt وقفه خارجی
external label برچسب خارجی
external menory حافظه خارجی
external operation عملیات خارجی
external pressure فشار خارجی
external reference مرجع خارجی
external reference ارجاع خارجی
external reperence ارجاع خارجی
external variable متغیر خارجی
outward opening دهانه خارجی
outer fix رمپ خارجی
outboard profile نیمرخ خارجی
externalised خارجی کردن
renvoi تبعیدشخص خارجی
externalises خارجی کردن
externalize خارجی کردن
outwork سنگر خارجی
overseas agent نماینده خارجی
overseas trade معاملات خارجی
outside view منظره خارجی
outside view نمای خارجی
outside power جریان خارجی
outside diameter قطر خارجی
outside caliper کولیس خارجی
outness کیفیت خارجی
outer wall دیوار خارجی
outer planets سیارات خارجی
spillover benefits منافع خارجی
spillover costs هزینههای خارجی
load curve خم بار خارجی
apothesis منحنی خارجی
negative externalities زیانهای خارجی
apophysis منحنی خارجی
spillover effects اثرات خارجی
superior planets سیارههای خارجی
externalizing خارجی کردن
superior conjunction مقارنه خارجی
externalizes خارجی کردن
outside cause علت خارجی
externalising خارجی کردن
externalized خارجی کردن
faces نمای خارجی
face نمای خارجی
facade نمای خارجی
adscititious مشتق از عامل خارجی
extrinsic دارای مبداء خارجی
ectoclast پوسته خارجی سلول
dermatome قسمت خارجی یک موجود
ectoclast بخش خارجی یاخته
adscititious دارای منبع خارجی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com