Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
delta connection
اتصال دلتا
Other Matches
male connector
ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند
deltas
دلتا
delta
دلتا
deltaic
وابسته به دلتا
megrez
دلتا- دب اکبر
delta wing
بال دلتا
delta ursa majoris
دلتا- دب اکبر
delta orionis
دلتا- شکارچی
delta bootis
دلتا- گاوران
delta cephei
دلتا- قیفاووس
delta herculis
دلتا- جاثی
delta librae
دلتا- میزان
delta movement
حرکت دلتا
delta orionis
دلتا- جبار
plug compatible
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
delta dagger
هواپیمای رهگیر تک موتوره دلتا دیگر
layers
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
patch
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
layer
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
patches
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
PPP
پروتکل تامین کننده اتصال شبکه روی اتصال آسنکرون
connector
وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند
fiber
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fibres
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fibre
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
contacting
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacted
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contact
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacts
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
moorings
سیمهای اتصال مسلح کننده مین سیم اتصال
DB connector
اتصال به شکل D که معمولاگ به صورت دو ردیف سوزن است برای اتصال وسایل ارسال داده
linkages
مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
drawbar
بازوی اتصال سهم اهرم اتصال
linkage
مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
swivels
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivelled
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivel
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
moustaches
سطوح ایرودینامیکی که درقسمت جلوی هواپیمای مافوق صوت با بال دلتا شکل و با زاویه حمله زیاد نصب میگردند
RJ connector
نام عمومی برای اتصال هشت سوزنی که درشبکههای BuneT برای اتصال کابل UTP به کار می رود
cascade connection
اتصال کاسکاد اتصال پلهای
leads
قطب اتصال سیم اتصال
lead
قطب اتصال سیم اتصال
slip road
سینه کش اتصال فراز اتصال
terminals
محل اتصال پیچ اتصال
terminal
محل اتصال پیچ اتصال
ramp
سینه کش اتصال فراز اتصال
ramps
سینه کش اتصال فراز اتصال
vortex breakdown/brust
جدایی ناگهانی جریانهای حلقوی از لبه حمله بالهای دلتا در زاویه حمله معین که واماندگی این نوع بالها رانشان میدهد
T connector
اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
interfaces
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interface
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
subscriber's line
اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
networks
اتصال
colligation
اتصال
law of continvity
اتصال
lap joint
اتصال لب به لب
concatenate
اتصال
suspensions
اتصال
suspension
اتصال
fitting
اتصال
nexus
اتصال
network
اتصال
connect node
کد اتصال
conjuncture
اتصال
incorporation
اتصال
single u butt joint
اتصال لب به لب "یو"
continuity
اتصال
contact
اتصال
lead wire
خط اتصال
single u butt weld
اتصال لب به لب "یو"
contacted
اتصال
abjoint
بی اتصال
seams
خط اتصال
seam
خط اتصال
hitch
اتصال
hitched
اتصال
hitches
اتصال
hitching
اتصال
abutment
اتصال
bonding
اتصال
binding
اتصال
bindings
اتصال
union
اتصال
unions
اتصال
symphysis
اتصال
joint
اتصال
jump joint
اتصال لب به لب
butt joint riveting
اتصال لب به لب
contacting
اتصال
butt joint
اتصال لب به لب
contacts
اتصال
conjunction
اتصال
tie down
اتصال
inosculation
اتصال
conjunctions
اتصال
interconnection
اتصال
fusions
اتصال
fusion
اتصال
interconnetion
اتصال
coupling
اتصال
junctions
اتصال
scarf
اتصال
connexions
اتصال
bounding
اتصال
cutter link
اتصال
junction
اتصال
scarfs
اتصال
juncture
اتصال
tie line
خط اتصال
attaching
اتصال
attaches
اتصال
attach
اتصال
link
اتصال
connection
اتصال
coitus
اتصال
wiring
اتصال
connector
اتصال
connectivity
اتصال
v joint
اتصال "وی "
connection line
خط اتصال
clutch dog
فک اتصال
short-circuit
اتصال کوتاه
sling
تسمه اتصال
knuckle joint
اتصال زانویی
open circuit
اتصال باز
conjunctions
اتصال اقتران
lap joint
اتصال پوششی
overlap joint
اتصال نیمانیم
junction boxes
جعبه اتصال
outer connection
اتصال خارجی
junction box
جعبه اتصال
pendant
طناب اتصال
tapping
اتصال وسط
line to line fault
اتصال کوتاه خط به خط
pendants
طناب اتصال
tapped
اتصال وسط
tap
اتصال وسط
slings
تسمه اتصال
slinging
تسمه اتصال
joint washer
واشر اتصال
jointing iron
اهن اتصال
bridge
اتصال دادن
junction potential
پتانسیل اتصال
conjunction
اتصال اقتران
coupling
جفت اتصال
manula shifting
اتصال دستی
lighting outlet
اتصال نور
line termination circuit
اتصال مشترک
manifold
روپوش اتصال
floating
فاقدوسیله اتصال
main current
اتصال سری
receptacles
سیم اتصال
main connection
اتصال اصلی
link chain
زنجیر اتصال
link belt
تسمه اتصال
link bar
میله اتصال
fitting
قطعه اتصال
synchronizes
با هم اتصال دادن
synchronize
با هم اتصال دادن
synchronising
با هم اتصال دادن
synchronises
با هم اتصال دادن
jacks
انبر اتصال
jack
انبر اتصال
lead wire
سیم اتصال
copula
وسیله اتصال
lap joint
اتصال نیمانیم
discontinuity
عدم اتصال
copulas
وسیله اتصال
network circuit
اتصال شبکه
discontinuities
عدم اتصال
lap joint
اتصال رویهم
mortise joint
اتصال کام
mitre joint
اتصال فارسی
miter
اتصال فارسی
microphone connection
اتصال میکروفن
mesh connection
اتصال توری
receptacle
سیم اتصال
accolade
خط اتصال اکولاد
accolades
خط اتصال اکولاد
synchronised
با هم اتصال دادن
connector
اتصال دهنده
coupling factor
ضریب اتصال
coupling instability
نااستواری اتصال
coupling magent
اهنربای اتصال
coupling valve
ارزش اتصال
cross linking
اتصال عرضی
gusset plate
صفحه اتصال
ground joint
اتصال سنبادهای
data link
اتصال داده
ground conection
اتصال زمین
dead earth
اتصال زمین
ground connection
اتصال زمین
delta connection
اتصال مثلث
coupling element
عنصر اتصال
coupling coefficient
ضریب اتصال
connector symbol
علامت اتصال
connexion
ارتباط اتصال
contact pair
زوج اتصال
crosspoint
زوج اتصال
contact plug
فیش اتصال
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com