English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English Persian
jumper اتصال موقت روی تخته مدار
jumpers اتصال موقت روی تخته مدار
Other Matches
pads ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pad ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pinning یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinned یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pin یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
expansion slots شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
simm تخته مدار کوچک و فشرده با یک لبه اتصال در امتداد یک لبه که قط عات حافظه فرفیت را حمل میکند
edge card یک تخته مدار که دارای قطعات باریک اتصال در طول یک لبه بوده و برای متصل شدن بارابط لبه طراحی شده است
interface 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interfaces 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
edges تخته مدار چاپ شده که چندین نقط ه تماس روی لبه اش دارد که باعث وارد شده آن در لبه اتصال میشود
edge تخته مدار چاپ شده که چندین نقط ه تماس روی لبه اش دارد که باعث وارد شده آن در لبه اتصال میشود
multi board computer کامپیوتری که چندین تخته مدار مجتمع دارد که به یک تخته اصلی وصل هستند
board تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
boarded تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
bare board تخته مدار بدون هیچ عنصری معمولاگ به تخته حافظه گفته میشود که هنوز هیچ قطعهای روی آن نصب نشده است
breadboard تخته مدار
circuit board تخته مدار
printed circuit board تخته مدار چاپی
terminal board تخته اتصال سیم
motherboard تخته مدار چاپی اصلی در سیستم
fully تخته مدار که همه قط عات را در یک محل دارد
pcb Board Circuit Printed تخته مدار چاپی
expansion interface تخته مدار که به یک فردامکان میدهد تا گردانندههای دیسک
main circuit connection اتصال مدار اصلی
two phase connection اتصال یا مدار دو فازه
microcomputer ریزکامپیوتری که قط عات آن روی یک تخته مدار چاپ شده هستند
expansion تخته مدار چاپ شده متصل به سیستم برای افزایش کارایی آن
populated board یک تخته مدار چاپی که حاوی تمام مولفه ها الکترونیکی خود میباشد
shorter اتصال مدار اتصالی پیدا کردن
connect اتصال دو نقط ه مدار یا شبکه ارتباطی
switches یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
switch یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
short اتصال مدار اتصالی پیدا کردن
switched یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
shortest اتصال مدار اتصالی پیدا کردن
connects اتصال دو نقط ه مدار یا شبکه ارتباطی
cards تخته مدار چاپ شده که به سیستم متصل است برای افزایش کارایی آن
micros ریز کامپیوتری که قط عات آن روی یک تخته مدار چاپی مجزا قرار دارند
board تخته مدار چاپ شده که به سیستم وصل میشود تا کارایی آن را افزایش دهد
card تخته مدار چاپ شده که به سیستم متصل است برای افزایش کارایی آن
micro ریز کامپیوتری که قط عات آن روی یک تخته مدار چاپی مجزا قرار دارند
multilayer تخته مدار چاپ شده که چندین لایه یا شیارهای هادی متصل دارد
logic تخته مدار چاپ شده حاوی دروازههای منط قی دودویی و نه قط عات آنالوگ
boarded تخته مدار چاپ شده که به سیستم وصل میشود تا کارایی آن را افزایش دهد
unpopulated تخته مدار چاپ شده که درحال حاضر عنصری ندارد یا سوکت آن خالی است
microcomputer تخته مدار چاپی اصی سیستم که بیشتر قط عات و اتصالات برای تختههای جانبی و... را دارد
point نقط های در تخته مدار یا در نرم افزار که به مهندس امکان بررسی سیگنال یا داده را میدهد
parallelling مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
parallelled مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
paralleling مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
paralleled مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
parallel مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
parallels مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
empty یچ بسته که هیچ اطلاعی ندارد. 2-اتصال لبه استفاده نشده روی تخته اصلی
emptier یچ بسته که هیچ اطلاعی ندارد. 2-اتصال لبه استفاده نشده روی تخته اصلی
emptiest یچ بسته که هیچ اطلاعی ندارد. 2-اتصال لبه استفاده نشده روی تخته اصلی
empties یچ بسته که هیچ اطلاعی ندارد. 2-اتصال لبه استفاده نشده روی تخته اصلی
emptied یچ بسته که هیچ اطلاعی ندارد. 2-اتصال لبه استفاده نشده روی تخته اصلی
populates 1-حافظه یا انتخابهای مناسب برای کامپیوتر.2-تخته مدار چاپ شده که در سوکتهای خالی قط عاتی دارند
populate 1-حافظه یا انتخابهای مناسب برای کامپیوتر.2-تخته مدار چاپ شده که در سوکتهای خالی قط عاتی دارند
populating 1-حافظه یا انتخابهای مناسب برای کامپیوتر.2-تخته مدار چاپ شده که در سوکتهای خالی قط عاتی دارند
ground اتصال مدار الکتریکی به زمین یا به نقط های با سطح ولتاژ صفر.
micro تخته مدار چاپ شده اصلی سیستم که حاوی اغلب قط عات و اتصالات برای گفتههای گسترده و... است
micros تخته مدار چاپ شده اصلی سیستم که حاوی اغلب قط عات و اتصالات برای گفتههای گسترده و... است
outlet اتصال یا نقط های در مدار یا شبکه که سیگنال یا داده قابل دستیابی است
piggybacks اتصال در مدار مجتمع به صورت موازی . یک روی دیگری برای حفظ فضا
port مدار یا اتصال که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسایل خارجی دیگر میدهد
piggyback اتصال در مدار مجتمع به صورت موازی . یک روی دیگری برای حفظ فضا
outlets اتصال یا نقط های در مدار یا شبکه که سیگنال یا داده قابل دستیابی است
duplexes مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
duplex مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
serial اتصال و مدار برای تبدیل داده موازی در کامپیوتر از حالت سری به صورتی که هر بیت یک بار روی سیم ارسال شوند
serials اتصال و مدار برای تبدیل داده موازی در کامپیوتر از حالت سری به صورتی که هر بیت یک بار روی سیم ارسال شوند
surface mount technology روش ساخت تختههای مدار که قط عات الکترونیکی مستقیماگ روی سطح تخته قرار دارند به جای اینکه در سوراخها قرار بگیرد و در آن محل جا شوند
male connector ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند
local اتصال مستقیم یا باس بین یک وسیله و پردازنده بدون هیچگونه مدار منط قی یا بافر یا رمزگشا در بین
locals اتصال مستقیم یا باس بین یک وسیله و پردازنده بدون هیچگونه مدار منط قی یا بافر یا رمزگشا در بین
suspension of arms اعلام اتش بس موقت یا تعلیق موقت حالت جنگی
protempore موقت شاغل مقامی بطور موقت
plug compatible دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
lee board تخته یا تخته هایی که به پهلوی کشتی ته پهن نصب میکنندکه دراب پائین رفته
stopboard تخته مستطیل پشت چاله پرش با نیزه تخته لبه دایره پرتاب وزنه
board تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
boarded تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
daughter board تخته جانبی که به تخته اصلی سیستم وصل میشود
holding area منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
composite circuit مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است
switching مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند
inferior planet سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد
planking تخته پوشی تخته بندی
plywood تخته لایی تخته چند لا
notice board 1-تخته نصب شده در دیوار که نکات مهم روی آن قرار می گیرند. 2-نوعی تخته آگهی که پیام به کاربران نصب میشود
layer لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
layers لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
patches کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
patch کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
PPP پروتکل تامین کننده اتصال شبکه روی اتصال آسنکرون
connector وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند
fibre نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fibres نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fiber نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
contacting یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacts یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contact یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacted یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
moorings سیمهای اتصال مسلح کننده مین سیم اتصال
mask design اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
DB connector اتصال به شکل D که معمولاگ به صورت دو ردیف سوزن است برای اتصال وسایل ارسال داده
holding anchorage لنگر موقت در روی دریا یابندرگاه توقف موقت در روی دریا
swivel اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivels اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
linkages مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
linkage مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
swivelled اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
drawbar بازوی اتصال سهم اهرم اتصال
firing circuit مدار چاشنی مدار انفجار
powder train مدار خرج مدار باروت
one hook مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله
plank تخته تخته کردن
NIC تخته جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. تخته داده کامپیوتر را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند که در امتداد در کابل شبکه ارسال خواهد شد
RJ connector نام عمومی برای اتصال هشت سوزنی که درشبکههای BuneT برای اتصال کابل UTP به کار می رود
ramps سینه کش اتصال فراز اتصال
terminals محل اتصال پیچ اتصال
terminal محل اتصال پیچ اتصال
ramp سینه کش اتصال فراز اتصال
slip road سینه کش اتصال فراز اتصال
lead قطب اتصال سیم اتصال
cascade connection اتصال کاسکاد اتصال پلهای
leads قطب اتصال سیم اتصال
weather board تخته گذاری کردن تخته بندی کردن
T connector اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
gradient circuit مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
subscriber's line اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
makeshift موقت
pro tempore موقت
intrim موقت
adhoc موقت
pontoon پل موقت
provisional موقت
pontoons پل موقت
interim موقت
pontoon bridge پل موقت
temporary موقت
kluged ترسیم موقت
stopgap چاره موقت
stopgaps چاره موقت
false work حائل موقت
tabernacle پرستشگاه موقت
suspension of arms اتش بس موقت
temporal life زندگی موقت
modulus vivendi قار موقت
coffer dam سد انحرافی موقت
short time duty کار موقت
lean-tos پناهگاه موقت
lean-to پناهگاه موقت
tentative ازمایشی موقت
drop tank تانک موقت
armistices صلح موقت
armistice صلح موقت
protem موقتا موقت
provisional به طور موقت
detention pending trial حبس موقت
ischemia کم خونی موقت
interim plan برنامههای موقت
interim financing پرداخت موقت
interim certificates گواهی موقت
cofferdam بند موقت
buffer حافظه موقت
temporalty بطور موقت
debarkation hospital بیمارستان موقت
provisional scrip تصدیق موقت
temporary duty شغل موقت
blackouts بیهوشی موقت
bretesse سنگر موقت
bretisee سنگر موقت
brettys سنگر موقت
bridging leon وام موقت
the pro tem chief رئیس موقت
suspensions اخراج موقت
bretex سنگر موقت
bridging leon اعتبار موقت
blackout بیهوشی موقت
dazzling کوری موقت
temporarily بطور موقت
dazzles کوری موقت
suspension اخراج موقت
timbering چوبست موقت
bretess سنگر موقت
term insurance بیمه موقت
temporary works کارهای موقت
x site انبار موقت
modus vivendi توافق موقت
temporary storage انباره موقت
temporary road راه موقت
charge d'affaires of the embassy کاردار موقت
temporary marriage ازدواج موقت
temporary hardness سختی موقت
temporary gauge اشل موقت
temporary storage حافظه موقت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com