English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
pipe connection اتصال لوله
Search result with all words
inlet pipe connection اتصال لوله ورودی
Other Matches
intubate لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
male connector ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند
plug compatible دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
hose لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosing لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hoses لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
elvate بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
go devil لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
muzzle burst ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
breech end انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
thermionic tube لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
cannons لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannon لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
layer لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
layers لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
patch کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
patches کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
PPP پروتکل تامین کننده اتصال شبکه روی اتصال آسنکرون
fibres نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
connector وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند
fibre نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fiber نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
contacted یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contact یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacting یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacts یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
moorings سیمهای اتصال مسلح کننده مین سیم اتصال
DB connector اتصال به شکل D که معمولاگ به صورت دو ردیف سوزن است برای اتصال وسایل ارسال داده
jack ring حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
rigatoni رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
vas deferens لوله خروجی بیضه لوله منی
linkages مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
linkage مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
swivels اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivelled اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
drawbar بازوی اتصال سهم اهرم اتصال
swivel اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
water pipe لوله مخصوص لوله کشی اب
sockets بست لوله دوراهی لوله
spigot لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
to pipeline با خط لوله لوله کشی کردن
oviduct لوله رحمی لوله فالوپ
angle of depression میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
pipeline assets وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
RJ connector نام عمومی برای اتصال هشت سوزنی که درشبکههای BuneT برای اتصال کابل UTP به کار می رود
terminal محل اتصال پیچ اتصال
cascade connection اتصال کاسکاد اتصال پلهای
slip road سینه کش اتصال فراز اتصال
terminals محل اتصال پیچ اتصال
ramp سینه کش اتصال فراز اتصال
leads قطب اتصال سیم اتصال
lead قطب اتصال سیم اتصال
ramps سینه کش اتصال فراز اتصال
flash tube لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
back to battery برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
collimating sight دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
T connector اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
interfaces 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interface 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
subscriber's line اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
angle of traverse زاویه حرکت لوله در سمت زاویه سمت لوله
clip لوله
piped لوله
clipped لوله
plumbers لوله کش
plumber لوله کش
tubulation لوله
blast main لوله دم
blast pipe لوله دم
cylinder لوله
cylinders لوله
tube cutter لوله بر
clips لوله
clippings لوله
chimneys لوله
hickey لوله خم کن
duct لوله اب
rouleau لوله
cannons لوله
cannon لوله
fire hose لوله اب
discharge head سر لوله
nozzles سر لوله اب
nozzle سر لوله اب
downtake لوله
drain pipe لوله
pipe line خط لوله
sequacious لوله شو
tubes لوله
pipe cutter لوله بر
pipe fitter لوله کش
pipe layer لوله کش
tube لوله
ductile لوله شو
hose لوله
hosepipe لوله
pipeline خط لوله
noses سر لوله
spout لوله
hoses لوله
rolls لوله
rolled لوله
roll لوله
hosing لوله
hosed لوله
bore لوله
spouts لوله
spouting لوله
bores لوله
spouted لوله
pipe لوله
conduit لوله
stave لوله اب
valve لوله
chimney لوله
pipelines خط لوله
conduits لوله
water pipe لوله اب
nose سر لوله
valves لوله
piping لوله گذاری
piping لوله کشی
test tube لوله ازمایش
flexible pipe لوله تاشو
gauge tube لوله پیتو
flue pipe لوله دودکش
muzzling دهانه لوله
flume لوله اب خم شده
foam branch pipe لوله کف ساز
gage tube لوله پیتو
flush pipe لوله ابفشان
flush pipe لوله ریزش
flxible لوله تاشو
foam inlet tube لوله ورودی کف
flexible pipe لوله خرطومی
feed pipe لوله تغذیه
end plug درپوش لوله
enteron لوله هاضمه
muzzle دهانه لوله
exhaust pipe لوله خروجی
hosed لوله پلاستیکی
hoseline لوله لاستیکی
muzzled دهانه لوله
chambers خزانه لوله
exhaust لوله اگزوز
muzzles دهانه لوله
exhausts لوله اگزوز
field drain pipe لوله زهکشی
test tubes لوله ازمایش
inductile لوله نشو
mains water لوله اب اصلی
main sewer لوله اصلی
main pipe لوله اصلی
lamp chimney لوله لامپا
inductor hose لوله رابط
ductule لوله کوچک
hose لوله خرطومی
interlocking pipe لوله هم بند
flue لوله اب گرم
monkey wrench اچار لوله
flue لوله بخار
flues لوله اب گرم
flues لوله بخار
bores لوله توپ
metal conduit لوله حفاظ
gas man لوله کش گاز
bore لوله توپ
hosed لوله خرطومی
gas line لوله گاز
glass tube لوله شیشهای
glazed ware pipe لوله لعابدار
hose لوله پلاستیکی
gouging chisel مغار لوله
grip wrench اچار لوله
pipe spanner اچار لوله
gun barrel لوله توپ
gun barrel لوله تفنگ
header pipe لوله زهکشی
subsoil pipe لوله زهکشی
intube در لوله گذاشتن
electron tube لوله الکترون
tube لوله دارکردن
capillary tube لوله موئین
canula لوله جراحی
cable shield لوله کابل
bx cable لوله ب ایکس
pipelines لوله کشی
brushes سمبه لوله
bustle pipe لوله حلقوی
capillary tube لوله مویین
pipeline لوله کشی
standpipes لوله شاغولی
tube از لوله رد کردن
spout لوله خروجی
cast iron pipe لوله چدنی
tubes لوله دارکردن
tubes از لوله رد کردن
air pipe لوله هوا
casing tube لوله جدار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com