Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
interconnected star
اتصال زیگزاگی
zig zag connection
اتصال زیگزاگی
Other Matches
dog leg movement
حرکت زیگزاگی
zigzagged
حرکت زیگزاگی کردن
zigzagging
حرکت زیگزاگی کردن
zigzags
حرکت زیگزاگی کردن
zigzag
حرکت زیگزاگی کردن
male connector
ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند
spider wire entanglement
نردههای زیگزاگی غیر منظم سیم خاردار
plug compatible
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
layer
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
patch
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
layers
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
patches
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
PPP
پروتکل تامین کننده اتصال شبکه روی اتصال آسنکرون
connector
وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند
fibres
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fibre
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fiber
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
contacts
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contact
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacted
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacting
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
moorings
سیمهای اتصال مسلح کننده مین سیم اتصال
DB connector
اتصال به شکل D که معمولاگ به صورت دو ردیف سوزن است برای اتصال وسایل ارسال داده
drawbar
بازوی اتصال سهم اهرم اتصال
swivelled
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivels
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
linkages
مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
linkage
مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
swivel
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
RJ connector
نام عمومی برای اتصال هشت سوزنی که درشبکههای BuneT برای اتصال کابل UTP به کار می رود
slip road
سینه کش اتصال فراز اتصال
lead
قطب اتصال سیم اتصال
terminals
محل اتصال پیچ اتصال
leads
قطب اتصال سیم اتصال
cascade connection
اتصال کاسکاد اتصال پلهای
ramps
سینه کش اتصال فراز اتصال
ramp
سینه کش اتصال فراز اتصال
terminal
محل اتصال پیچ اتصال
T connector
اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
interface
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interfaces
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
subscriber's line
اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
jump joint
اتصال لب به لب
butt joint riveting
اتصال لب به لب
butt joint
اتصال لب به لب
connection line
خط اتصال
hitching
اتصال
hitches
اتصال
interconnetion
اتصال
hitched
اتصال
hitch
اتصال
colligation
اتصال
interconnection
اتصال
wiring
اتصال
attaching
اتصال
connect node
کد اتصال
concatenate
اتصال
incorporation
اتصال
contacted
اتصال
contact
اتصال
connector
اتصال
conjuncture
اتصال
lap joint
اتصال لب به لب
law of continvity
اتصال
clutch dog
فک اتصال
contacts
اتصال
attaches
اتصال
attach
اتصال
joint
اتصال
inosculation
اتصال
contacting
اتصال
connectivity
اتصال
lead wire
خط اتصال
v joint
اتصال "وی "
bounding
اتصال
fusion
اتصال
scarfs
اتصال
scarf
اتصال
suspensions
اتصال
fusions
اتصال
nexus
اتصال
symphysis
اتصال
continuity
اتصال
link
اتصال
suspension
اتصال
binding
اتصال
juncture
اتصال
seams
خط اتصال
seam
خط اتصال
coupling
اتصال
bonding
اتصال
tie line
خط اتصال
junctions
اتصال
tie down
اتصال
fitting
اتصال
conjunction
اتصال
junction
اتصال
connexions
اتصال
single u butt joint
اتصال لب به لب "یو"
networks
اتصال
abjoint
بی اتصال
abutment
اتصال
coitus
اتصال
single u butt weld
اتصال لب به لب "یو"
union
اتصال
network
اتصال
cutter link
اتصال
conjunctions
اتصال
unions
اتصال
bindings
اتصال
connection
اتصال
ground connection
اتصال زمین
connection terminal
پایانه اتصال
connector symbol
علامت اتصال
delta connection
اتصال مثلث
coupling coefficient
ضریب اتصال
dead earth
اتصال زمین
coupling instability
نااستواری اتصال
coupling factor
ضریب اتصال
contact series
اتصال سری
corner joint
اتصال فارسی
corner joint
اتصال گوشه
coupling capacitor
خازن اتصال
coupling element
عنصر اتصال
coupler link
لینک اتصال
contact plug
فیش اتصال
crosspoint
زوج اتصال
coupling valve
ارزش اتصال
connectivity platform
برنامه اتصال
data link
اتصال داده
coupling magent
اهنربای اتصال
cross linking
اتصال عرضی
connector
وسیله اتصال
connector
اتصال دهنده
connexion
ارتباط اتصال
contact pair
زوج اتصال
coupler link
عضو اتصال
connection diagram
دیاگرام اتصال
receptacle
سیم اتصال
discontinuity
عدم اتصال
conjunction
اتصال اقتران
conjunctions
اتصال اقتران
three phase bridge connection
اتصال پل سه فازه
short-circuit
اتصال کوتاه
short-circuits
اتصال کوتاه
connecting
اتصال دهنده
acondylous
منفصل بی اتصال
adaptor piece
حلقه اتصال
arris fillet joint
اتصال فرنگی
discontinuities
عدم اتصال
manifold
روپوش اتصال
commissure
محل اتصال
receptacles
سیم اتصال
accolade
خط اتصال اکولاد
accolades
خط اتصال اکولاد
jack
انبر اتصال
jacks
انبر اتصال
floating
فاقدوسیله اتصال
synchronised
با هم اتصال دادن
synchronises
با هم اتصال دادن
synchronising
با هم اتصال دادن
synchronize
با هم اتصال دادن
synchronizes
با هم اتصال دادن
fitting
قطعه اتصال
automatic drop
اتصال خودکار
balanced circuit
اتصال سیمتریک
ball joint
توپی اتصال
cluster joint
اتصال خوشهای
collector contact
اتصال کلکتور
commissure
سطح اتصال
concatenated key
کلید اتصال
acondylose
منفصل بی اتصال
conference circuit
اتصال پیشنهادی
connect time
زمان اتصال
connected load
توان اتصال
connecting branch
اتصال یا پیوستگی
connecting diagram
دیاگرام اتصال
connecting rod
میله اتصال
connection box
جعبه اتصال
circuit diagram
شمای اتصال
channel attached
اتصال کانالی
chain field
فیلد اتصال
becket
حلقه اتصال
binding post
پیچ اتصال
binding screw
پیچ اتصال
branch extension
اتصال شنت
brittannia joint
اتصال بریتانیایی
by pass
اتصال کوتاه
cable joint
موف اتصال
cam control
بادامک اتصال
capacity ground
اتصال به فرفیت
cascade connection
اتصال ابشاری
connection cable
کابل اتصال
delta connection
اتصال دلتا
overlap joint
اتصال نیمانیم
short circuit
اتصال برق
short circuit
اتصال کوتاه
sleeve joint
اتصال با بوش
slip joint
اتصال ازاد
spigot and socket joint
اتصال مفصلی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com