Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
lap joint
اتصال پوششی
Other Matches
male connector
ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند
plug compatible
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
integumentary
پوششی
tegumentary
پوششی
fullback
دفاع پوششی
coverage
دفاع پوششی
screening force
نیروی پوششی
covering letters
نامه پوششی
screening effect
اثر پوششی
tunica
غشاء پوششی
caul
غشاء پوششی
hedging
تبدیل پوششی
sheeting
پوششی لفاف
covering letter
نامه پوششی
covering force
نیروی پوششی
full back
مدافع پوششی
tegumnentum
غشاء پوششی
covering barrier
مانع پوششی
covering troops
یکانهای پوششی
tegmentum
غشاء پوششی
screening fire
اتش پوششی
epithelialize
بافت پوششی شدن
fascias
لایه پوششی فیبری
epithelize
بافت پوششی شدن
coating
پوششی از یک لایه رنگ یا گچ
fascia
لایه پوششی فیبری
landaulet n
گردونه کوچکی که پوششی دارد
layer
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
patches
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
layers
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
patch
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
PPP
پروتکل تامین کننده اتصال شبکه روی اتصال آسنکرون
fibre
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fiber
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fibres
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
connector
وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند
contacting
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacted
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacts
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contact
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
moorings
سیمهای اتصال مسلح کننده مین سیم اتصال
DB connector
اتصال به شکل D که معمولاگ به صورت دو ردیف سوزن است برای اتصال وسایل ارسال داده
slipcover
پوششی که بسرعت پوشیده یاخارج شود
acanthoma
اماس سلولهای خارداربافت پوششی مالپیقی
wing covert
پر پوششی روی پرهای مخصوص پرواز پرنده
intima
درونی ترین غشاء پوششی رگها و سایررباطهای بدن
linkages
مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
swivels
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivel
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
linkage
مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
swivelled
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
drawbar
بازوی اتصال سهم اهرم اتصال
hydathode
ساختمان پوششی گیاهان عالی که دارای عمل تراوش مایع میباشند
RJ connector
نام عمومی برای اتصال هشت سوزنی که درشبکههای BuneT برای اتصال کابل UTP به کار می رود
cascade connection
اتصال کاسکاد اتصال پلهای
terminals
محل اتصال پیچ اتصال
slip road
سینه کش اتصال فراز اتصال
leads
قطب اتصال سیم اتصال
lead
قطب اتصال سیم اتصال
ramp
سینه کش اتصال فراز اتصال
ramps
سینه کش اتصال فراز اتصال
terminal
محل اتصال پیچ اتصال
antistatic mat
پوششی در قسمت جلوی یک دستگاه مانند یک واحد دیسک که به حالت سکون حساس است لایی ناایستا
T connector
اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
rear party
نیروی پوششی عقب نشینی یا عقب دار
interfaces
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interface
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
sounds
پوششی که صدا را در چاپگر پر و صدا قط ع میکند
soundest
پوششی که صدا را در چاپگر پر و صدا قط ع میکند
sounded
پوششی که صدا را در چاپگر پر و صدا قط ع میکند
sound
پوششی که صدا را در چاپگر پر و صدا قط ع میکند
subscriber's line
اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
screening electrons
الکترونهای پوششی الکترونهای پوشاننده
screens
دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screening, screenings
دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screened
دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screen
دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
seams
خط اتصال
nexus
اتصال
hitching
اتصال
law of continvity
اتصال
fusion
اتصال
juncture
اتصال
hitches
اتصال
hitched
اتصال
hitch
اتصال
suspension
اتصال
fusions
اتصال
bonding
اتصال
conjuncture
اتصال
seam
خط اتصال
unions
اتصال
connect node
کد اتصال
tie line
خط اتصال
union
اتصال
concatenate
اتصال
tie down
اتصال
fitting
اتصال
connector
اتصال
continuity
اتصال
lap joint
اتصال لب به لب
contacts
اتصال
contacting
اتصال
network
اتصال
networks
اتصال
contacted
اتصال
connection line
خط اتصال
incorporation
اتصال
joint
اتصال
contact
اتصال
connectivity
اتصال
attach
اتصال
lead wire
خط اتصال
butt joint riveting
اتصال لب به لب
jump joint
اتصال لب به لب
single u butt joint
اتصال لب به لب "یو"
abutment
اتصال
abjoint
بی اتصال
single u butt weld
اتصال لب به لب "یو"
link
اتصال
bindings
اتصال
attaching
اتصال
coitus
اتصال
attaches
اتصال
inosculation
اتصال
scarf
اتصال
junction
اتصال
v joint
اتصال "وی "
junctions
اتصال
interconnetion
اتصال
butt joint
اتصال لب به لب
interconnection
اتصال
connection
اتصال
colligation
اتصال
binding
اتصال
coupling
اتصال
cutter link
اتصال
scarfs
اتصال
conjunction
اتصال
wiring
اتصال
conjunctions
اتصال
symphysis
اتصال
connexions
اتصال
bounding
اتصال
clutch dog
فک اتصال
suspensions
اتصال
contact plug
فیش اتصال
operates
اتصال دادن
sacrfing
اتصال قلمتراشی
operated
اتصال دادن
coupling instability
نااستواری اتصال
coupler link
لینک اتصال
saltus
تفرق اتصال
crosspoint
زوج اتصال
contact pair
زوج اتصال
short circuit
اتصال کوتاه
line termination circuit
اتصال مشترک
copulas
وسیله اتصال
corner joint
اتصال فارسی
short circuit
اتصال برق
short circuit
اتصال پیداکردن
riveted joint
اتصال پرچ
coupling valve
ارزش اتصال
coupling magent
اهنربای اتصال
operate
اتصال دادن
copula
وسیله اتصال
junction boxes
جعبه اتصال
coupling factor
ضریب اتصال
coupling
جفت اتصال
series connection
اتصال سری
series connection
اتصال زنجیری
sling
تسمه اتصال
slinging
تسمه اتصال
series connection
اتصال دنبالهای
slings
تسمه اتصال
tap
اتصال وسط
tapped
اتصال وسط
pendants
طناب اتصال
mitre joint
اتصال فارسی
sealing joint
اتصال اب بندی
corner joint
اتصال گوشه
coupler link
عضو اتصال
coupling element
عنصر اتصال
coupling coefficient
ضریب اتصال
contact series
اتصال سری
tapping
اتصال وسط
coupling capacitor
خازن اتصال
junction box
جعبه اتصال
pendant
طناب اتصال
cluster joint
اتصال خوشهای
cascade connection
اتصال ابشاری
capacity ground
اتصال به فرفیت
link bar
میله اتصال
cam control
بادامک اتصال
sleeve joint
اتصال با بوش
short-circuit
اتصال کوتاه
short-circuits
اتصال کوتاه
network circuit
اتصال شبکه
circuit diagram
شمای اتصال
channel attached
اتصال کانالی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com